چراغ تلویزیون روشن می شود

نویسنده

zarghami.jpg

مازیار رادمنش

قرار است سیمای جمهوری اسلامی در روز آینده تصاویر اعترافات تلویزیونی کیان تاجبخش و هاله اسفندیاری دو اندیشمند ایرانی و آمریکایی را که برای دیدارهای خانوادگی به ایران سفر کرده و همزمان با دستگیری پنج مامور ایرانی در کنسولگری اربیل به زندان افتاده و توسط وزارت اطلاعات متهم به جاسوسی شده اند، پخش کند. گفته شده است که احتمالا بخش هایی از اعترافات تلویزیونی رامین جهانبگلو، فیلسوف ایرانی نیز که مدتها در زندان انفرادی بود و پس از آزادی در یک مصاحبه با ایسنا به مشارکت در انقلاب مخملین علیه حکومت اعتراف کرد و اکنون آزاد است، نیز به نمایش دربیاید. پخش این تصاویر از صدا و سیما که در دورانی نسبتا طولانی اقدام به پخش چنین تصاویری نمی کرد، این سوال را به وجود آورده است که صدا و سیما در این میان چه نقشی را عهده دار است؟ آیا تلاش مدیران صدا و سیما که می خواهند خود را رسانه ای ملی و بیطرف نشان دهند، با این سیاستها سازگار است؟

عزت الله ضرغامی کیست؟

سید عزت الله ضرغامی متولد 1338 در استان فارس است. او متاهل است و چهار فرزند دارد. در رشته مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی امیرکبیر فارغ التحصیل شده و مانند بسیاری از مدیران جمهوری اسلامی فوق لیسانس رشته مدیریت را همزمان با کار اداری اش گذرانده است.

روزهای انقلاب

در کارنامه ضرغامی نوشته شده است که وی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی خود را در سالهای قبل از انقلاب با تشکیل جلسات آموزشی و تحلیلی برای جوانان جنوب شهر آغاز کرد، یعنی زمانی که وی هجده ساله بود. پس از انقلاب بهمن 57 نیز وی به عنوان دبیر آموزش و پرورش، به تشکیل کلاس های آموزشی و تحلیلی برای مربیان امور تربیتی و دانش آموزان منطقه نازی آباد مشغول به فعالیت شد. این شیوه ای بود که در ابتدای انقلاب دانشجویان مسلمانی که از انقلاب و ایدئولوژی آیت الله خمینی پیروی می کردند، برای اداره دانش آموزان مدارس بکار می بردند. به همین دلیل گروههای وسیعی از دانشجویان در همین سالها به عنوان معلمان امور تربیتی به کار ایدئولوژیک در مدارس پرداختند. ضرغامی نیز برای مدتی این معلمان را آموزش می داد. وی مانند دیگر همفکران انقلابی اش در آن سالها از افکار و اندیشه های آیت الله مطهری پیروی می کرد و آثار وی را به عنوان چهره ایدئولوژیک شاخص سالهای اول انقلاب آموزش می داد.

از دانشگاه تا لانه جاسوسی آمریکا

عزت الله ضرغامی همزمان با انقلاب وارد دانشگاه امیرکبیر شد و به عنوان یکی از دانشجویان فعال انجمن اسلامی آن دانشگاه در فعالیت های سیاسی حضور داشت، اما او اگر چه یکی از دانشجویانی بود که در اشغال سفارت آمریکا دست داشت، اما برخلاف سایر دانشجویانی که در این اقدام دست داشتند، به تشکل های چپ مذهبی جذب نشد و مانند دوست و همفکرش، محمود احمدی نژاد تلاش می کرد با گرایشات ضدآمریکایی در میان دانشجویان مسلمان آن روزها مبارزه کند، همین اندیشه بود که باعث شد تا پیشنهاد اشغال سفارت شوروی آن روزها توسط آنان مطرح شود و به دلیل مخالفت مسوولان سیاسی وقت، بی نتیجه بماند. وی اگرچه جزو حلقه رفقای عبدی، بیطرف، اصغرزاده، میردامادی و دیگر دانشجویان فعال آن روزها بود، اما سرنوشتی جز آنان یافت. و اگرچه در مراسم ختم همسر عباس عبدی حضور یافته بود، اما دیگر با این گروه در جایی حضور مشترک و همنشینی و همفکری نداشت. او نیز مانند جناح راست دفتر تحکیم به سوی فعالیت های ایدئولوژیک و نظامی رفت. عزت الله انتظامی در دوران جنگ عضو سپاه پاسداران شد و سالها به عنوان نظامی با سازمان های مختلف همکاری کرد، وی پس از ادغام نیروی انتظامی مدتی نیز در این نیرو خدمت کرد. ضرغامی مدتی عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی بود و پس از انقلاب فرهنگی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه امیر کبیر شد. او از سال 1365 به عنوان مشاور طرح و برنامه شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو کمیسیون مشورتی این شورا مشغول فعالیت بود و در تصویب طرح های اساسی شورای انقلاب فرهنگی نقش داشت.

در وزارت ارشاد اسلامی

عزت الله ضرغامی پس از استعفای خاتمی از وزارت ارشاد اسلامی، که به معنی نوعی چرخش در مسائل فرهنگی دهه دوم عمر جمهوری اسلامی بود، از سال 1371 به عنوان مشاور عالی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کارش را آغاز کرد و سپس معاون امور مجلس و استانها و مدتی نیز به عنوان معاون امور سینمایی وزارت ارشاد، ابتدا در دوران علی لاریجانی و سپس در دوران مصطفی میرسلیم بکار پرداخت. او در حوزه معاونت سینمایی تلاش کرد تا جهت گیری ده ساله بنیاد سینمایی فارابی را که توسط فخرالدین انوار( معاون وقت امور سینمایی) و سید محمد بهشتی( مدیر عامل بنیاد فارابی) ایجاد شده و حاصل آن سینمای موفق ایران در داخل و در سطح جهان بود، تغییر دهد. عزت الله ضرغامی همزمان با این فعالیت ها، عضو شورای عالی سیاستگذاری خبرگزاری جمهوری اسلامی و شورای نظارت بر صدا و سیما بود. و همچنین است عضو کمیسیون مشورتی شورایعالی انقلاب فرهنگی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد. در تمام این سالها البته ضرغامی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز بود.

معاونت صدا و سیمای جمهوری اسلامی

سابقه کار عزت الله ضرغامی با صدا و سیما به دهه شصت بازمی گردد، زمانی که وی به عنوان نویسنده برنامه های رادیویی با این رسانه کار می کرد. وقتی لاریجانی در طول مدیریت ده ساله اش بر صدا و سیما تصمیم گرفت تا این رسانه را گسترش دهد، ضرغامی به عنوان معاون صدا و سیما در امور استانها و حقوقی و امور مجلس وارد ساختمان شیشه ای مدیریت صدا و سیما شد. شاید اگر سید محمد بهشتی در میان اصلاح طلبان به عنوان مهم ترین فرد مورد اعتماد هنرمندان سینمایی شناخته شده باشد، در میان محافظه کاران عزت الله ضرغامی است که رابطه اش را با سینماگران ایجاد کرد و وقتی به تلویزیون رفت، تلاش کرد تا پروژه مسلمان سازی سینماگران را در دستور کار قرار دهد. او که جمله معروفش در مورد مسعود کیمیایی به این مضمون که “کیمیایی ریش دارد، تسبیح هم دست می گیرد، کاش نماز هم می خواند” ورد زبانها شده بود، کارگردانان و بازیگرانی مانند مهدی فخیم زاده، داریوش ارجمند و ضیاء الدین دری و بسیاری دیگر را به پروژه های میلیونی تلویزیون جذب کرد و تلاش کرد تا از طریق به کار گرفتن هنرمندان سینمای مستقل در تلویزیون آنان را اداره کند.

مدیریت صدا و سیما و دوران احمدی نژاد

اگرچه علی لاریجانی چشم اسفندیار رهبری برای اداره صدا و سیما بود، اما گمان غالب این بود که لاریجانی پس از خاتمی می تواند بر صندلی ریاست جمهوری موقعیت بهتری داشته باشد. به همین دلیل وقتی لاریجانی استعفا داد، علی آقا محمدی، قائم مقام رئیس سازمان صدا و سیما اعلام کرد که « بنا به تدبیر و تشخیص مقام معظم رهبری مبنی بر سپردن ریاست سازمان صدا و سیما به عنوان رسانه ملی به یکی از نیروهای درون این سازمان، عزت الله ضرغامی به عنوان فردی کاملا آشنا به سازمان صدا و سیما جایگزین دکتر علی لاریجانی می شود.»

دیدگاهها

روزنامه شرق در معرفی ضرغامی نوشته بود: “در دوره مدیریت ضرغامی فیلم های آدم برفی (به کارگردانی داوود میرباقری) و دیدار (به کارگردانی محمدرضا هنرمند) از اکران بازماندند چرا که در اولی یک مرد به هیبت زنان درآمده و گریزان از ایران راهی ترکیه می شد و در دومی یک رزمنده مسلمان عاشق دختری ارمنی می شد.” ضرغامی در مقام معاون سینمایی با حضور فیلم ها و فیلمسازان ایرانی در جشنواره های جهانی مخالفت می کرد و سعی داشت با حمایت از فیلمسازان وفادار به نظام نوعی سینمای خودی را رواج دهد: “ما اصلاً می خواهیم فیلم انقلابی نشان بدهیم اگر قرار باشد ما دو تا گارد را نشان بدهیم و بعد بگویند موجب تضعیف ارتش شد که نشد بالاخره من خودم نیروی منتسب به نیروهای انتظامی ام و بیشتر از هر کسی شئونات نیروهای انتظامی را رعایت می کنم.” ضرغامی در گفتگوی خود با نشریه نیستان گفته بود: “تا به حال با داریوش مهرجویی جلسه نداشتیم کیارستمی بعد از دو ماه پیش من آمد و گفت من هرکس را بخواهم ملاقات کنم بیش از یک هفته در نوبت نمی مانم اما شما بعد از دو ماه به من وقت می دهید. من وقتم با نیروهای خودی بیشتر صرف می شود.” ضرغامی که در دوره معاونت سینمایی تلاش بسیار کرد گروهی از فیلمسازان دگراندیش را به خودی تبدیل کند، گفته بود: “آقای کیمیایی صحبت کرد و می خواست راجع به یک بسیجی فیلم بسازد که هنوز زنده است و نارنجک و اسلحه را حفظ کرده و می خواهد با یک محتکر بجنگد… آقای کیمیایی می گوید که من تمام تلاشم این است که بشوم مخملباف یعنی یک کارگردان انقلابی مسلمان اما متاسفانه مخملباف هم تلاشش این است که بشود کیمیایی” ضرغامی در همان دوره ای معاون وزیر ارشاد بود که سعید امامی به عنوان معاون وزیر اطلاعات تلاش می کرد با جذب پاره ای فیلمسازان سینمایی خودی بسازد. عزت الله ضرغامی در یکی از آخرین سخنرانی های عمومی اش که دو سال قبل در روز 13 آبان اتفاق افتاد، دلیل مشکلات جهان را قوم آنگلوساکسون دانست و گفت که مسلمانان باید علیه این قوم بپاخیزند.

خیز به سوی صندلی ریاست جمهوری

شاید حضور احمدی نژاد بر صندلی ریاست جمهوری این اندیشه را در بسیاری ایجاد کرده باشد که برای نشستن روی صندلی ریاست جمهوری ایران و اداره کشور، هر کسی می تواند قابلیت های لازم را داشته باشد. به نظر می رسد عزت الله ضرغامی در این روزها تلاش خود را برای ماندن در چشم مردم به عنوان چهره ای محبوب و مردمی انجام می دهد تا به انتظار روزی بماند که احمدی نژاد از روی صندلی برخیزد و ضرغامی به جای او بنشیند. اگرچه موانع بسیاری وجود دارد که چنین تصوری با واقعیت آینده منطبق شود، اما تلاشهای ضرغامی برای جذاب کردن تلویزیون در برنامه های نمایشی و خبری و سیاسی و گسترش سریع صدا و سیما در همه ابعاد، نشان می دهد که ضرغامی دوست دارد مردم با خاطره خوبی از صدا و سیما یاد کنند، اگرچه در شش ماه گذشته صدا و سیما زیر فشار مراجع و روحانیون خود می بایست طرح امنیت اجتماعی را در شکل تلویزیونی اش رعایت کند. بسیاری از مراجع و روحانیون قم، صدا و سیما را یکی از عوامل توسعه فساد در کشور می دانند و شاید به همین دلیل آیت الله حسنی، جدی ترین روحانی ای که غالبا به عنوان یک شوخی از او نام برده می شود، در ماه گذشته عزت الله ضرغامی را به دلیل برنامه های فسادانگیز تلویزیون و مخالفت صدا و سیما با رئیس جمهور از خانه اش بیرون کرد.