تصمیم نیکولا سارکوزی، رییس جمهور فرانسه، مبنی بر استقرار یک پایگاه نظامی فرانسوی در تنگه هرمز [از سال 2009 در ابوظبی] به واقع یک اقدام غافلگیرکننده بود. اکنون 50 سال می شود که فرانسه هیچ پایگاه نظامی در هیچ کجای جهان تأسیس نکرده است.
اکنون می توان از یک “نقطه عطف استراتژیک” سخن گفت. فرانسه اکنون آمده است تا پایگاه های برجای مانده از دوران استعمار را رهبری کند و در این میان می توان به کشور جیبوتی در شاخ آفریقا اشاره کرد. این پایگاه مشرف بر دریای سرخ درست درجایی واقع شده که مسیر نفت کش های غول پیکر است: تنگه باب المندب. این پایگاه در عین حال می تواند به شکلی فعال علیه تروریسم مبارزه کند. البته این اقدامات با حضور ده ها نظامی امریکایی و با نظارت کامل بر شاهرگ دریایی-استراتژیک شاخ افریقا که از اهمیت خاصی برخوردار است انجام خواهد شد.
تأسیس این پایگاه ها در زمان سفر نیکولا سارکوزی که مصادف با سفر جورج بوش به این منطقه بود اعلام شد. پس می توان اذعان داشت که پاریس بسیار فراتر از دیپلماسی امریکا عمل می کند. فرانسه متقاعد شده که عدم حضور فرهنگی، اقتصادی و حتی نظامی در منطقه خلیج فارس که به “اژدهای نفتی” تبدیل شده، غیرممکن و اجتناب ناپذیر است.
ولی جدا از این استدلال ها، موضع گیری فرانسه در منطقه ای پرتنش به یک اقدام فوری و اضطراری شبیه است و به واقع بسیار نگران کننده به نظر می رسد. حتی برخی معتقدند که این اقدام در نهایت به عنوان گزینه ای نظامی علیه تهران به کار گرفته خواهد شد و این در حالی است که سال 2009 نیز چندان دور نیست.
دلیل دیگر برای حضور فرانسه، قرار گرفتن در کنار ایالات متحده و واکنش نشان دادن علیه برنامه هسته ای ایران است. به علاوه، این حضور بی ارتباط با وعده هایی که درخصوص برنامه های صلح آمیز هسته ای به کشورهای عربی داده شده نیست.
از نظر نیکولا سارکوزی، پایان یافتن انرژی فسیلی دلیلی است برای دستیابی به انرژی هسته ای در آینده، ولی او این مسأله را به این شکل در فرانسه بیان نمی کند. رییس جمهور فرانسه بارها اعلام کرده که کشورهای عربی باید به انرژی هسته ای دست یابند و خود را با فن آوری های مدرن هماهنگ سازند.
این “هماهنگی با مدرنیته” حتی در عربستان سعودی، به عنوان مهد اسلام نیز بر زبان آورده شده: “مدرنیته با هویت واقعی اسلام در تضاد نیست.“
حضور کشوری جدید در منطقه ای که انگلیسی ها و امریکایی ها تقریباً به طور انحصاری در آن نمایندگی کشورهای غربی را برعهده داشته اند، بی شک بسیار محتاطانه و به کندی پیش خواهد رفت. دریاسالار ادوارد گیو، رییس ستاد ویژه نیکولا سارکوزی، در این خصوص اظهار می دارد: “باید حضورمان را در این منطقه از جهان پررنگ تر کنیم.” او می افزاید: “این پایگاه در کنار واحد دریایی همچنین دارای یک یگان هوایی و یک یگان زمینی خواهد بود. ما ناوهای بسیاری در اقیانوس هند و خلیج فارس داریم که می توانند در این پایگاه لنگر بگیرند.“
او با اشاره به تعداد نیروهایی که در این پایگاه حضور خواهند داشت می افزاید: “این پایگاه نظامی به طور میانگین 400 تا 450 نفر را در طی سال پذیرا خواهد شد. برخی از آنها به طور دائم و برخی دیگر به طور موقت و صرفاً برای آموزش نیروهای امارات متحده عربی خواهند آمد.“
ازطرف دیگر، دریابان ژاک مزار که یکی از مسؤولین این پروژه است می گوید: “یکی از اهداف مهم این پایگاه مشارکت در همکاری های نظامی فرانسه و حمایت از نیروهای فرانسوی حاضر در منطقه است.“
از دید مطبوعات فرانسوی، این اقدام یک نقطه عطف واقعی است؛ نقطه عطفی که از دید فیگارو بدون خطر نخواهد بود.
فرانسه با حضور خود در خلیج فارس از یک آستانه ژئوپلیتیکی خواهد گذشت. مدتهاست که ناوهای فرانسوی به طور دائم در شیخ نشینان حوزه خلیج فارس لنگر می گیرند. هواپیماها و گروه های نظامی فرانسوی به طور مرتب در مانورهای نظامی شرکت می کنند و فرماندهان فرانسوی به تعلیم خلبانان هلیکوپترهای اماراتی، ژاندارم های قطری و نیروهای متخصص در زمینه های مختلف مشغول اند. این در حالی است که امارات همواره بیش از دیگر کشورهای خلیج فارس به پاریس نزدیک بوده. ولی همچنین نباید فراموش کرد که نیروهای فرانسوی در صورت وقوع درگیری در این منطقه، هدف تروریست ها و موشک های ایرانی خواهند بود.
از سوی دیگر، روزنامه لیبراسیون نیز نگران موضع گیری فرانسه است. از نظر مقامات فرانسوی، این پایگاه کلید قراردادهای جدیدی در زمینه های مختلف، از جمله فروش تسلیحات به امارات، خواهد بود. یک منبع دیپلماتیک در این زمینه اظهار داشت: ”آنها نیاز دارند تا وضعیت اطمینان بخشی را برای خود به وجود آورند. علیه چه کسی؟ مشخص است، علیه جمهوری اسلامی ایران. زمانی که پشت درهای بسته با مقامات اماراتی صحبت می کنیم، آنها از نگرانی ها و خصومت های خود نسبت به تهران می گویند.“
پاریس اعلام کرد که پایگاه جدید فرانسه به هدف تهران تأسیس نشده. پس هدف از تأسیس آن چه بوده است؟ به هر حال، بسیار بعید و نامحتمل به نظر می رسد که این اعلام دولت فرانسه اطمینان لازم را به حکومت اسلامی داده باشد، به ویژه اینکه مدتی است فرانسه رفتار “خصومت بار”ی نسبت به دولت تهران در پیش گرفته است.
در این رابطه چندین سؤال مطرح می شود: آیا حضور نظامی فرانسه در این منطقه، پاریس را مجبور به دخالت در امور سه جزیره مورد مشاجره بین ایران و امارات خواهد کرد، به ویژه اگر این پرونده به میز مجامع بین المللی کشانده شود؟ چه خواهد شد اگر تهران و واشنگتن رو در روی هم قرار گیرند و این منطقه را به صحنه اغتشاش بی سابقه ای تبدیل کنند؟ به گفته منابع دیپلماتیک، هدف جرج بوش از سفر جدید خود به خلیج فارس، جدا از قراردادهای تسلیحاتی عربستان سعودی [136 میلیارد یورو]، برقرار کردن یک جبهه ضد ایرانی بود تا بدین ترتیب ایده مداخله نظامی علیه تهران را به طور دائم پررنگ جلوه دهد.
ولی دوراندیشی های نظامی و احتیاط های دیپلماتیک معمولاً به موازات هم پیش می روند. به هرحال، این دوراندیشی ها ثابت می کنند که پرونده هسته ای ایران همچنان یکی از مشکل سازترین موضوعات برای سیاست بین المللی در سال جاری و سالهای آتی خواهد بود.
منبع: کوریه انترناسیونال، 5 فوریه
مترجم: علی جواهری