دانا شهسواری
ئآسو سالح، روزنامه نگار و عضو تحریریه هفته نامه کردی فارسی دیدگاه و دانشجوی رشته الکترونیک دانشگاه سنندج؛ اکنون پس از یک ترم تعلیق از تحصیل، از سوی دادگاه سنندج برای مدت 3 سال به 6 ماه حبس تعزیری محکوم شد.در این مورد با او گفت و گو کرده ایم.
ئآسو از اینکه چگونه مسیر پرونده ات به اینجا ختم شد بگو؟
در مورد 6 ماه حبس تعزیری مساله از آنجا آغاز شد که ما درهفته نامه سراسری دانشجویی “دنگ” خبری مبنی بر درگیری فیزیکی چند تن از اعضای شورای شهر سنندج با یکدیگر را درج کردیم. پس از آن آقای تخت فیروزه، از اعضای شورای شهر ازمن و از همچنین از آقای کیا حجازی، سردبیر نشریه شکایت کرد.
یک ترم تعلیق هم شده ای، چرا؟ بهانه برای تعلیق چه بود؟
تعلیق من به شرکت در تحصن های دانشجویی مربوط می شود.در بهار گذشته در اعتراض به فضای نامناسب فرهنگی حاکم در دانشگاه کردستان اعتراضاتی انجام شد.در این دانشگاه تشکل ها برای فعالیت در فشار بودند.کانون “هژان” این دانشگاه که یک کانون کاملا فرهنگی کردی بود با ممنوعیت فعالیت و تعلیق مواجه شد.همچنین انجمن اسلامی دانشگاه و تشکل های دیگری همچون کانون شعر و ادب دانشگاه نیز با تعلیق در فضای جدید مواجه شدند.یعنی در واقع هر جایی که حرکت و فعالیتی فرهنگی و صنفی در آن وجود داشت با ممانعت مواجه شد. در اعتراض به این محدودیت فرهنگی تعدادی از دانشجویان از جمله خود من، در اردیبهشت ماه گذشته در تحصنی در دانشگاه شرکت کردیم و من هم در این تحصن صحبت کردم. پس ازاین تحصن، در مراسمی که با حضور مسوولین دانشگاه در آمفی تئاتر دانشگاه برگزار شده بود، من سخنرانی و نسبت به برخی از برنامه ها اعتراض کردم.به این ترتیب به فاصله یک هفته از مراسم، به یک ترم تعلیق محکوم شدم.
اتهاماتی که مطرح می کردند دقیقا چه بود؟
شرکت در تجمع غیر قانونی اردیبهشت ماه، اخلال در نظم عمومی دانشگاه و تشویش اذهان.
تنها دانشجویی بودی که محکوم شدی؟
بله.در آن زمان فقط من تعلیق شدم.چند نفر دیگر هم به توبیخ کتبی محکوم شدند.
از اعضای انجمن اسلامی هم بودی؟
بله.در انجمن اسلامی هم فعال بودم.در کانون “هژان”هم دبیر بودم.
فعالیت این کانون در چه زمینه هایی بود؟
هژان یک کانون فرهنگی و پژوهشی بود که بیشتر در زمینه برگزاری سمینار ها و کارگاههای آموزشی حقوق بشر و دموکراسی فعالیت می کرد.
کانون چند سمینار و کارگاه برگزار کرده بود؟
اولین سمیناری که هژان برگزار کرد، سمیناربین المللی”انفال”بود.“انفال” کاری بود که صدام حسین مرتکب می شد و طی آن اکراد را بصورت دسته جمعی زنده به گور می کرد.در همین زمینه ما سمیناری در دانشگاه سنندج برگزار کردیم و پس از آن هم سمیناری با موضوع “حقوق بشر”و سپس”روز نامه نگاری” برگزار کردیم.در میان این سمینار ها هم کارگاههایی برگزار کردیم.
انفال همان نسل کشی است؟
بله. پرونده اش نیز در دادگاه تحت بررسی است.
حالا هم به شش ماه حبس تعلیقی محکوم شده ای؟
بله.در پی درج همان خبر درگیری در شورای شهر سنندج و شکایت آقای سید مهدی تخت فیروزه از ما، در واقع پرونده ما برای مدتها معلق بود. چون نه دادگاه حقوقی این پرونده را قبول می کرد و نه دادگاه کیفری. در نهایت با رای دیوان عدالت اداری، پرونده در دادگاه جزایی شماره ی 101 سنندج بررسی شد و حکم 6 ماه حبس تعزیری در مدت 3 سال تعلیق را صادر کرد.
تو از دانشجویان کرد دانشگاه سنندج هستی، وضعیت دانشجویی و فعالیت ها در این دانشگاه را چگونه ارزیابی می کنی؟
کلا وضعیت دانشجویان کرد در این چند سال اخیر و بخصوص در یک و سال نیم اخیر با آغاز ریاست جمهوری احمدی نژاد بسیار وخیم بوده است.در سال گذشته دانشجویان کردی داشتیم که به بهانه هایی به سالها زندان محکوم شدند.اتهام بسیاری از آنان واهی بود مثل تجزیه طلبی و براندازی.امسال هم موج جدیدی آغاز شد و احکام بسیاری برای دانشجویان صادر شد.
یعنی این نوع برخورد ها در مناطق کرد نشین با جاهای دیگر تفاوت دارد؟
اکنون در اوضاع حاکم بر ایران با توجه به موزائیکی بودن جمعیت کشور، وضعیت کردها با دیگر قومیت ها بسیار متفاوت است.در تهران و دیگر استانها اگر دانشجویان هر نوع فعالیت سیاسی و صنفی داشته باشند، اتهامات آنها بسیار سبک تر است.اما فعالیت یک دانشجوی کرد اصلا تحمل نمی شود. چون غیر خودی به حساب می آید.غیر خودی هم برای کردستان معنی برانداز و تجزیه طلب می دهد.از این رو اساسا همه فعالان در این استان چه در زمینه حقوق بشر، روزنامه نگاری، سیاسی و.. با اتهاماتی همچون تجزیه طلبی و محاربه که حکم آن در ایران اعدام است مواجه خواهد شد.اوضاع کاملا سخت و وانفساست.
چرا؟ریشه این برخورد در کجاست؟
از موزائیکی بودن جمعیت در ایران نشأت می گیرد. به کرد ها مشکوک هستند. در حالی که بحث ما تنها تمرکز زدایی است و فراهم آوردن امکانات و رفاه بیشتر برای کردها و ایجاد فضایی آرام تر برای آنان. حاکمیت ایران وقتی به کردهای عراق می نگرد، نسبت به اکراد ایران هم مشکوک می شود.
و این ترس و شک کاملا بیهوده است.
بله.صددرصد بیهوده است.
جنبش دانشجویی کردها در زمینه قومیت کرد به دنبال چیست؟
در اساسنامه اتحادیه دموکراتیک دانشجویان کرد که به صورت علنی ولی غیر رسمی فعالیت می کند، آمده است که هدف ما تمرکز زدایی، دموکراسی خواهی، حقوق بشر، آزادی آکادمیک و… است.
شما جنبش دانشجویی کردی را از جنبش دانشجویی ایران جدا می دانید؟
جنبش دانشجویی کردی به هر حال خواسته هایی مشابه جنبش فراگیر دانشجویی دارد، اما بحث تمرکز زدایی و محوریت شعار بالارفتن رفاه اجتماعی و مدنی قومیت کرد بسیاری را بر علیه این جنبش برانگیخته است.
به نظر شما که این مرحله که به قول شما مرحله فشار است به کجا منتهی خواهد شد؟
می دانید در زمان انتخابات وقتی آقای احمدی نژاد برای تبلیغات انتخاباتی به دانشگاه کردستان آمد ما اعتراضاتی به نوع صحبت ها و سخنانش داشتیم.اما واکنش ایشان می دانید چه بود؟ گفت شما کرد هستید چرا اعتراض می کنید؟ شیر گاز شما درهمدان است، ما با یک پیچ دادن می توانیم آن را ببندیم وهمه شما از سرما یخ خواهید زد.
همین را صراحتا گفت؟
بله، من و 350 نفر از دانشجویان دانشگاه کردستان شاهد هستند.شاید همین باعث شد که کردستان از آخرین استانهایی شد که آقای احمدی نژاد پس از رئیس جمهور شدن از آن بازدید کرد.به هر حال تنها پیش بینی من این است که مادامی که طیف آقای احمدی نژاد در راس امور قرار دارد فشار ها بر دانشجویان، فعالین دانشجویی و سازمانهای مدنی افزایش می یابد.