سال 1367 در دل خود حوادث و اتفاقات زیادی را دارد که مهم ترین آن ها اعدام های وسیع زندانیان سیاسی در این سال است. در اعتراض به این اعدام ها بابک افشار آلبومی را با صدای داریوش آهنگسازی کرد که “خاک خسته” نام دارد. در این مجموعه ترانه ها دو ترانه بمان مادر (کلام نادرپور و اجرای ارکستر سمفونیک با تنظیم احمد پژمان با مطلع “بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر … که باران بلا می باردت از آسمان بر سر) و ترانه خاک خسته (کلام ایرج جنتی عطایی با مطلع ” نعره کن ای سرزمین جان سپردن نعره کن … نعره کن ای خاک خسته خاک گلگون نعره کن) مشخصا به این واقعه اشاره دارند. هم چنین در این سال فرید زلاند با کلام اردلان سرفراز ترانه گل پونه را می سازد که اجرای آن توسط ستار و در کنسرت آلبرت هال لندن غوغایی به پا می کند. ترانه این بغض سنگین را در جایی به تلخی و زیبایی فریاد می کند: صفوف عاشقان پیوسته پیوسته به مسلخ می روند آهسته آهسته / همش اعدام گل ها پای گلدسته کبوترها همه از گنبدا خسته. هم چنین جمعی از خوانندگان ترانه ای با مطلع “ای نسیم نو بهاری با من از ایران بگو … با من از یاران رفته بر سر داران بگو” را به صورت دسته جمعی اجرا می کنند. در طول این دهه تک ترانه هایی با مضامین اعتراضی توسط خوانندگانی مثل شاهرخ، ابی، شهرام و… اجرا شد. در زیر متن برخی از این ترانه ها آورده شده است.
شاعر : ایرج جنتی عطائی
آهنگ ساز : بابک افشار
نعره کن ای سرزمین جان سپردن
نعره کن
نعره کن ای خاک خسته ، خاک مردن
نعره کن
شب هق هق
شب پرپر زدن چلچله هاست
ز غزل گریه پرم
خانه ی هم غصه کجاست؟
این همه جوخه ، این همه دار
این همه مرگ
این همه عاشق خفته در خون
این همه زندان ، این همه درد
این همه اشک
نعره هایت کوخاک گلگون ؟
خاک گل مردگی و قحطی و آفت زدگی
وطن تعزیه در مرگ و مصیبت زدگی
شب یاران ،شب زندان
شب ویرانی ما
شب اعدام رفیقان گل و نور و صداست
آهنگ ساز : بابک افشار
تنظیم : احمد پاداش
لنگر میزند بر شیشهها سرپنجه باران
نسیم سرد میخندد به غوغای خیابانها
دهان کوچه پر خون میشود از مشت خمپاره
فشار درد میدوزد لبانش را به دندانها
زمین گرم است از باران خون امروز
زمین از اشک خونآلوده خورشید سیراب است
ببین آن گوش از بُن کنده را در موج خون مادر
که همچون لاله از لالای نرم جوی در خواب است
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
که باران بلا میباردت از آسمان بر سر
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
که باران بلا میباردت از آسمان بر سر
در ماتمسرای خویش را بر هیچکس مگشا
که مهمانی بغیر از مرگ را بر در نخواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
زمین گرم است از باران بیپایان خون امروز
ولی دلهای خونین جامگان در سینهها سرد است
مبند امروز چشم منتظر بر حلقه این در
که قلب آهنین حلقه هم آکنده از درد است
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
که باران بلا میباردت از آسمان بر سر
نگاه خیره را از سنگفرش کوچهها بردار
که اکنون برق خون میتابد از آیینه خورشید
دوچشم منتظر را تا به کی بر آستان خانه میدوزی
تو دیگر سایه فرزند را بر در نخواهی دید
نخـواهی دید نخـواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
که باران بلا میباردت از آسمان بر سر
ببین آن مغز خونآلوده را آن پاره دل را
که در زیر قدمها میتپد بی هیچ فریادی
سکوتی تلخ در رگهای سردش زهر میریزد
بدو با طعنه میگوید که بعد از مرگ آزادی
زمین میجوشد از خون زیر این خورشید عالم سوز
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود امروز
زمین گرم است از باران بیپایان خون امروز
ولی دلهای خونین جامگان در سینهها سرد است
مبند امروز چشم منتظر بر حلقه این در
که قلب آهنین حلقه هم آکنده از درد است
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
که باران بلا میباردت از آسمان بر سر
نگاه خیره را از سنگفرش کوچهها بردار
که اکنون برق خون میتابد از آیینه خورشید
دوچشم منتظر را تا به کی بر آستان خانه میدوزی
تو دیگر سایه فرزند را بر در نخواهی دید
نخـواهی دید نخـواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
که باران بلا میباردت از آسمان بر سر
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
خواننده: ستار
شاعر : اردلان سرفراز
آهنگ ساز : فرید زولاند
گل پونه گل پونه
دلم از زندگی خونه
تو این دنیای وارونه
برام هرگوشه زدونه
برای مستی (هستی) و ساقی
نمونده حرمتی باقی
تو هر کوچه برای عشق
مهیا مونده شلاقی
افسوس افسوس افسووس
گل پونه گل پونه
دلم از زندگی خونه
کسی جز تو نمی دونه
چقدر خوابم پریشونه
صفوف عاشقان
پیوسته پیوسته
ز مسلخ میروند
آهسته آهسته
همش اعدام گلها
پای گلدسته
کبوترها همه از
گمبدا خسته
تو این دنیای ویرونه
نه گل مونده نه گلخونه
سر دیوار هرخونه
فقط جغد ( جقد) که می خونه
افسوس افسوس افسوس
گل پونه گل پونه
دلم از زندگی خونه
کسی جز تو نمی دونه
چقدر خوابم پریشونه
گل پونه مگه دنیای ما خوابه؟
نمی بینی مگه چشم خدا خوابه؟
که با اسمش یکی از گرد راه امد
خدا رو یاد کردو عشق رو(عشقو) گردن زد
گل پونه گل پونه
اگه امروز دلم خونه
امیدم زنده می مونه
امیدم زنده می مونه
که دینا رو بلرزونه
فردا فردا فردا
گل پونه گل پونه
دلم از زندگی خونه
تو این دنیای وارونه
برام هرگوشه زندونه
گل پونه گل پونه
دلم از زندگی خونه
کسی جز تو نمی دونه
چقدر خوابم پریشونه
ای نسیم نوبهاری
( این ترانه به صورت دسته جمعی از سوی تعدادی از خوانندگان اجرا شد)
ای نسیم نوبهاری با من از یاران بگو
با من یاران رفته بر سر داران بگو
با من از یاران بگو
با من از یاران رفته بر سر داران بگو
با من از ایران بگو
ای نسیم نوبهاری با من از یاران بگو
با من یاران رفته بر سر داران بگو
لاله ها در دشت و صحرا خودنمایی می کنند
از جوانهای به خون غلطیده در میدان بگو
غنچه ها از هیبت جلاد پرپر میشوند
از شقایق های خون آلود کردستان
با من از یاران بگو
با من از ایران بگو
از نصیحت های این ظاهر صلاحان خستهام
از وصیت های سربازان و سرداران بگو
نوجوانان در میان خون و آتش میدوند
از دل پر خون خاک پاک خوزستان بگو
قصه تلخی است مادر مرگ فرزندت ببین
از طلوع لاله از مرگ سیاوشان بگو
ای نسیم نوبهاری با من از یاران بگو
با من یاران رفته بر سر داران بگو
با من از یاران بگو
با من از یاران رفته بر سر داران بگو
با من از ایران بگو
در میان سفره بوی نان نمی پیچد دگر
از تنور سینه ی پر آذر دهقان بگو
کاوهای پیدا نخواهد گشت یارب زین میان
مرگ دیوان را به دست رستم دستان بگو
با من از یاران بگو
با من از ایران بگو
خروش ایران بود
خروش قومی از قعر روزگاران بود
بدان سروش خدایی دوباره دلها را به یکدگر میبست
گسستگان را زنجیروار میپیوست
خروش او که تن من مباد و ایران باد
طلوع دست به هم دادن اسیران بود
سرود او خبر بازگشت شیران بود
خانه را با چلچراغ اشک آذین بسته ایم
عید قربان است این نوروز با مهمان بگو
قبله من خاک ایران است و من ایرانیم
ای نسیم نوبهاری با من ایران بگو