به مدرسه ما بیایید تا شما هم سردتان بشود

نویسنده

samanrasoulpour.jpg

سامان رسول پور

s. com

در هفته ای که گذشت بحران سرما و بی گازی زندگی روزمره ی مردم را مختل ساخت و حادثه ها خلق کرد؛سازمان ‏عفو بین الملل و وزارت امور خارجه ی آلمان از مقامات ایرانی خواستند تا اجرای سنگسار و احکام اعدام را متوقف ‏سازند و شماری از دانشجویان طیف چپ در تهران بازداشت شدند. ‏

در این هفته هم سرمای شدید و افت فشار گاز در کشور همچنان ادامه پیدا کرد و علاوه بر ایجاد مشکلات عدیده ای ‏برای شهروندان، حادثه آفرین هم شد. صدها تن در سراسر کشور به دنبال قطع و وصل پیاپی جریان گاز، دچار ‏گازگرفتگی شدند و یا بدنبال تصادف، در جاده ها یخ بستند وبه این ترتیب دهها تن در استانهای تهران، آذربایجان ‏شرقی و غربی، گیلان، کردستان، خراسان و یزد جانشان را از دست دادند. سرما همچنین افزایش 15 تا 20 درصدی ‏میزان مرگ و میر در تهران را در طی روزهای گذشته به دنبال داشت. از سوی دیگر افزایش نرخ نان، قطع برق، یخ ‏زدگی لوله های آب و اختلال در حمل و نقل شهری و بین شهری، کشور را با بحران بزرگی مواجه ساخت. در چنین ‏اوضاعی مسئولان، مردم را به صرفه جویی در مصرف سوخت دعوت کردند و مردم بحران زده، که در برخی جاها ‏سرمای منهای 30 درجه ی را تحمل می کردند، راهکار دولت برای رفع بحران را غیر عملی دانستند. در همین ‏ارتباط، دختری 11 ساله به نام “هیوا” در شرایطی که دمای سقز 28 درجه زیر سفر بود، نامه ای برای فخرالدین ‏حیدری نماینده ی سقز و بانه در مجلس نوشت و با زبانی کودکانه از سرما و از بیماری پدرکارگر و بیکاری مادر ‏خیاطش سخن گفت. ‏

هیوا در نامه اش نوشت: “آقای حیدری! من هیوا کلاس چهارم هستم. من پدرم کارگر است. پدرم چهار روز است ‏مریض است، آخر گاز نداریم، نفت نداریم و مادرم نمی تواند خیاطی کند چون اتاق او گرم نیست. آقای حیدری! شما ‏چرا در تهران نمی گویید که ما گاز نداریم تا پدرم بتواند خوب شود و برود سر کار. ما سردمان است. من از شما می ‏خواهم به خانه ی ما و مدرسه ی ما بیایید که شما هم سردتان بشود؛آنوقت شما به آقای احمدی نژاد می گویید که گاز ‏برای ما بفرستد و من به امید شما هستم. حتما به آقای احمدی نژاد بگو… “. ‏

در همین حال شماری از نمایندگان مجلس هم شدیدا به وزیر نفت اعتراض کردند و دولت را مقصر بروز چنین ‏شرایطی دانستند که البته دولت هر بار تقصیرها را به گردن ترکمنستان انداخت و فراتر از آن، برخی مقامات که از ‏مدیریت بحران سرما و بی گازی راضی بودند، مرتبا از یکدیگر تشکر کردند. ‏

سازمان عفو بین الملل در این هفته با انتشار گزارشی، به مجازات سنگسار در ایران اعتراض کرد و آن را “مجازاتی ‏شنیع و غیر قابل قبول” وصف کرد و از مقامات جمهوری اسلامی خواست تا اجرای سنگسار را متوقف کنند. پس از ‏انتشار گزارش عفو بین الملل، وزارت امور خارجه ی آلمان هم خواستار توقف اجرای سنگسار و همه ی اشکال اعدام ‏در ایران شد. ‏

در واکنش به این درخواستها، علیرضا جمشیدی، سخنگوی قوه ی قضاییه جمهوری اسلامی گفت:‏

‏”متاسفانه گزارشاتی به صورت غیر واقعی و مغرضانه در اختیار سازمان ملل و مراجع حقوق بشر دنیا قرار می گیرد ‏که به هیچ عنوان صحت ندارد”. ‏

در آخرین روزهای هفته، نیروهای امنیتی دست کم 10 فعال دانشجویی طیف چپ را بازداشت کردند که با دستگیری ‏آنها، شمار دانشجویان زندانی وابسته به طیف چپ به حدود 45 نفر رسید. از میان این افراد، سعید حبیبی و نادر احسنی ‏که یکماه پیش بازداشت شده بودند، یکبار هم با خانواده هایشان تماس نگرفته اند. در واکنش به این اوضاع، کانون ‏مدافعان حقوق بشر طی بیانیه ای اعتراضی، برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان را “ تضییع حق آزادی بیان ‏وعقیده ی دگراندیشان” خواند. ‏

در همین حال، به رفم تبرئه ی احسان منصوری، مجید توکلی و احمد قصابان از اتهامات وارده، و علیرغم اینکه قاضی ‏پرونده پس از تودیع وثیقه دستور آزادی آنها را داده بود، مسئولان زندان اوین همچنان از آزادی این 3 دانشجو ممانعت ‏کردند. برای همین خانواده ی این زندانیان خطاب به آیت الله شاهرودی رییس قوه قضاییه نامه ای نوشتند و خواستار ‏آزادی فرزندانشان شدند. محمد علی دادخواه وکیل این 3 دانشجو هم گفت:” در تمام مدت وکالتم، این اولین بار است که ‏می‌بینم مسئولان یک زندان از دستور یک قاضی سرپیچی می‌کنند”. ‏

در سنندج نیروهای امنیتی، فاطمه گفتاری مادر یاسر گلی، دانشجوی زندانی را بازداشت کردند. پیش از این پدر یاسر ‏گلی هم مدتی بازداشت شده بود که دادگاه وی را به 6 ماه حبس تعلیقی محکوم کرده بود. عمار گلی برادر یاسر، ‏بازداشت مادرش را مرتبط ی دانست با خبررسانی های وی در پیوند با وضع پسر دربندش. ‏

در هفته ای که گذشت، خدیجه مقدم، فعال حقوق زنان به پلیس امنیت کلانتری منطقه گیشای تهران احضار شد، کمیته ی ‏انضباطی دانشگاه تهران، زینب پیغمبر زاده وسارا کرمانیان را احضار کرد، خبری از بیتا نقاشیان(فعال مدنی) که هفته ‏هاست ناپدید شده نیست و لیلا حیدری، همسر بهروز صفری از فعالان سیاسی آذربایجان که 5 ماه پیش بازداشت شده ‏بود، در زندان اوین وضع جسمی بدی پیدا کرد. ‏

و بالاخره 40 حقوقدان و وکیل دادگستری از عملکرد نیروی انتظامی در جریان طرح موسوم به “امنیت اجتماعی” به ‏کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی شکایت کردند و در قسمتی از شکایتنامه ی خودنوشتند: “چنانچه ‏مستحضرمی باشید از ابتدای سال جاری، نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در قالب طرحی موسوم به «طرح ‏ارتقاء امنیت اجتماعی» اقدام به ایجاد محدودیتها، ممنوعیتها و وضع و تفسیر قانون و اجرای مجازات نانوشته نموده ‏است؛ بخشی ازاین طرح، که بیشترین اصطکاک را با حقوق طیف گسترده ای از شهروندان داشته و دارد، مربوط به ‏نوع پوشش افراد و به ویژه زنان به عنوان نیمی از اعضای جامعه می باشد که طی آن نیروی انتظامی جمهوری ‏اسلامی، انواع پوششهای بعضا متعارف و مقبول جامعه را با عناوین مجرمانه بدون مستند قانونی، ممنوع و ازمصادیق ‏جرم تلقی کرده است و بنابر تشحیص خوداقدام به برخورد با شهروندان می نماید. اوج این اعمال فرا قانونی نیروی ‏انتظامی را می توان دربرشمردن پوشیدن چکمه به عنوان یکی ازمصادیق «تبرج» که عنوانی فقهی و نه قانونی است، ‏برشمرد”. ‏