گفت وگو♦ سینمای جهان

نویسنده
امیر عزتی

ezati_01.jpg

او آخرین لولیتای سینماست. امروزه کمتر کسی سو لایون بازیگر این نقش را در شاهکار 1962 کوبریک به یاد می ‏آورد. اما نسخه 1997 آدریان لاین حتی اگر ارزش های سینمایی نسخه کوبریک را نداشته باشد، برای خوانندگان ‏شاهکار ولادیمیر ناباکوف و دوستداران فانتزی های جنسی دومینیک سواین را دارد که برگردان کامل شخصیت ‏دولورس هیز روی پرده نقره ای است… “ روز” با سو لوین در استانبول گفت و گوکرده است.‏

soin1.jpg

گفت و گو با دومینیک سواین

‎ ‎خودم را خوش شانس حس می کنم‏‎ ‎

وقتی اولین خبرها درباره ساخت نسخه ای تازه و به روزتر از لولیتای ناباکوف توسط آدریان لاین منتشر شد، با توجه به ‏سابقه وی در ساختن فیلم های جنجالی سکسی چون نه و نیم هفته، جذابیت مرگبار و پیشنهاد بی شرمانه همه منتظر ‏فیلمی تکان دهنده بودند. وقتی پس از انتظاری طولانی فیلم به نمایش درآمد، هر چند برخی از منتقدان دهان به شکوه ‏گشوده و آن را با شاهکار کوبریک مقایسه کردند. اما در یک چیز هم رای بودند و آن یافته شدن ستاره ای درخشان ‏برای جان بخشیدن به این نقش پیچیده، خطرناک و جنجالی بود. دختری به نام دومینیک سواین که هنگام نمایش فیلم 17 ‏سال شده بود و می رفت تا به بت ذهنی میلیون ها مرد روی زمین تبدیل شود. ‏

دومینیک در سال 1995 پس از جست و جویی شش ماهه از میان 2500 دختر برای بازی در نقش دولورس هیز در ‏فیلم لولیتا برگزیده شد. بعد از سه سال کار فیلم در 1997 به نمایش در آمد و او را یک شبه به شهرتی جهانی رساند. ‏شهرتی که با سوء برداشت هایی نیز همراه بود و با نمایش مواجهه/تغییر چهره ساخته جان وو در همین سال و حضور ‏وی در نقش دختر شورشی یک افسر پلیس به آن دامن زده شد. دومینیک که برای بازی در لولیتا نامزد چندین جایزه ‏بود، موفق شد تا جایزه بهترین بازیگر را از مراسم هنرمندان جوان به دست آورد. اما بعد از آن بخت از وی روی ‏برگرداند و دومینیک آتشپاره به بازیگر ویدیو کلیپ ها و فیلم های کم هزینه تبدیل شد. اما این واقعه نیز سبب نشد تا رتبه ‏هفتاد و نهم را از میان 102 زن سکسی جهان را در رای گیری 2002 مجله ‏Stuff‏ از آن خود نکند. همین مجله سال ‏گذشته تصویر او را برای روی جلد شماره فوریه خود برگزید. ‏

soin2.jpg

دومینیک تاکنون با وجود بازی در فیلم های کم مایه موفق شده در سال 2003 برای بازی در فیلم ‏Tart‏ نامزد جایزه ‏بهترین بازیگر از ‏DVD Exclusive Awards‏ شده و سال گذشته برای بازی در فیلم ‏The Pacific and Eddy‏ ‏جایزه بهترین بازیگر را از جشنواره سیلور لیک به دست بیاورد. ‏

دومینیک امسال 5 فیلم آماده نمایش دارد و بازی در دو فیلم دیگر را نیز به پایان رسانده است. سالی پرکار که به گواه ‏منابع اینترنتی باید تا قبل از پایان آن در دو فیلم دیگر نیز بازی کند. ‏

دومینیک آریان سواین متولد 12 آگوست 1980 مالیبوی کالیفرنیاست. 175 سانتیمتر قد، موهای قهوه ای تیره و چشم ‏هایی به رنگ آبی دارد. فرزند دیوید و سیندی سواین است و سه خواهر و یک برادر دارد. دومینیک بعد از فارغ ‏التحصیل شدن از دبیرستان مالیبو در سال 2001 وارد دانشگاه شد. او در سانتا مونیکا به همراه خواهرش زندگی می ‏کند. در کنار بازیگری دوستدار هنر، مجسمه سازی و خطاطی است. به ورزش های فوتبال،شنا، سافت بال و دو و ‏میدانی علاقه دارد و شیفته گروه های موسیقی ‏Chemical Brothers, The Orb‏ است. ‏

دومینیک در زندگی شخصی خود سخنگوی ‏PETA‏(انجمن برخورد اخلاقی با حیوانات) است. در 21 سالگی به عنوان ‏جوان ترین عضو این گروه در پوستر تبلیغاتی برهنه ای ظاهر شد که نوشته ای با این مضمون آن را همراهی می کرد: ‏ترجیح می دهم برهنه باشم تا پالتوی پوست بپوشم. ‏

soin3.jpg

‎ ‎همه چیز با لولیتا شروع شد، ما هم با لولیتا شروع می کنیم. آن روزها را چگونه به یاد می ‏آورید؟‎ ‎

وقتی انتخاب شدم 14 ساله بودم. سه سال طول کشید تا فیلم تمام شد. وقتی به نمایش در آمد 17 ساله شده بودم. عکسم را ‏برای آژانس بازیگری فرستادم، کتاب را خیلی دوست داشتم. بعد هم روی قسمتی از آن کار کردم. برای شرکت در جلسه ‏انتخاب بازیگر به نیویورک دعوت شدم. رفتم، آن وقت ها-نمی دانم شاید به خاطر اینکه خانواده ام مرا این طوری بار ‏آورده اند- خودم را خیلی راحت حس می کردم. ولی امروز که فکر می کنم می بینم آن وقت ها خیلی کوچک بودم. آن ‏زمان حس می کردم که از همه خطوط عبور کرده ام. امروز بازگشت به گذشته و رسیدن به آن دختر خیلی دشوار است. ‏

‎ ‎اگر دلورس هیز نمی شدید، امروز چه کاره بودید؟‎ ‎

به احتمال بسیار زیاد بازیگر نمی شدم. نه اینکه به این کار علاقه زیادی ندارم، ولی در شرایط متفاوت دست به تجربه ‏متفاوتی می زدم. دانش آموز خوبی بودم، مدرسه رفتن را دوست داشتم. احتمالاً دکتر می شدم. به نظرم دنیای پزشکی ‏بسیار هیجان انگیز است. چون مرتباً در حال پیشرفت و تغییر است. ‏

خوب با این تفاصیل حالا از بازیگر بودن راضی هستید؟

خیلی. البته بعضی وقت ها چیزی که می خواهم نمی شود و افسرده می شوم. اما در نهایت خیلی خوش شانس هستم. ‏چون بر خلاف من بازیگران زیادی هستند که به رغم تلاش های مستمر به جایی نرسیده اند. به همین خاطر لولیتا یک ‏فرصت باورنکردنی و محرک من برای شروع بود.‏

سال هاست که شایعه ای سر زبان هاست مبنی بر اینکه هنگام فیلمبرداری لولیتا 15 ساله بودید و برای تحت ‏تاثیر نگرفتن موقع فیلمبرداری صحنه های سکسی همیشه یک روانکاو سر صحنه حضور داشت. آیا صحت ‏دارد؟

خیر. سر صحنه کسی حضور نداشت ولی چند ماه قبل از شروع فیلمبردای با یک روانکاو ملاقات کردم. مدتی هم به این ‏ملاقات ها ادامه دادم. ولی مادرم سر فیلمبرداری بود.‏

soin4.jpg

کار با جرمی آیرونز چطور بود؟ واقعاً مثل یک پدرخوانده رفتار می کرد؟

برعکس، درست مثل یک بچه بود. ولی آدریان لاین برای من حقیقتاً مثل یک پدر بود. شاید هم جرمی آیرونز به خاطر ‏نقشی که در فیلم داشت، چنین رفتاری با من در پیش گرفته بود. مثل بچه ها با هم دعوا می کردیم و خوش بودیم. می ‏زدیم پس کله همدیگر و فرار می کردیم. چهره دیگر یک آدم معقول(می خندد) خیلی دوست داشتنی بود. آواز شیرشاه را ‏برایم می خواند. انگار می خواست برای همراهی با من مثل یک پسربچه 15 ساله باشد. ‏

بیش از ده سال از نمایش لولیتا می گذرد، اما هنوز به عنوان ستاره فیلم لولیتا شناخته می شوید. آیا از این ‏نحوه یادآوری خسته نشدید؟

اگر امروز بازیگری می کنم و در این نقطه هستم، فقط یک دلیل دارد و آن لولیتا است. پس نه فقط خسته نشده ام، بلکه ‏خودم را خوش شانس حس می کنم.‏

بعد از لولیتا پیشنهاد بازی در نقش هایی مشابه را دریافت کردید؟

بله. در چند فیلم هم به بازی در نقش دخترهایی سکسی تر و گستاخ تر ادامه دادم. اما حالا چنین نقش هایی را قبول نمی ‏کنم. ترجیح می دهم در نقش شحصیت های پیچیده تر بازی کنم.‏

منتقدان به اینکه مرتب در نقش زنانی با مشکلاتی شبیه به هم بازی می کنید، ایراد می گیرند. چرا برای ‏بازی در چنین نقش هایی انتخاب می شوید؟

لولیتا تبدیل به یک نماد تصویری شده. تا جایی از دستم برمی آید نقش هایی که خیلی به هم شباهت دارند را رد می کنم. ‏ولی با شخصیت های دارای مشکل روانی راحت کنار می آیم. چون شخصیت هر چقدر مشکل دارتر باشد برای من به ‏همان اندازه جالب است. ‏

soin5.jpg

متفاوت ترین نقشی که بازی کردید چی بود؟

فکر می کنم کریستی والاس در شب مرگبار/‏Fall Down Dead‏. نقش یک مادر مجرد را بازی می کردم. به نظر من ‏جالب ترین چیز در مورد کریستی این است که از لحظه به خطر افتادن جان دخترش نگران سرنوشت خودش می شود. ‏چون زندگی خودش را برای نجات دخترش به قمار می گذارد.‏

دوست دارید صاحب فرزند بشوید؟

آره چه جور هم! 2-3 یا حتی 4 تا، شاید که در نهایت یک دختر هم داشته باشم. شاید به خاطر اینکه سه خواهر دارم ‏رابطه مادر و دختری را بیش از رابطه مادر و پسری می توانم درک کنم. چه می دانم، این طور به نظرم می رسد که ‏هر زنی دوست دارد یک دختر داشته باشد.‏

از شب مرگبار خوش تان آمد؟

راستش هنوز موفق به دیدن فیلم نشده ام. فقط یک رپرتاژ/آگهی ده دقیقه ای آن را تماشا کردم. خیلی کنجکاوم کل فیلم را ‏ببینم.‏

حالا که به این فیلم اشاره کردید بگذارید بپرسم برای شما که با بازیگران هالیوودی مشهوری چون جان ‏تراولتا، نیکلاس کیج و جرمی آیرونز همبازی شده اید، کار با یک بازیگر غیر هالیوودی مسلمان-محمت گونسور- در ‏این فیلم چگونه تجربه ای بود؟ چون اغلب آمریکایی -با توجه به حوادث دهه اخیر- با پیشداوری با مسلمان ها برخورد ‏می کنند. آیا از پیشداوری شما بعد از آشنایی با این بازیگر کم شد؟

بله درست است که شانس بازی در کنار ستارگان مشهوری را داشتم و از آنها چیزهای زیادی هم یاد گرفتم. ولی باید ‏بگویم محمت گونسور هم برای من فرقی با آن آدم ها نداشت چون من درباره هیچ موضوع یا شخصی پیشداوری نمی ‏کنم، در ذات من نیست. به همین خاطر با پیشداوری سر صحنه نرفتم. و باید بگویم که محمت انسان خوبی بود. چون ‏عموماً سر صحنه مردهایی که حتی همسری آبستن در خانه دارند آویزان تو می شوند. من از ابن جور آدم ها خوشم نمی ‏آید. در حالی که محمت مرتباً از همسر و بچه اش برایم صحبت می کرد. یعنی مردی وفادار به خانواده بود و در عین ‏حال کارش را هم به صورتی حرفه ای انجام می داد. از آنهایی نبود که برای نشان دادن قدرت بازیگری شان نیاز به داد ‏زدن داشته باشند.‏

در ویدیو کلیپ های ‏Moby‏ و ‏Dashboard confessional‏ بازی کردید، چرا؟

موسیقی بخش مهمی از زندگی من است. عاشق گوش کردن به موسیقی هستم ولی خیلی هم سخت گیر نیستم که آن قطعه ‏حتماً باید به متعلق به شخص یا گروه خاصی باشد. این اواخر هم در ویدیوکلیپ ‏Nickellback‏ بازی کردم. کلیپ سختی ‏بود.‏

soin5.jpg

امسال سه فیلم دشنه، کارهای بزرگ منشانه و ‏Capers‏ از شما به نمایش درآمد. آیا شخصیت هایی که در این ‏چهار فیلم بازی کرده اید با هم متفاوت بود؟

دشنه فیلمی با محوریت انتقام است که قصه اش پیرامون زنی آدمکش شکل می گیرد. در فیلم شاهد یک تجاوز می شوم. ‏استانا کاتیج هم متجاوزین را یکی یکی پیدا کرده و می کشد. کارهای بزرگ منشانه درباره یک آوازخوان محلی 17 ‏ساله و مشهور است: جیمی کالینز. جیمی در یک بار هنگام حمایت از برادرش طی یک دعوا مرتکب قتل می شود، اما ‏برادرش به خاطر اینکه کارنامه هنری جیمی دچار مشکل نشود جرم را به گردن می گیرد و به زندان می رود. جیمی ‏هم آواره جاده ها می شود و احساس گناه مثل خوره او را می خورد و نابود می کند. من نقش محبوبه دوران دبیرستان او ‏را بازی می کنم. از رابطه با او صاحب یک بچه می شوم. خلاصه جیمی سال ها بعد دوباره به زادگاه خودش برمی ‏گردد و تصمیم دارد که خطاهای خودش را جبران کند. قصه فیلم خیلی تاثیرگذار بود. ‏Capers‏ دقیقاً ضد آن است، یک ‏کمدی. سه نقش به شدت متفاوت از یکدیگر، دیگر حال و حوصله بازی در نقش دختر دبیرستانی ها را ندارم. البته اگر ‏نقش خوبی باشد نه هم نخواهم گفت. مثلا پیشنهاد بازی در سریال ‏The L Word‏ را دریافت کردم و همه به من گفتند آن ‏را جدی بگیرم. متن را خواندم و دیدم جداً نقش خوبی است. ولی بهشان گفتم دیگر نمی خواهم نقش دخترهایی که جز ‏سکس کار دیگری ندارند را بازی کنم. تا امروز 16-17 بار این نقش را بازی کرده ام. بهشان گفتم:” خیر، بازی نمی ‏کنم”.‏

28 سال دارید و نزدیک به 35 فیلم در کارنامه تان دیده می شود. رقمی بالا است، ولی هیچ کدام به اندازه ‏فیلم اول تان موفق نبوده…

به عنوان بازیگر وقتی نقشی به شما پیشنهاد می شود فقط می توانید کارتان را به بهترین نحو انجام دهید، اما به غیر از ‏شما عوامل دیگری هم در شکل گیری فیلم موثر هستند. کارگردانی، تدوین، بقیه بازیگرها، صدابرداری و غیره که همه ‏در موفقیت فیلم سهم دارند. من نقشی را که پذیرفته ام به بهترین نحو بازی می کنم، اما بعضی وقت نمی توانید درست به ‏هدف بزنید.‏

هفتاد و نهمین زن سکسی دنیا بودن چه حس به شما می دهد؟

اصلا عین خیالم هم نیست. وقتی برای اولین بار آن شماره از مجله استاف را دیدم مشغول بازی با جمی پرسلی(بازیگر ‏سریال نام من ارل است) بودم و فکر می کنم او نفر پنجاه و دوم شده بود. زبان مان را برای همدیگر در آوردیم و ‏مسخره بازی کردیم. این جور چیزها بی اهمیت است. ‏