اسید پاشی غیرتمندانه

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

اینطور هم نیست که مجلس نداند که قانونی که دارد تصویب می‌کند بهشتی برای خلافکاران ایجاد می‌کند، ممکن است آدم فکر کند ممکن است نمایندگان مجلس اینقدر احمق هستند که ممکن است ندانند چکار می‌کنند، ولی من معتقد نیستم تا این حد احمق هستند، به نظرم این حد از حماقت بیشتر در قوه قضائیه و شورای نگهبان وجود دارد. مجلس پس از اسیدپاشی یعنی همین دیروز گفته که: “ناهیان از منکر حق انجام عمل مجرمانه ندارند.” در واقع این مجلس برای اولین بار در سالهای اخیر تاکید کرده که خلافکاران نباید خلاف کنند. وگرنه در این هفت هشت سال سابقه نداشته که مجلس با جنایت و دزدی و بی ناموسی و فساد و آدمکشی مخالفت کند، اصلا مخالفت با این مسائل مخالفت با اساس نظام و رهبری و اسلام ناب محمدی است. مگر مجلس می‌تواند علیه اساس و مبانی حکومت نظر بدهد؟

البته بد نیست نمایندگان مجلس نگاهی به قوانینی که در شش ماه گذشته تصو.یب کردند بکنند که ببینند ریشه اکثر خلافها در سال گذشته مصوبات مجلس بوده. همین قانون “حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر” سرتا پا دادن مجوز انجام عمل مجرمانه است. وقتی مجلس اجازه می‌دهد که هر کسی حق داشته باشد که به هر زنی تذکر بدهد، حتی بطور عملی با او برخورد بکند و برای انجام این کار نه فقط از خلافکار حمایت می‌کند، بلکه مجلس و قوه قضائیه هر دو همزمان اعلام کردند که اگر کسی به عنوان امر به معروف زن آدم را جلوی آدم کتک زد و اگر مانع کار او شدی مجرم هستی. نماینده رهبری در جمع رسمی انصار حزب الله گفته “نظر رهبری این است که اگر برادران حزب الله می‌ترسند در یک جمعی برای تذکر بروند و کتک بخورند، باید دسته جمعی حمله کنند.” همین قانونی که مجلس تصویب کرده اگر بگذاری توی آب و بچلانی‌اش حداقل هزار تا کشته و ده هزار تا زخمی از توش در می‌آید.

سردار نقدی گفته “مرتبط کردن جنایت اسیدپاشی به نهی از منکر ماموریت عوامل رسانه‌ای بیگانه است.” به نظرتان با چنین آدمی چه باید کرد؟ از یک طرف اسید می‌پاشد توی صورت خواهر و مادر و زن آدم، وقتی هم که به او می‌گویند تو این کار را انجام دادی، به آدم می‌گوید عامل رسانه‌ای بیگانه. هم اسید می‌ریزد روی صورتت، هم متهم‌ات می‌کند که عامل بیگانه‌ای. آقا اصلا قبول، شما بگو عامل این قضیه کیست؟ وقتی قتلهای زنجیره‌ای انجام شد، کیهان نوشت عامل قتلها اسرائیل است، بعدا وزارت اطلاعات قبول کرد خودش این کار را کرده، وقتی جنایات کرمان انجام شد، اعلام شد این کار را اراذل و اوباش کردند، بعدا معلوم شد برادران بسیج کرمان با استفاده از نظر مصباح زنان را دزدیدند، به آنها تجاوز کردند و آنها را کشتند، همین داستان در مورد کهریزک هم اتفاق افتاد. اصلا یک جنایت سازماندهی شده در این پانزده سال گذشته اسم ببرید که توسط کسی جز بسیج، سپاه و وزارت اطلاعات انجام شده باشد. اصلا مگر ممکن است کسی غیر از انصار حزب الله اینقدر بی رحم باشد که چنین کاری بکند؟

 

چگونه جلوی اسید پاشی را بگیریم؟

به نظر من دستگیری اسیدپاشان خیلی لازم و مجازات آنها هم بسیار ضروری است، ولی با این دو تا کار مشکل حل نمی‌شود. کم کم باید هفت تا کار علاوه بر این دو کار انجام بشود تا مشکل اسیدپاشی حل بشود. من به آن شش تای بعدی کاری ندارم، فقط می‌خواهم درباره همین اولی حرف بزنم که به نظرم از همه چیز ضروری تر است و آن جلوگیری از اسیدپاشی برای آینده است. چکار کنیم که دیگر از این پس نه در اصفهان، بلکه در هیچ شهر دیگری هم به صورت زنان اسدپاشی نشود؟ برای این کار انجام اعمال زیر ضروری است.

یک، ممانعت از برگزاری نماز جمعه، یا برگزاری نماز جمعه مکاتبه‌ای. شما نمی‌توانید یک بمب ساعتی وسط یک میلیون آدم منفجر کنید و انتظار نداشته باشید ده هزار نفر کشته نشوند. همین الآن نماز جمعه را ممنوع کنند، ببینید چقدر از مفاسد و جنایات در کشور کاسته می‌شود.

دو، ممنوعیت استفاده از میکروفون: یکی از راههای کاهش جنایات، ممانعت از استفاده از میکروفون است. من قول می‌دهم اگر میکروفون را از دست احمد خاتمی بگیرند، و او عربده نکشد، هم مشکلات بینایی و عصبی‌اش کم می‌شود، هم لحن حرف زدن او بهتر می‌شود و هم طرفدارانش کمتر به زنان حمله می‌کنند و اسید می‌پاشند.

سه، طرح ممنوعیت صدا و سیما: برای کاهش اسیدپاشی یکی از بهترین راهها توقف برنامه‌های صدا و سیما، یا حذف اخبار، حذف برنامه‌های سیاسی، حذف برنامه‌های مذهبی و حذف برنامه‌های اخلاقی و خانوادگی از صدا و سیماست. الآن هر برنامه خانوادگی که از سیما پخش می‌شود دو دهم درصد میزان طلاق افزایش پیدا می‌کند، به محض اینکه صدا و سیما برنامه اخلاقی پخش می‌کند، همانش ب تعدادی دست به جنایت می‌زنند، هر وقت هم برنامه‌های مذهبی پخش می‌شود، تعدادی از مردم نماز خواندن را کنار می‌گذارند. قول می‌دهم اگر برنامه‌های صدا و سیما متوقف شود و یا به جای برنامه‌های خبری، سیاسی، مذهبی صدا و سیما فقط فیلم کمدی، موسیقی سنتی، برنامه‌های رازبقا و کارتون یا فیلم‌های عاشقانه پخش شود، کلا اسیدپاشی متوقف می‌شود، در حدی که اصلا تولید اسید در خاورمیانه هم به صفر برسد.

چهار، ممنوعیت استفاده از موتورسیکلت: کلا وجود وسیله‌ای افراطی و تندرو مثل موتورسیکلت در افزایش اسیدپاشی نقش دارد، فرض کنید موتور سیکلت ممنوع باشد و مردم برای رفت و آمد از اتوبوس، مینی بودس، تاکسی، ماشین، دوچرخه یا قدم زدن استفاده کنند، به نظر من در صورت این اتفاق کلا اسیدپاشی متوقف می‌شود. اصلا حزب الله بدون موتور می‌شود یک انسان قابل فهم و قابل اصلاح.

پنج، ممنوعیت استفاده از مراجع تقلید و استفاده غیرهمزمان از مراجع تقلید و زنان: به نظر من وجود همزمان مراجع تقلید و زنان خطرناک است. یعنی تا وقتی که زنان وجود دارند، تعدادی مرد در مورد آنها سئوال می‌کنند، تا اینجا هیچ اشکالی ایجاد نمی‌شود، بعد این مردان سراغ مراجع تقلید می‌روند و نظر آنان را درباره مسائل زنان می‌پرسند، تا اینجا هم هیچ اشکالی ایجاد نمی‌شود. مشکل از زمانی شروع می‌شود که مراجع نظرشان را درباره زنان می‌گویند. دقیقا همین جاست که یا زنان کتک می‌خورند، یا زخمی می‌شوند، یا پرت می‌شوند بیرون، یا می‌افتند از پل پائین یا اسید پاشیده می‌شود روی صورت‌شان. در چنین حالتی یا باید از مراجع تقلید صرف نظر کرد، یا از وجود زنان صرف نظر کرد. در مملکت ما که نمی‌شود از مراجع تقلید صرف نظر کرد. در نتیجه بهترین راه برای اینکه توی صورت زنان اسیدپاشی نشود این است که زن وجود نداشته باشد. البته یک راه هم این است که مراجع تقلید حرف نزنند، که البته این هم ممکن نیست.

البته فکر کردم یکی از راههای جلوگیری از اسیدپاشی این است که اسید وجود نداشته باشد، بعد یادم افتاد تا وقتی جدول مندلیف وجود دارد و گاز سرتاپای این جدول را گرفته و امت حزب الله دست در دست مندلیف قله‌های افتخار هسته‌ای و گازی و اسیدی را زیرپا می‌گذارند، اصولا چنین توصیه‌ای را باید بی خیال شد.

 

ئه! تو هم به دنیا اومدی؟

بعضی اوقات من خبرهایی می‌شنوم که اصلا نمی‌توانم باور کنم. مثلا همین دیروز که آیت الله مهدوی کنی فوت کرد، اعلام شد که جشن روز تولد احمدی نژاد که قرار بود توسط خودش برگزار شود و عده‌ای از بورسیه بگیران و انجمن ساندیس خورهای مقیم مرکز برگزار کنند، لغو شد. اصلا باورم نمی‌شد، برایم خیلی جالب بود که احمدی نژاد هم به دنیا آمده باشد. حتی برای چند نفر که تعریف کردم، باور نمی‌کردند، خیلی‌ها عقیده دارند که این فاجعه در اثر یک پیوند غلط بین نوعی از باکتری یا قارچ با شاخه‌هایی از پستانداران که آنها را لولو برده ایجاد شده، بعضی‌ها هم معتقدند که از اول خلقت این چیزها بوده‌اند، منتهی کسی پایش به او خورده و متوجه شده که چنین چیزی وجود دارد و باعث شده در افکار عمومی مطرح شود و صدا به تصویرش اضافه شود و فرضیاتی این چنین که هنوز همه در حد فرضیه است و چیزی اثبات نشده.

از این گذشته، حتی اگر این فرضیه را هم بپذیریم که احمدی نژاد به دنیا آمده، برای چی جشن تولدش را می‌گیرید؟ این بنده خدا که تا همین ۴۵ سالگی خودش هم نمی‌دانست در چه فصلی به دنیا آمده، فقط یادش بود که وقتی پائیز شد از درخت افتاد پائین. حالا به فرض پائیز، برای چی باید کسی یادش بماند، حداقل نیم میلیون نفر فقط بخاطر اشتباهات مدیریتی دولت احمدی نژاد در ایران کشته شده‌اند، از آلودگی بنزین و هوا و مشکل تغذیه و بیماری‌ها و سکته‌های ناشی از بدی زندگی و موارد دیگری که مستقیما هم مربوط بوده، خیلی خاطره خوشی است، هی فاجعه را یادآوری هم می‌کند.

 

بی اعتمادی تا مرفق

البته من هم اعتمادی به ائتلاف ضد داعش ندارم، اگر حداقل هفت اپسیلون به درد می‌خوردند، حداقل از زمانی که این ائتلاف علیه داعش شکل گرفته، باید فعالیت‌های داعش کمتر می‌شد نه بیشتر. ولی این ربطی به بی اعتمادی آقای رهبر در مورد داعش ندارد. خامنه‌ای در دیدار با حیدر العبادی گفته است: “اعتمادی به صداقت مدعیان مبارزه با داعش نداریم.” و یک جورهایی هم حرف زده، انگار خدای نکرده، دور از جان، روم به گل، روم به دیفال، به چیز دیگری اعتماد دارد که به این یکی ندارد. رهبر معظم که نه به آمریکا و اسرائیل اعتماد دارد و نه به اروپا و نه به عربستان و مصر و بحرین و امارات و غیره، در داخل کشور هم که به چهار رئیس جمهوری که در دوره رهبری‌اش سرکار آمدند بی اعتماد است و چشم ندارد آنها را ببیند. به هادی و آن یکی برادرش و علی تهرانی شوهر خواهرش و خواهرش هم که اعتماد نداشت، به هیچ یک از دوستان سابق‌اش هم که اعتماد ندارد و همیشه رفقای‌اش حداکثر تاریخ مصرف سه چهار ساله دارند. به کانت و دکارت و فروید و هگل و فیخته و هابرماس و مارکس و انگلس و مارکوزه هم که بی اعتماد است. خوب! آقای عزیز! شما پارانویا داری، ربطی به داعش و غیرداعش هم نداره، شما به آجر دیوار و شکاف کوه هم شک داری، قرصاتو بخور، شنا کن، شب زود بخواب، فیلم ترسناک نبین… کم کم تا صد و ده سال دیگه ممکنه خوب بشی.