حکومت جمهوری اسلامی، دشمنان ایدئولوژیک متعددی برای خود تعریف کرده است. دایره این دشمنان چنان گسترده است که گاه مشخص نمیشود دوستان جمهوری اسلامی در کجا قرار دارند. از برخی مراجع تقلید شیعه تا دراویش و اهل سنت و اقلیتهای مذهبی دیگر و همچنین اقوام و فرقه های محلی و حتی عرفانهای مدرن تا گروه های ملی، غیر مذهبی، چپ ها و مارکسیست ها، مدرن ها و لیبرال ها و تکنوکرات ها، همه میتوانند جزو دشمنان “نظام مقدس جمهوری اسلامی” باشند.
در همین راستا اخیرا سردار یدالله جوانی، مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران گفته است: “متاسفانه در طول سه دهه اخیر شاهدیم که تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا حکومت سکولار در جامعه رواج پیدا کند و ارزشهای آنان بر افکار و فرهنگ مردم حاکم شود. سکولار میخواهد جامعه را به سوی بیتوجهی به اسلام ناب محمدی سوق دهد از این رو با شعار جدایی دین از سیاست در جهت دست یافتن به این هدف تلاش می کند.”
او تاکید کرده: “در کشورهای غربی با چنین شعاری اجازه دخالت پاپ و کلیسا در مسائل سیاسی را نمیدهند و جامعه غربی تابع حکومت سکولار اداره میشود اما دین اسلام توجه خاصی به همراهی دین وسیاست دارد. باید مراقب باشیم شعار جدایی دین از سیاست در جامعه تحقق پیدا نکند پس با یک برنامهریزی منسجم و دقیق در این زمینه گام برداریم.”
خط مخالفت با آنچه “سکولاریسم” خوانده می شود، در رسانه های مختلف سپاه پاسداران هم پیگیری شده است. روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران اواخر اسفند ماه گذشته در یادداشتی با عنوان “صدای پای سکولاریسم نقابدار میآید!” نوشته بود: “مردمی که انقلاب دینی و اسلامی را در ایران پدید آوردند و بر اساس انقلاب خود، مردمسالاری دینی را در کشور تأسیس نمودند، اکنون دشمن این نظام دینی، با نقاب و کولهباری از تجربه به صحنه آمده است. عجیب آنکه نظام سلطه و دشمنان بیرونی هم به این جریان نقابدار، چشم طمع و امید دوختهاند.”
این روزنامه افزوده بود: “ بهتر آن است که مردم، به جای توجه به شعارها و ادعاها به عملکردها و رویکردها توجه کنند. اسلام سکولار رویکردی متفاوت از اسلام سیاسی و اسلام ناب و انقلابی دارد. اسلام سکولار از مصادیق برجسته اسلام امریکایی است. اکنون جریان معتقد به اسلام سکولار، با ادعای پیروی از امام (ره) و ولایت و رهبری در صحنه کشور فعال شده و اگر اندکی دقت کنیم آن گاه متوجه خواهیم شد که صدای پای سکولاریسم نقابدار میآید! این صداها در عرصه فرهنگی و عرصه سیاست خارجی آسانتر شنیده میشود.”
سکولاریسم از جمله مفاهیم مورد توجه رهبر جمهوری اسلامی هم هست. چندی پیش آیت الله خامنه ای در دیدار با هیات های مذهبی گفته بود: “هیات ها نمیتوانند سکولار باشند؛ هیاتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقهمند به امام حسین است، یعنی علاقهمند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیات عزاداری مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است.”
او در سال ۱۳۸۸ و در اوج بحران انتخابات ریاست جمهوری هم گفته بود: “یکی از خطرهای جدائی دین از سیاست که عدهای آن را همیشه در دنیای اسلام ترویج میکردند - در کشور ما هم بود، امروز هم متأسفانه بعضی نغمههائی را در جدائی دین از سیاست بلند میکنند - همین است که وقتی سیاست از دین جدا شد، از اخلاق جدا خواهد شد، از معنویت جدا خواهد شد. در نظامهای سکولار و بیرابطهی با دین، اخلاق در اغلب نزدیک به همهی موارد، از بین رفته است. حالا یک وقت استثنائاً در جائی یک عمل اخلاقی دیده بشود، این ممکن است؛ استثناء است.”
رهبر جمهوری اسلامی، چند سال بعد در دیدار با روحانیون خراسان صریحا گفت: “حوزههای علمیه باید خود را سربازان نظام بدانند، برای نظام کار کنند، برای نظام دل بسوزاند، در خدمت تقویت نظام حرکت کنند؛ و این درست عکس آن چیزی است که سیاست سرویسهای امنیتی انگلیس و آمریکا و اسرائیل و دیگران و دیگران دنبال میکنند. آنها تلاش میکنند بلکه بتوانند یک منفذی پیدا کنند. یک آخوندی یک گوشهای حرفی میزند، که علیالظاهر برخلاف خواست و فهم و عقیدهی کلی نظام است، بزرگش میکنند؛ آن آدم را اگر کوچک هم باشد، از او یک تصویر بزرگی درست میکنند، برای اینکه فاصلهی بین نظام و روحانیت را برجسته کنند؛ القاء کنند که چنین فاصلهای وجود دارد. بنابراین حوزههای علمیه نمیتوانند سکولار باشند. اینکه ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است.”
حساسیت تریبون های تندرو ایران به “سکولاریسم” با توجه به حساسیت های آیت الله خامنه ای قابل درک خواهد شد. چند روز پیش روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان “فرهنگ و ارادههای متعهد!” از اینکه حسن روحانی هنر متعهد و غیرمتعهد را یکسان دانسته انتقاد کرد و نوشت: “قائل نبودن به بیمعنایی هنرمند ارزشی و غیرارزشی، یعنی رواداری یا تساهل و تسامح! همانپنداری و موضعی که طی هشت سال دوران سیاه موسوم به اصلاحات، سبب پاگیری و عرض اندام قلم به دستان سکولار در حیطه ادبیات و بازار کتاب شد. همانپنداری که سینما و تئاتر را به پرتگاه «بیدردی» کشاند.”
سایت برهان، دیگر سایت وابسته به سپاه پاسداران، در تحلیلی با عنوان “ هویت انقلاب در کمین تغییر” که دیروز منتشر شد نوشت: “ سناریوی تغییر سیرت و هویت جمهوری اسلامی ایران، دارای چهار محور است که اجرا و موفقیت هر کدام از آنها، میتواند با هم افزایی امکان موفقیت محور دیگر را فزاینده نماید. محورهای چهارگانه سناریوی تغییر عبارتند از: ۱- وادار نمودن جمهوری اسلامی ایران به تغییر رفتار در سیاست خارجی ۲- مجبور ساختن نظام به پذیرش تغییر در محیط و آرایش سیاسی در داخل کشور ۳- ایجاد تغییر در فضای فرهنگی کشور ۴- تغییر در محیط و نیروهای اجتماعی داخل کشور”
این سایت اضافه کرد: “قدرتیابی تکنوکراتهای لیبرال و اصلاحطلبان سکولار، میتواند زمینهساز تغییر فضا و آرایش سیاسی گردد. بر این اساس مطالبه رعایت حقوق بشر و اعطاء آزادیهای مدنی به عنوان پیششرط تعامل با ایران، به ویژه کاهش تحریمها، عملاً امیدواری به تغییر در محیط و آرایش سیاسی را در طرف آمریکایی- اروپایی افزایش میدهد.”
نویسنده این تحلیل از آنچه “انطباق عملکرد تکنوکراتهای لیبرال و اصلاح طلبان سکولار با سناریوی تغییر” نامیده سخن گفته و آورده است: “ ظاهراً تکنوکراتهای لیبرال و اصلاح طلبان سکولار اصرار دارند با بیان مواضع مغایر با اصول ترسیم شده نظام، دوگانگی خود با نظام را به طرف آمریکایی و اروپایی منتقل نمایند “
حساسیت به کسانی که “سکولار” خوانده میشوند، تنها محدود به افراد زنده نیست. روزنامه کیهان، ۲۶ اردیبهشت با انتقاد از توجه رسانه های خط “سازش، نفاق و فتنه” به مهندس مهدی بازرگان و گرامیداشت او در این نشریات، طی یادداشتی، بازرگان را پیرو سکولاریسم معرفی کرد و نوشت: “او، در راستای کاربست عینی آراء خویش، تفسیری دنیوی و ابزارانگارانه از دین ارائه میکرد و متناظر با چنین تفسیری، ولایت فقیه را نیز به چالش میگرفت و نه تنها در آثار مکتوبش سرسوزنی با این اصل مترقی اسلامی همراهی و همدلی نشان نمیداد، بلکه گاه و بیگاه سعی مینمود با نیش و کنایه، این اصل بدیهی اسلامی که تمامی فقهای شیعه بر آن تأکید ورزیدهاند را به مهمیز نقد کشد.”
نویسنده این روزنامه اضافه کرده بود: “سرانجام، دست این سیاستمدار عملگرای ایرانی رو شد و او علی رغم تظاهر به دینداری، نتوانست نیت و مقصود حقیقی خویش که همان برقرای نظامی سکولار در ایران بود را مکتوم نگه دارد. بازرگان در سخنرانی مهمی تحت عنوان «آخرت و خدا؛ هدف بعثت انبیاء»، از رویای دیرین خویش یعنی کنار زدن دین از عرصه حاکمیتی و حکومتی پرده برداشت و صراحتاً این نکته را مطرح نمود که هدف اصلی دین، نه سعادت دنیوی بلکه تنها سعادت اخروی مردم است.”
به این ترتیب، باید توجه کرد که سکولاریسم و سکولارها هم از جمله دشمنان “نظام مقدس جمهوری اسلامی” هستند.