پشت پرده یک هیاهو

میر حمید سالک
میر حمید سالک

سخنرانی به ظاهر افشاگرانه آقای پالیزدار باعث تشکیل یک موج رسانه ای وسیع در داخل و خارج کشور شد. مطالب ‏اعلام شده توسط ایشان فاقد هر گونه ارزش روشنگرانه ای برای جامعه است. چرا که در نزد مردم اتهاماتی سنگین تر، ‏فارغ از راستی یا ناراستی باورهای آنها، متوجه برخی از مسئولین نظام است. آن چه که می تواند نشانه اهمیت این خبر ‏باشد، رونمائی از تابلوئی است که نشانگر عمیق تر شدن اختلافات موجود میان اصولگرایان در طی چند ماهه اخیر می ‏باشد. هر چند که از زمان روی کار آمدن آقای احمدی نژاد، هر روز بر شدت و دامنه این تفرقه افزوده شده است. ‏

بخشی از این نزاع ها به کشمکش میان گروهی از روحانیون و برخی اعضای غیر روحانی، حاضر در جناح راست، ‏مربوط می شود. شواهد این امر از زمان انتخاب ریاست مجلس هفتم متجلی شد. نمایندگانی که از جناح راست بیشترین ‏کرسی های مجلس هفتم را اشغال کرده بودند، برخلاف دوره ششم، یک فرد غیر معمّم را بر کرسی ریاست نشاندند. این در ‏حالی بود که در مجلس ششم، تعداد اعضای روحانی نسبت به مجلس هفتم کمتر بود و انواع و اقسام اتهامات در مورد اسلام ‏گریز بودن نمایندگان مجلس ششم، نقل مجالس بود. ‏

در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از میان پنج نفر مورد حمایت جناح راست، اصولگرایان حاضر نشدند هیچ ‏شانسی به افراد روحانی بدهند. اما در مقابل در بین چهار فرد معرفی شده از سوی جبهه اصلاحات دو نفر معمم بودند. هر ‏چند عده ای ممکن است این امر را به عدم اشتیاق روحانیون جناح راست جهت حضور در چنین انتخاباتی ربط دهند. اما ‏نحوه برخورد دو ائتلاف بزرگ اصولگرایان مجلس هشتم با دو روحانی سرشناس، فلاحیان و حسینیان، خلاف این ادعا را ‏ثابت می کند.‏

بعد از به قدرت رسیدن احمدی نژاد، که با آه و فغان دو روحانی همراه بود، اتخاذ برخی مواضع از سوی رئیس جمهور ‏موجب افزایش تنش در میان گروهی از روحانیون و جماعتی از مکلایان درون حاکمیت شد. انداخته شدن میثاق نامه ‏معروف هیئت دولت در چاه جمکران و بستن عهد و پیمان مستقیم با امام زمان، شاید اولین قدم نفر اول قوه مجریه در راه ‏خروج از دایره قدرت روحانیون باشد. هنگام بازگشت از سفر نیویورک، بار دیگر این احمدی نژاد بود که پشتیبانی مستقیم ‏قوای غیبی از خودش را به رخ یک روحانی کشید. سخنرانی های متعدد او، از جمله در مراسم 22 بهمن 86 و یا اجلاس ‏خبرگان رهبری در اسفند ماه همان سال، دائما براین نکته تأ کید دارد که امدادهای الهی با واسطه امام زمان او را از هر ‏گونه پشتیبانی افراد، اعم از روحانی و یا غیر روحانی، بی نیاز ساخته است. ‏

در حقیقت به نظر می رسد، در موقعیتی کاملا فروتنانه، آقای احمدی نژاد نهایتا خود را هم عرض بسیاری از روحانیون ‏حاضر در دایره قدرت می بیند. یعنی چون صد آید نود هم پیش ماست. حالا که رئیس جمهور به نیروئی لایزال متکی است ‏او را از کید دشمنان باکی نیست. این همان امری است که به کرات موجب واکنش روحانیون، از جمله مهدوی کنی، شده ‏است. در این اواخر هم شاهد بودیم که نماینده رهبر انقلاب در شورای امنیت ملی، که هم خودش روحانی است و هم نامش، ‏با الفاظی تند صاحبان این تفکر را مورد خطاب قرار داد. (روزنامه اعتماد 19/3/87) با این حال علائم اختلاف نفر اول ‏اجرائی کشور با برخی از روحانیون به همین جا ختم نمی شود.‏

با توجه به اختلافات قدیمی بین احمدی نژاد و دبیر سابق شورای امنیت ملی، دعوت جمعی از مراجع قم از علی لاریجانی ‏برای شرکت در انتخابات مجلس هشتم از حوزه انتخابیه این شهر، می تواند نشانه ای از نارضایتی بخشی از روحانیون از ‏عملکرد قوه مجریه باشد. این رویکرد گروهی از آیات عظام شائبه ای را بوجود می آورد که بخشی از علمای حوزه خواهان ‏کاهش قدرت رئیس جمهور از مسیر مجلس هستند. امری که هیچ وقت از عهده حدادعادل بر نیآمد. در واقع این حرکت به ‏شایعاتی که در گذشته از سردی روابط تعدادی از روحانیون عالی مقام مستقر در دومین پایگاه شیعی جهان با احمدی نژاد ‏دلالت می کرد، صورت واقعی تری بخشید. اما کلوخ انداز را پاداش سنگ است.‏

در چنین شرایطی که طرفداران رئیس جمهور خود را در مقابل حملات گروه های رقیب می بینند، به طور طبیعی برای ‏حفظ مواضع و سنگرها ناچار به نشان دادن عکس العمل هستند. اگر چه زریبافان هر گونه ارتباط ارگانیکی بین آقای ‏پالیزدار با تشکیلات متبوعش را تکذیب کرد، کمتر مفسر سیاسی می تواند منکر هم سو بودن مطالب سخنرانی پالیزدار با ‏منافع احمدی نژاد و هوادارانش باشد. هر چند در گذشته و حال شایعاتی در مورد ثروت بی حد و حصر رفسنجانی بر سر ‏زبان ها بوده و یا مدیریت کاله ناچار به تکذیب ارتباط خود با ناطق نوری بود، اما نام بردن از نه روحانی متهم به مفاسد ‏اقتصادی حکایت دیگری است. ‏

همگان باید بدانند دهمین انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است. اگر پالیزدار هم گرفتار ترازوی عدالت گردد، فدائیان ‏دیگری هستند که چون شهرزاد قصه گو بقیه داستان ها را نقل کنند. آخر از هزار و یک شب تنها یک شبش گفته شده است.‏

این همه عکس می و نقش نگارین که نمود / یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد‏

 

‏ ‏