سرکوب، هدیه جمهوری اسلامی به زنان

سامان رسول پور
سامان رسول پور

هشت مارس فرا رسیده. روز جهانی زن. جمهوری اسلامی خیابان ها را پر کرده از ماموران زن و مرد تا کسی در این روز تجمع نکند. شعار ندهد. تا زنان و مردان برابری خواه نتوانند خودی نشان دهند.

۱۷ زن فعال، در زندان روزشان را جشن می گیرند. از زینب بایزیدی و روناک صفارزاده گرفته که سال هاست زندانی هستند، تا فخرالسادات محتشمی پور و مهسا امرآبادی که اخیرا بازداشت شده اند.

خیابان ها خالی نیست. کسی نمی تواند بایستد. تجمع کند. بازداشت خبر نمی دهد. رییس دادگستری می گوید: “افراد را دستگیر می کنیم،‌اگر رهگذر بودند آزاد می شوند!” و به این ترتیب، دهها تن روز ۱۷ بهمن در تهران بازداشت شدند.

زمستان کم کم تمام می شود. دانشجویان دانشگاه تهران می گویند: “اینجا دیگر دانشگاه نیست، پیاده روی وزارت اطلاعات است.”

 آنها می گویند: “دانشگاه محل تحصیل و کسب علم ودانش ورشد سیاسی ، فرهنگی،اجتماعی،سیاسی، ورزشی و… دانشجویان است.طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی ورود نیروهای نظامی و امنیتی به صحن دانشگاه ممنوع است. حضور مداوم بازجویان وزارت اطلاعات و ماموران حراست در صحن دانشگاه و کنترل دانشجویان موجب سلب امنیت روانی لازم برای دانشجویان است. تماسها و احضارهای مکرر به حراست و کمیته انضباطی و دفتر پیگیری وزارت اطلاعات ، فضای رعب و وحشت در دانشگاه ایجاد کرده است”.

‎جمعی دیگر از دانشجویان دانشگاه تهران به بازنشستگی اجباری دکتر حسین سیف زاده اعتراض دارند. آنها نوشته اند :

‎”نکته جالب آن است که این بازنشستگی در حالی صورت می‌پذیرد که تعداد بسیاری از دانشجویان این دانشکده با ایشان در ترم جاری واحد درسی داشته‌اند. بر هیچ یک از اساتید و دانشجویان این دانشکده پوشیده نیست که این حکم بازنشستگی، پوششی رسمی برای اخراج این استاد منتقد می‌باشد. جالب است که مدیران این دانشکده با بیرون راندن افرادی چون دکتر سیف‌زاده و دکتر حسین بشیریه و ده‌ها استاد مطرح دیگر که هر یک ذخیره‌ای ارزشمند در علوم انسانی می‌باشند اقدام به دعوت از افرادی چون حسین الله کرم و افرادی هم طیف فکری خود برای تدریس در این دانشکده می‌نمایند که این افراد فاقد حداقل سواد علمی در علوم سیاسی و حقوق می‌باشند.”

‎دویچه وله هم طی گزارشی درخصوص گسترش اعتراضات بین المللی به نقض حقوق بشر در ایران نوشته است: ‎”نقض پیگیر حقو‌ق‌بشر در جمهوری اسلامی و ادامه بازداشت‌ها و سرکوب معترضان و منتقدان حکومت، جامعه جهانی را به واکنش واداشته است. در این راستا دولت آمریکا از تلاش‌های سوئد برای انتخاب بازرس ویژه‌ای به‌منظور رسیدگی به وضعیت حقوق‌بشر در ایران پشتیبانی می‌کند”.

‎ شورای هماهنگی راه سبز امید هم  نامه ای به دبیرکل سازمان ملل نوشت و خواستار حمایت او از مهدی کروبی و میرحسین موسوی شد.

‎مزاحمت های جمهوری اسلامی تنها مشمول شهروندان ایرانی نمی شود. امواج مزاحم جمهوری اسلامی اروپا را وادار کرد تا علیه ایران شکایت کنند. صدای آمریکا در این باره نوشت: ‎”در واکنش بین المللی نسبت به اقدام ایران در انداختن پارازیت بر روی امواج ماهواره ای، نامه ای رسمی توسط وزرای امور خارجه آلمان، بریتانیا و فرانسه به کاترین اشتون، رییس امور خارجی اتحادیه اروپا، ارسال شد. در این نامه اقدام ایران در ارسال پارازیت «جلوگیری از حق دسترسی آزادانه مردم ایران به اطلاعات» توصیف شده است و از وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا خواسته شده است تا ضمن محکوم کردن آن خواستار توقف این اقدام «غیرقابل قبول» شوند”.

‎ دو هفته مانده به نوروز. کسی از موسوی و کروبی خبر ندارد. مصطفی تاج زاده  در واکنش به وضعیت حاکم  می گوید: “در کشور یک کودتای واقعی اتفاق افتاده است که به علت حضور آگاهانة‌ مردم افشا شد. این احکام نشانة رفتار یک دولت کودتایی نامقتدر و نامشروع است، نه یک دولت ۲۴ میلیونی مقتدر و مشروع.”

‎شیرین عبادی هم با اشاره به وضعیت وخیم اقتصادی و سرکوب های گسترده در ایران نتیجه می گیرد: “کوچکترین جرقه‌ به انفجاری بزرگ (در ایران) منجر خواهد شد”.