نهادینه شدن

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

الآن صد سال است که قانون اساسی داریم. تقریبا بخش مهمی از خواسته های معمول مردم ایران هم در آن قانون اساسی وجود دارد، هم در قانون اساسی مشروطه بود و هم در همین قانون اساسی که همه می خواهند آن را عوض کنند، ولی هیچکس آن را اجرا نمی کند. یعنی رفتار قانونی کردن در کشور ما نهادینه نمی شود. سالهاست که در ایران حزب وجود داشته است، هم احزاب دولتی قوی و هم احزاب قوی مخالف، اما در ایران هیچ وقت رفتار حزبی و حزب نهادینه نشده است، با وجود اینکه همه می دانیم چقدر برای ایجاد و حفظ دموکراسی نهادینه شدن رفتار حزبی مهم است. یا مثلا همین بیمه که خیلی هم چیز خوبی است. همه ما به بیمه نیاز داریم و مملکت هم از درودیوارش بیمه و موسسات بیمه می ریزد و خیلی از ماها هم عضو یکی از موسسات بیمه هستیم، ولی معمولا زندگی مان با بیمه تنظیم نشده، چون بیمه در زندگی مان نهادینه نشده. هزار تا چیز دیگر هم در زندگی ما وجود دارد که سالهاست با آن زندگی می کنیم و هنوز نهادینه نشده است، چیزهایی مثل مطالعه، تحقیق، فرهنگ کار و خیلی چیزهای دیگر، اما برخلاف همه این چیزهای خوبی که نهادینه نشده و با زور چکش و ضرب کلنگ و قدرت تانک هم نهادینه نخواهد شد، چیزهای بد مثل آب خوردن در کشور ما نهادینه می شود. عارف گفته که “فساد در کشور نهادینه شده است.” اصولا فساد جزو اصلی و مهم زندگی ماست. نه تنها نهادینه شده، بلکه اصلی ترین قانون اقتصادی ماست.

 

نباید امنیتی کرد

از یک طرف آقای نقدی و فرماندهان بسیج اعلام کردند که فقط در شهر تهران دو میلیون بسیجی وجود دارد، و هر ماه یک مانوور بگیر و ببند و بده دست بغلی اجرا می کنند و بسیج و سپاه مثل اسپایدرمن از درودیوار و پشت بام خانه مردم آویزان هستند، یا مثل نینجا ها به کوی دانشگاه حمله می کنند و مثل زامبی با اسید و چاقوی ضامن دار و گاز اشک آور و گاز خردل به مردم حمله می کنند، یا مثل بروس لی با نانچو و در کمال خونسردی پسر و دختر را لت و پار می کنند، تازه دیروز آقای نقدی اعلام کرده که “ نیازی نیست بسیج اسلحه به دست در شهرها حضور یابد.” انگار همین دو ماه قبل نبود که اعلام کردند که نه تنها بسیج، بلکه برادران آمر به معروف و ناهی از منکر هم اگر می خواهند بروند برای کتک زدن مردم، پلیس باید از آنها حمایت کند، انگار نه انگار که همین برادران چنان از اسید سولفوریک استفاده می کنند گوئی که دارند عطر مشهدی و گلاب کاشان می پاشند روی صورت مردم. انگار نه انگار مصرف شوکر و گاز اشک آور برادران بسیجی از مصرف ادوکلن مردم معمولی بیشتر است. نقدی گفته است: “نباید فضای کشور را امنیتی کرد.” انگار ما امنیتی کردیم، خودت کردی، حالا نکن.

از طرفی نقدی برای نقد دموکراسی غربی گفته “در نظام اسلامی جوانان نه برای رای دادن بلکه برای جان دادن صف می کشند.” فکر کرده شاخص یک نظام دموکراتیک صف است که اگر ما صف داشته باشیم پس دموکرات هستیم، و چون ما خیلی فداکار هستیم پس بقول امام خمینی “لکن طالقانی یک مرد دموکراسی نبود.” نظامی که مردم در آن برای جان دادن صف بکشند که خیلی نظام وحشتناک و بدی است، اصلا برای چی؟

 

هدیه رو پس نفرستاد

آدم نمی فهمد چرا در این خاورمیانه وقتی کسی روی صندلی قدرت می نشیند، تا وقتی عزرائیل در انتخابات بعدی رقیب انتخاباتی اش نشود، کنار نمی رود؟ بابا! چهار سال قدرت دست تو بود، حال خودت را هم کردی، حالا برو خونه تون. نمی رووووووند. در پاکستان که انتخابات با کودتا برگزار می شود و طرف را یا یکراست از روی صندلی ریاست جمهوری می برند روی صندلی اعدام، یا از اتاق ریاست جمهوری می فرستند به سلول زندان، در افغانستان هم طول عمر رئیس جمهور معمولا به اندازه طول عمر یک نوع حکومت است، مثلا یک حمیدالله می آید که پانزده سال حکومت کمونیستی می کند، بعد یک نجیب الله می آید که یک دولت نیمه اسلامی نیمه لیبرال تمام آمریکایی دارد، یا یک ملا نجیب می آید که یک خلافت راه می اندازد. در عراق هم که معمولا انتخابات با مسلسل برگزار می شود. معاون رئیس جمهور به جای اینکه در انتخابات شرکت کند رئیس جمهور را می کشد و پیروز در انتخابات می شود، تا زمانی که معاون بعدی او را بکشد. در ترکیه هم که فعلا اردوغان آمده و محکم نشسته و تا وقتی همه زحمات صد ساله ترک ها را نابود نکند، ول کن معامله نیست. همین دیروز دولت اردوغان ۲۳ روزنامه نگار و ۸ نیروی امنیتی را بازداشت کرده و گفته اینها طرفدار فتح الله گولن هستند. فتح الله گولن هم شده سران فتنه ترک ها که همه متهم به هواداری از او هستند.

در عراق هم نوری مالکی هواپیمای اهدایی ایران به دولت عراق را برداشته برای خودش و پس نمی دهد. مثل احمدی نژاد که هر چه هدیه ریاست جمهوری بود همه را با خودش برده و پس نمی دهد. برادر من! طرف برای تو اسب و طاووس هدیه آورده، طاووس را که نمی توانی توی حیاط خانه تان نگه داری. نوری مالکی در کشوری که نصفش دست داعش است و برای رفتن از این پیاده رو به آن پیاده رو باید سه تا تیربار همراهت داشته باشی، هواپیمای اهدایی را برداشته برای خودش. بابا پس اش بده، یک کم متمدن باش.