فیلم روز♦ سینمای ایران ‏

نویسنده
کامبیز رحیمی

دلشکسته یکی دیگر از نمونه های نضج گرفتن دوباره فیلمفارسی در سینمای ایران است که این بار کارگردانش آن را با ‏رنگ و بویی کاملا مذهبی ساخته است. داستان عاشقانه یک جوان بسیجی که از فرط سستی، حتی موسسه شهید آوینی- ‏تهیه کننده فیلم- نیز از هرگونه تبلیغی برای آن ابا دارد و فیلم را عملا از آن خود نمی داند….‏

‏ ‏

delshekaste1.jpg


‎ ‎دلشکسته‎ ‎

کارگردان و نویسنده: علی روئین تن. مدیر تصویربرداری: شاپور پور امین. طراح صحنه و لباس: محسن شاه ‏ابراهیمی. تدوین: حسین زندباف. تهیه کننده: مجید اسماعیلی. بازیگران: خسرو شکیبایی، شهاب حسینی، بیتا بادران، ‏فریبا کوثری، رضا رویگری ومحمد پاک نیت.‏

جوانی مذهبی در دانشگاه دلبسته دختری متمول می شود. دختر و خانواده اش با روحیات و عقاید جوان همخوانی چندانی ‏ندارند و از همین روی جوان سعی می کند ارزش های فکری خود را به خانواده دختر ثابت کند.‏

‎ ‎فیلمفارسی ارزشی‎ ‎

علی روئین تن را از دورانی به یاد می آوریم که کارگردانی تئاتر می کرد. از پشت شمشاد ها و اقتباسی که از داستان ‏مرا ببوس محسن مخملباف انجام داده بود نمایش هایی بود که در آن چند سال روی صحنه برد. روئین تن در آن سال ها ‏فیلمنامه هم می نوشت یکی از آنها آکله بود که بعد ترتوسط نویسنده دیگری بازنویسی و با نام دنیا یکی از فیلم های ‏پرفروش دوران خود شد.‏

او نقشی هم در فیلم اشک سرما بازی کرد تا اینکه به هرحال سال گذشته توانست به رویای دیرین خود جامه عمل ‏بپوشاند و فیلم دلشکسته را کارگردانی کند و برای اینکه فیلمش دیده شود سراغ بازیگران مطرح رفت و داستانی را هم ‏برگزید که کمتر برایش مشکل ایجاد کند. شخصیت اصلی داستان فیلم دلشکسته به قشری تعلق دارد که جزو حاشیه امن ‏به شمار می آیند و فیلم از اینکه دستخوش ممیزی شود رهایی یافت. تهیه کننده کار هم موسسه روایت فتح بود و به این ‏ترتیب روئین تن حرکتی کاملا حساب شده را برنامه ریزی کرده بود. اما بعد از اینکه فیلم آماده شد همه چیز به هم ‏ریخت. مدیریت موسسه شهید آوینی تغییر کرد و فیلم به مذاق مدیران جدید خوش نیامد. جالب اینجا که ضعف ساختاری ‏فیلم سبب شد تا تهیه کننده حتی تبلیغ برای فیلم را کسر شان خود بداند.‏

delshekaste2.jpg


فیلم دلشکسته بزرگ ترین مشکل خود را از ناحیه شیوه بیان داستانش می خورد. فیلم بسیار احساسات گرایانه و غیر ‏قابل باور است. روئین تن در بسیاری از صحنه سعی کرده تا به تمام فیلم های ایرانی که در طول سال های زندگی خود ‏دیده و از آنها تاثیر گرفته ادای دین کند. ‏

داستان پسر فقیر و دختر پولدار در سینمای ایران یکی از کهن الگوهای روایتی است که بارها و بارها توسط فیلمسازان ‏مختلف مورد آزمون و خطا قرار گرفته است. این بار این پسر فقیر مذهبی هم هست و بازی اغراق آمیز شهاب حسینی ‏که در بسیاری از موارد بیننده را یاد نقش او در فیلم رستگاری در هشت و بیست دقیقه می اندازد نمی تواند هیچ نکته ‏تازه ای را به این داستان قدیمی اضافه کند.‏

شخصیت ها هیچ یک به درستی برای مخاطب تعریف نمی شوند. فیلمساز ارجاعاتی می دهد و می گذرد و همه چیز را ‏برای استنباط به ذهن تماشاگر وا می گذارد. روئین تن پیش از اینکه مبنای شخصیتی آدم های داستانش را مستحکم کند ‏سریع سراغ داستان می رود. بنابراین اگرچه ظاهر آدم های فیلم برای ما آشناست اما فضا این امکان را نمی دهد تا ما ‏بتوانیم به عمق آنها نفوذ کنیم و از همین رو فیلم در سطح باقی می ماند. ‏

delshekaste3.jpg


فیلم دلشکسته نیز همانند بسیاری از تولیدات اخیر سینمای ایران ساختاری تلویزیونی دارد. یعنی جدا از جنس نگاه به ‏فیلمنامه که ظاهرا قرار است همه چیز به سرعت سامان یابد و هیچ تلاشی برای چفت و بست عناصر آن صورت نمی ‏گیرد تصاویر هم از غنای لازم برای یک فیلم سینمایی برخوردار نیست. دلشکسته با دوربین ویدئو تصویربرداری شده ‏است. کارگردان که بسیار رنگ و لعاب را دوست می دارد نتوانسته آنگونه که باید تکنولوژی دیجیتال را به کار گیرد. ‏طراحی بصری که روئین تن انجام داده متناسب با فضای یک کار سینمایی مناسب با دوربین 35 میلیمتری است و ‏دوربین ویدئو درکنار اینکه نمی تواند بازتاب دهنده چنین کیفیتی باشد قابلیت های دیگری دارد که کارگردان نتوانسته از ‏آن سود بجوید و کل کار از منظربصری نیز مخدوش شده است.‏

دلشکسته در نهایت موضع خود را آشکار روشن نمی کند. کارگردان هرجا صحبت از فیلمش شده می گوید قصد داشته ‏داستان لیلی و مجنون را در دنیای امروز به تصویر بکشد. اما فضایی را که انتخاب می کند آنقدر آمیخته به ریا و دو ‏رویی است که پرده ای را پیش روی مخاطب ترسیم می کند که نتواند از پس آن اصل فیلم را ببیند.‏

به جشنواره فیلم فجر نزدیک می شویم و سینمای ایران با این همه ابتذال امسال یکی از شرمگین ترین سال های اکران ‏خود را پشت سر گذاشت. فیلم هایی که معلوم نیست برای کدام مخاطب ساخته شده اند. به وضوح می شود خشم را در ‏چهره مخاطبین پس از خروج از سالن مشاهده کرد.‏