مادر امین انواری می گوید فرزندش را زیر فشار روحی شدید قرار داده اند تا از او اعترافات دروغین بگیرند. خانم فرح بخشی در مصاحبه با روز میگوید که احتمال می دهد فرزندش از نظر جسمی در زندان دچار مشکلی شده باشد که اجازه هیچ گونه تماس با خانواده را به او نمی دهند.
امین انواری، فعال مدنی و دانشجوی دانشگاه امیرکبیر است که یکشنبه، ۱۲ مهرماه بازداشت شد. مادرش یک روز بعد از بازداشت او به روز گفته بود: “با ۴ ماشین ریخته اند جلوی بانک، انگار می خواهند یک سارق مسلح را بازداشت کنند”.
او حالا می گوید فرزندش در سلول های انفرادی بند ۲ الف سپاه و تحت فشار روحی است. خانم فرح بخشی همچنین از ممنوع الملاقاتی این فعال مدنی خبر می دهد.
مادر امین انواری می گوید: “برای پی گیری وضعیت امین پیش سرپرست دادسرا رفته بودم؛ تقاضای ملاقات کردم که بچه ام را ببینم اما گفتند ممنوع الملاقات است، چون در تحصن شرکت کرده ای اجازه ملاقات نمی دهیم”.
او اشاره می کند که منظور سرپرست دادسرا از تجمع، تحصن گروهی از فعالان سیاسی و خانواده های زندانیان سیاسی و آسیب دیدگان در روزهای دوشنبه در مقابل ساختمان دنا در خیابان گاندی و روزهای یکشنبه در مقابل زندان اوین است.
خانم فرج بخشی که روز گذشته هم به دادسرا مراجعه کرده می افزاید: “امروز باز رفتیم دادسرا اما سرپرست دادسرا حتی وقت ملاقات به ما نداد. واقعیت این است که من نگران امین هستم و هیچ خبری از او ندارم. او را در فشار روحی شدیدی قرار داده اند، ارتباطش را با ما کاملا قطع کرده اند، در انفرادی و زیر فشار شدید است. می خواهند به زور اعترافات دروغ از او بگیرند. من به همه می گویم اگر از امین اعترافات دروغین گرفتند زیر فشار روحی بوده”.
مادر امین انواری می افزاید: “امین نه وکیل دارد، نه کسی که از او حمایت کند. معلوم نیست چند نفر هستند که دارند از بچه من بازجویی می کنند. یک بچه ۲۰ ساله الان بیش از ۱۶ روز است که با اینها درگیر است و زیر فشارهای روحی. من نمی دانم فشار جسمی هم دارد یا نه چون هیچ خبری نداریم؛ فوق العاده نگران هستم. اگر آسیب جسمی نزده بودند، اجازه می دادند امین با ما تماس بگیرد. حتما در وضعیت خوبی نیست و نمی تواند حرف بزند که با ما تماس هم ندارد”.
امین انواری در بند ۲ الف سپاه زندانی است و مادرش می گوید: “اصلا به ما نمی گویند برای چی او را گرفته اند. اتهامش چیست، مشکل اش چیست، کجا است، در چه شرایطی است، از او چه می خواهند، هیچ چیزی به ما نمی گویند. من شک ندارم که تحت فشار روحی است و دارند اذیت اش می کنند. من به شدت نگران امین هستم؛ هم از نظر روحی هم از نظر جسمی. اگر بچه من از نظر جسمی سالم بود حداقل یک تماس کوتاه می گرفت. الان فکر میکنم مشکل جسمی پیدا کرده”.
خانم فرح بخشی می گوید که همچنان در تحصن مقابل ساختمان دنا و مقابل زندان اوین شرکت خواهد کرد: “من شنبه در تجمع مقابل اوین شرکت کردم و امروز هم حتما مقابل ساختمان دنا خواهم رفت. به من گفته اند چون در تحصن شرکت کرده ای ملاقات نمی دهیم اما فرزند من به خاطر آزادی بیان گرفتار شده و من هم به خاطر همین از بچه ام حمایت می کنم و از آزادی بیان. می روم در تحصن شرکت می کنم تا به گوش جهانیان و حقوق بشر بین المللی برسانم که ما آزادی بیان نداریم و به خاطر همین بچه من الان زندانی است. من فکر میکنم حتما صدای من به مقامات بالاتر و حقوق بشر بین الملل می رسد. البته باید بدانند که کوچکترین آسیبی به بچه من برسانند من حتما به مجامع بین الملل شکایت خواهم کرد و کوتاه نخواهم آمد. از بچه ام حمایت میکنم و پشت او می ایستم”.
مادر امین انواری دو روز بعد از بازداشت فرزندش به روز گفته بود: “دو روز قبل به ما زنگ زدند و گفتند یک نامه ای است باید بیایید امضا کنید. پدرش قبلا ۳۰ میلیون کفالت گذاشته بود،گفتند بیایید این را ببرید و پرونده مختومه شود. قرار بود برویم آنجا که وکیل اش گفت این امکان ندارد،به شما دروغ می گویند. احتمالا مورد جدیدی است و باید پی گیری کنم. ما منتظر پی گیری وکیل شدیم. تا قبل از اینکه ایشان خبر بدهند، رفته بودیم بانک که یک دفعه دیدیم ۴ ماشین ریختند دور و بر ما و نگذاشتند وارد بانک بشویم. گفتند امین بازداشت است. من در خیابان سر و صدا کردم که حکم تان کو؟ یک ساعت ما را در خیابان نگه داشتند تا حکم را آوردند اما به ما نشان ندادند و اصلا نفهمیدیم حکم از طرف کی است و برای چی است. بعد ما را سوار ماشین کردند و به خانه آوردند و اجازه ندادند حتی تکان بخوریم. کل خانه را تفتیش کردند و لپ تاب همسرم وامین و گوشی ها را برداشتند. پرسیدیم اتهامش چی است؟ کی شاکی است؟ کجا می برید؟ هیچ پاسخی به ما ندادند و امین را بردند”.
امین انواری دی ماه سال گذشته از سوی پلیس امنیت احضار شده بود. مادرش توضیح داده بود که روزهای متوالی از صبح تا عصر در دادسرای اوین بازجویی می شد: “آن بار بازداشت نکردند اما از صبح تا عصر تا ۴ - ۵ یکسره بازجویی می کردند و دوباره می گفتند فردا باید بیایی و همین طور بازجویی می کردند. پدرش کفالت ۳۰ میلیونی گذاشته بود بعد هم که دادگاه برگزار کردند و حکم تعلیقی دادند، اما این دفعه آمدند و او را بردند”.
