جنگ قدرت در ایران بالا گرفت

نویسنده

‏ سایمون تیسدال

سعید جلیلی، که آخر هفته گذشته جانشین علی لاریجانی سرپرست تیم مذاکره کننده ایران در مورد مسائل اتمی ‏شده است، مردی است یا عقابد معنوی که گمان می کند ارزشهای معنوی باید جای اقدامات سیاسی را بگیرد.‏

ایمان داشتن او به این نکته که در مورد پرونده هسته ای، حق کاملا به جانب ایران است و و فاداری اش یه رئیس ‏جمهور تندرو ایران، محمود احمدی نژاد، از او در دور گفتگوهایی که قرار است فردا در شهر رم با اتحادیه ‏اروپا برگزار شود، سخنرانی ناشی ساخته است.‏

دکتر جلیلی که در آن زمان معاون وزارت امور خارجه بود، در مصاحبه ای که سال گذشته در تهران انجام داد، ‏نقطه نظرات جهانی تندی را ارائه داد ، نشان داد که او هم مثل بقیه با ناشیگری و عدم درک متقابل که خاص ‏دولت احمدی نژاد است، حرف می زند. نظرات دکتر جلیلی درباره مسائل اتمی بازتاب ترکیب عجیبی از بدیهیات ‏معنوی و سیاسی است که در حاشیه بی تجربگی قرار گرفته است.‏

او می گوید:« ما بار ها گفته ایم و باز هم می گوییم که به منطق گفتگو، پای ببندیم. اما در عین حال هرگز با ‏شرایط ارعاب و تهدید، گفتگو نمی کنیم. دو چیز را باید در نظر گرفت. اول نگرانی اروپایی ها و دوم حق مسلم ‏ملت ایران. ایران در پی ساختن بمب اتمی نیست. باید یادآوری کنم که خود ایرانی ها قربانی سلاح های کشتار ‏جمعی هستند که توسط غربی ها در دوران جنگ ایران و عراق، در اختیار صدام حسین گذاشته شده بود. حتی در ‏زمان جنگ هم این ایده به مغزمان خطور نکرد که ما هم از این سلاح ها استفاده کنیم. ما معتقدیم که سلاح های ‏کشتار جمعی غیر قانونی و غبر انسانی است. ما معتقدیم که قدرت واقعی در میان خود مردم و رابطه شان با ‏دولتشان است. بعد از سال ها تحریم، این کشور به راه خود ادامه می دهد. دلیل آن این است که رابطه ای که گفته ‏شد بین ملت و دولت وجود دارد ».‏

دکتر جلیلی گفت که ایران در دوران دو سال تردید درباره تحقیات و غنی سازی اورانیوم پیشرفت های زیادی ‏کرده است که در چارچوب پیمان منع تولید سلاح هسته ای بوده است. در واقع، ما در حال حل مسئله ای به نام ‏آپارتاید اتمی هستیم: بعضی از کشورها حق داشتن آن را دارند و بعضی از کشورها از همین حق محروم اند. من ‏گمان می کنم که اصرار ما بر مواضعمان، باعث رونق پیمان منع ساخت سلاح اتمی می شود.‏

دکتر جلیلی، احمدی نژاد را “یک دوست قدیمی” خواند که بر مواضع خود ایستاده است و در مقابل آمریکا و ‏انگلستان با جهانیان از حقیقت سخن می گوید. فلسفه سیاسی رئیس جمهور با اسلام آغاز و به آن ختم می شود. او ‏یحث بزرگی درباره اینکه چطور می شود قضاوت عادلانه و معنویت را وارد زندگی سیاسی کرد، دارد.‏

او از اظهارات جنجال برانگیز احمدی نژاد درمورد اسرائیل دفاع می کند و معتقد است:« احمدی نژاد می گوید که ‏‏ اگر به این مقوله از لحاظ دموکراتیک نگاه کنیم، اسرائیل از نقشه جهان محو می شود.(موضع گیری رسمی ایران ‏این است که همه قلسطینیان،چه آنها که در داخل کشورند و چه آنهاکه خارج از آن زندگی می کنند، باید در رای ‏گیری شرکت کنند)، و خود اسرائیل از این کار پشیمان می شود. هیچ مشکلی برای یهودیانی که در ایران زندگی ‏می کنند، وجود ندارد. آنها در مجلس نماینده دارند و25 هزار جامعه یهودی فعال در سرتاسر کشور، وجود دارد.‏

مشکل ما اسرائیل و گروه گوچکی است که عقایدشان را به بقیه دنیا تحمیل می کنند. جامعه جهانی باید فکری بحال ‏این موضوع بکند».‏

افکار و تئوری های که فاقد تسامح هستند و افکار بنیادگرایانه در ایران، موضوع عجیبی نیست. یک روزنامه ‏ایرانی، نیکولا سرکوزی را به دلیل هشدارش نسبت فعالیت های اتمی ایران، “نوکر صهیونیزم”، خواند.‏

انتخاب ناگهانی جلیلی بعنوان رئیس شورای امنیت ملی به او مقامی داده است که بتواند عقایدش را تبلیغ کند. اما ‏بسیاری از تحلیلگران غربی به این نتیجه رسیده اند که انتخاب او احمدی نژاد را در حکومت دوپاره شده ایران ‏یک پیروزی محسوب می شود.‏

این تغییرات با برکناری افراد از پست های کلیدی مانند وزیر نفت، وزیر صنایع و به اختمال زیاد وزیر امور ‏خارجه آغاز شد. آقای احمدی نژاد به دلیل شکست در توسعه اقتصادی، سهمیه بندی بنزین و خصوصی سازی، ‏تحت فشار قرار گرفته است. حتی نمایندگان محافظه کار هم به انتخاب دکتر جلیلی کم تجربه اعتراض کردند. در ‏عین حال شواهدی وجود دارد که آمریکا و سازمان ملل متحد، طبل تحریم های اقتصادی را بصدا در آورده اند.‏

همه این ها نشانه های عدم اطمینان نسبت به سیاست اتمی، اضطراب فزاینده در مورد موضع گیری ایران در ‏عرصه های بین المللی است که منجر به تشدید نزاع داخلی در ایران بر سر قدرت و ترس روحانیون فعلی از ‏بازگشت دوباره اطلاح طلبان و پراگماتیست ها به مجلس است که در ماه مارس آینده برگزار می شود.‏

انتخاب جلیلی، قدمی رو به جلو بود، اما صفحه بازی خیلی بزرگ است. و این موضوع که لاریجانی با وجود ‏استعفا، در کنفرانس رم و با عنوان مشاور شخصی رهبر، شرکت می کند، نشان می دهد که این نزاع کاملا جدی ‏شده است.‏

منبع: گاردین، 22 اکتبر‏

‏ ‏

 

‏ ‏


‏ ‏

‏ ‏

‎.‎

 

‏ ‏

‏ ‏