اوضاع کاملا عادی است

نویسنده
مهرداد شیبانی

مهرداد شیبانی

درست بیست روز مانده به سال نوی ایرانی که آیت اله خزعلی از” بزرگان” طا لبان ایرانی توجه مردم ایران به آن را”خفتگی” می داند و از دولت برگزیده امام زمان خواست عید غدیر را جانشینش کند، رهبر جمهوری اسلامی اعلام کرد اوضاع کشور کاملا “عادی” است.

آیت اله خامنه ای گفت: “القای وضع فوق العاده در کشور خط دشمن است.” روزنامه کیهان در اثبات این گفته، عکسی از یک بازار پرازدحام رادر صفحه اول خودمنتشر کرد و با بزرگترین تیتر اول ممکن نوشت:” فوق العاده عادی!” و بااینکه نیاز به هیچ دلیل دیگری نبود و همه دنیا از وضعیت عادی در ایران مطمئن شده بودند، غلامحسین الهام سخنگوی دولت، گفت:” ایران باتهدید نظامی مواجه نیست، در شرایط عادی بسر می برد.”

هاشمی رفسنجانی که هنگام اعلام “وضع عادی” توسط رهبرجمهوری اسلامی، در کنار او نشسته وخندان تسبیحش را می چرخاند، روز بعد در نماز جمعه گفت: “تند روها این روزها باید زبانشان راکنترل کنندو مراقب حرف زدنشان در شرایط حساس کنونی باشند.”

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که باحکم آخر هفته رهبر جمهوری اسلامی در این سمت برای 5 سال دیگر ابقا و با تغییر ترکیب مجمع و ورود سه عضو دولت به آن، دامنه قدرتش بازهم محدود تر شد، دو روز بعد دقیق تر نشانی “شرایط حساس” راداد: “دشمن عصبانی را نمی توان نادیده گرفت. از ببر زخمی هم نمی توان به سادگی عبور کرد. بنابراین در این شرایط زمانی که فوق العاده قابل توجه است، همه بایدهوشیار باشند.”

سردار یحیی رحیم صفوی، فرمانده کل سپاه هم جمع بندی واقع بینانه ای از اوضاع ارائه داد: “منطقه درحال تغییر وتحولات گسترده است و ایران قلب این تحولات است . باید شرایط جدید رابطور کامل درک کرد.”

رویدادهای هفته هم نشان داد که وضع کشور کاملا “عادی” است. ایران که به گفته محمدحسین رامشت، رئیس دانشگاه اصفهان تا “قبل از روی کار آمدن دولت نهم ادامه دهنده رژیم شاهنشاهی بود” تنها یکی دو تا مشکل پیش پا افتاده در داخل و خارج داشت.

در داخل کشور معلمان وکارگران، همچنان فقر وگرسنگی این جمعیت چندمیلیونی رادر سکوت فریاد کردند. همسر احمد باطبی ربوده و سپس آزاد شد. نبردمسلحانه در دو منطقه کشور با “ضدانقلاب” ادامه داشت و آنقدر بالاگرفت که برخی از رسانه ها آن را “جنگ داخلی محدود در غرب وشرق ایران” نامیدند.

در اقتصاد، وضع چنان شد که روزنامه اعتمادملی در سرمقاله خود آن را”نگران کننده” و”بحرانی” خواند، آنهم درست در هفته ای که وزیر اقتصاد جمهوری اسلامی”ایران رابهترین نقطه جهان برای سرمایه گذاری خارجی” خواند و روزنامه اکونومیست درجه ریسک پذیری اقتصاد کشور را در جهان پنجم خواند، منتها از انتهای جدول.

این هفته در خارج از کشور هم هیچ خبری نبود و مانند داخل کشور وضعیت کاملا “عادی” بود. حتی می توان گفت آب از آب تکان نخورد. برای همین هم محموداحمدی نژاد، درست روز قبل از اجلاس 1+5 در یک سخنرانی اعلام کرد که جمهوری اسلامی ترمز قطارهسته ای را دور انداخته و بی توقف تا مقصدخواهد رفت. سخنانی که قند در دل همتای امریکائی اش جرج دبلیو بوش آب کرد. رئیس جمهور امریکا که این هفته رسما به یک روزنامه اندونزیائی گفت: “از جانب خدا به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شده است، از جانب خدا به وی دستور حمله به القاعده و صدام حسین داده شده است و از جانب خدا از وی خواسته شده است تا به حل بحران خاورمیانه کمک کند”. جواب احمدی نژاد راکه او هم بر گزیده خدا و دارای هاله نور بر دور سر است، توسط معاونش داد. به نوشته بی بی سی: “دیک چنی، بار دیگر هشدار کشورش به ایران در این مورد را تکرار کرد که اگر ایران همچنان خواست های غرب در مورد توقف غنی سازی اورانیوم را نادیده بگیرد، تمامی راه حل ها ممکن است مد نظر قرار گیرد.” این سخن او باردیگر نگاهها را متوجه حمله نظامی آمریکا به ایران کرد. در هفته ای که به نوشته روزنامه اعتماد ملی: “اجلا‌س هفت کشور مسلمان منطقه در اسلا‌م‌آباد در خصوص مسائل مهم خاورمیانه و موضوع هسته‌ای ایران بدون حضور ا‌یران برگزار شد.” منابع متعدد از حمله نظامی سخن گفتند، به شرح تدارکات واهداف پرداختند وحتی زمان حمله را هم حدس زدند.

مجله نیویورکر گزارش داد که پنتاگون برنامه‌‏ای برای حمله به ایران طراحی کرده است که ظرف 24 ساعت به اجرا درآید. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه از احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران ابراز نگرانی کرد. سایت آفتاب نوشت: “یک دیپلمات غربی که نخواسته نامش فاش شود در گفتگو با خبرنگار روزنامه روسی «ایزوستیا» مدعی شد که ایالات ‌متحده به «مراحل نهایی» آماده‌سازی نیروهایش برای آغاز عملیات نظامی علیه ایران وارد شده و این موضوع را به صورت محرمانه به متحدین اروپایی‌اش نیز اعلام کرده‌ است. به گفته این دیپلمات تاریخ احتمالی آغاز عملیات نظامی آمریکا علیه ایران اواخر مارس یا اوایل آوریل [ابتدای فروردین‌ماه 86] خواهد بود. پنتاگون فهرست اهداف خود در خاک ایران را از مدت‌ها پیش تنظیم کرده و مرکز فرماندهی ارتش آمریکا در فلوریدا نیز از ماه نوامبر گذشته در حال رایزنی با فرماندهان ناوگان دریایی آمریکا در خلیج فارس بوده ‌است”.

و روز چهارشنبه دامنه اخبار مربوط به حمله آنقدر وسیع شد که منوچهر متکی، وزیر خارجه کشوری که وضع آن” فوق العاده عادی” است ، در پایان سفر دو روزه اش به ترکیه در جمع خبرنگاران گفت: “ایران برای مقابله با هرگونه اقدام نظامی احتمالی آمریکا در خصوص برنامه‌های هسته‌ای خود آماده است.” بخشی از این امادگی هم بعد از فرستادن راکت کاوش به فضا، رسانه ای شد. محسن بهرامی، رئیس پژوهشگاه هوافضای ایران، دستیابی به صنعت هوافضا را “اهرمی در معادلات سیاسی و کاهنده قدرت تهدید دشمنان” نامید و گفت که در ایران،۱۴۰‬جنگنده آذرخش، قایق‌های پرنده، موشک ‌های دوربرد و میان برد، و موشک‌های ضد زره ساخته شده است.”

این بخشی از”دکترین نظامی” جمهوری اسلامی است تا به گفته رحیم صفوی ایران را در کنار روسیه چین وهند به یکی از قدرت های برتر آسیائی تبدیل کند و به رهبری خاورمیانه اسلامی برساند. گام اساسی هم برای رسیدن به این هدف، ساختن سلاح اتمی است که به گفته رئیس جمهور برکشیده طالبان ارزش این را دارد که برای رسیدن به آن 10 بقیه کارهای کشور تعطیل شود.

جهان که اکنون عملا علیه جمهوری اسلامی متحد است، آنتی تز این نظریه را در سخنان رولان دوما و تونی بلر که یکی سمت سیاسی ندارد ودیگری تا یک ماه دیگر آن را وا می گذارد، منعکس کرد.

وزیر خارجه سابق فرانسه که ظاهرا برای سفری” شخصی” به تهران رفت و بر گشت ترم” بمب اتمی شیعه” راوارد مباحث سیاسی کرد و تونی بلر در مقاله ای که نشریه” سیاست خارجی” آن را منتشر ساخت از ابعاد نظری مناقشه خاورمیانه گفت. نخست وزیر انگستان نوشت:” جدال غرب با جنبش‌های اسلام‌گرا، نبرد میان تمدن‌ها نیست، بلکه نبرد برای تمدن است. این همان کارزار همیشگی میان پیشرفت و ارتجاع است، میان کسانی که جهان مدرن و متجدد را می‌پذیرند و کسانی که موجودیت آن را مردود می‌شمارند.”

مهره چینی برصفحه این” شطرنج شوم” که موضوع اصلی آن” قدرت” و”ثروت” است ، این هفته هم ادامه یافت. مهره ها ی نظامی وسیاسی در جهان جابجا شدند. با انتشارگزارش محمدالبرادعی” سرپیچی ایران از قطعنامه شورای امنیت رسما تائید شد.” بان کی مون، دبیر کل جدید سازمان ملل متحد در مصاحبه باهفته نامه پر تیراژ” اشپیگل” چاپ آلمان از ایران خواستار”اطاعت” شد وگفت: “هنوز برای تهران فرصت باقی است که از طریق سیاسی جلوی یک مناقشه نظامی رابگیرد. این فرصت را نباید از دست داد.”

تند روهای حاکم بر ایران وآمریکا که هر دو”فرمان خدا” را اجرا می کنند، هفته پر تحرکی راپشت سر گذاشتند. جمهوری اسلامی که همچنان سیاست “به مرگ بگیر تا به تب رضایت بدهد” را پیش می برد ، در جناح حمله از احمدی نژاد خواست ترمز اتمی را بکند. در جناح مذاکره، علی اکبر ولایتی به لاریجانی نشان داد نقش فعالتری بعهده اش سپرده شده است. وزیر خارجه اسبق ومشاور عالی رهبری در سیاست خارجی که لاریجانی را “مذاکره کننده ما” می نامد، بعد از سفر مسکو به پاریس آمد و در سکوت کامل خبری ماندگار شد. این هفته روزنامه فیگارو که از کسی فرمان سکوت نمی گیرد، در شرح سفر رولان دوما وزیر خارجه سابق فرانسه علت ماندگاری دکتر ولایتی را روشن کرد. معلوم شد رولان که چند خاطره خوب از” معامله” باولایتی دارد، از مشاور رهبری “پیشنهادهای بسیاری” دریافت کرده که دراین میان”ایده واگذاری غنی سازی اورانیوم ایران به یک کنسرسیوم بین المللی در خاک ایران به مدیریت اروپائی ها ازهمه مهمتر است.” ایران هم قدم اول رابرای عملی کردن این پیشنهاد برداشته است. ولایتی به رولان دوماخبر داد: “علی خامنه ای استفان لیبره ماهیگیر فرانسوی را مورد عفو قرار داده است.”

دوما به ایران رفت و باماهیگیر فرانسوی برگشت. امری که در رسانه های فرانسه به شکل وسیعی منعکس شد. اکنون دوما در حال “انتقال” نظریات ایران به مقامات فرانسوی است. امری که باید فرانسه را در جانب جمهوری اسلامی قرار دهد و درآستانه صدور قطعنامه دوم، در سرنوشت آن تاثیر بگذارد.

آیا جمهوری اسلامی بعد از سرمایه گذاری کلان بر روی روسیه؛ بعد از سفر ولایتی به مسکو از بازی با مهره “ک.گ.ب” صرفنظر کرده و به سیاست دولت خاتمی وهمکاری با اروپا روی آورده است؟

علی لاریجانی هم که “درایت وسیاست ورزی” او سبب بشد تا پرونده ایران درکمترین مدت به شورای امنیت برود، اکنون می کوشد تا هر نوع اقدام ایران رابرای نصب ترمزی که احمدی نژاد کنده، به بازگرداندن پرونده از این شورا مشروط کند. دبیر شورای امنیت ملی نمی داند که این امر بدون نظر آمریکا ممکن نیست؟ آمریکائی که این هفته هم مهره دیگری را در سمت مذاکره و صلح به حرکت در اورد و درعین حال دو برگ مهم دیگر بر اسناد دخالت جمهوری اسلامی در عراق افزود. به گزارش خبرگزاری فارس آمریکائی ها یک سرهنگ سپاه قدس را در عراق دستگیر کردند. او که محسن شیرازی نام دارد به نوشته مطبوعات امریکائی عامل اصلی رسانده سلاح های ایران بدست شورشیان عراق بوده است. همزمان با این دستگیری روزنامه حریت چاپ ترکیه خبر از بازداشت یک مقام امنیتی- نظامی ایران در ترکیه داد. به نوشته «الوطن»، کارشناسان اطلاعاتی ایران و ترکیه، در حال تحقیقات مشترک درباره ناپدید شدن سردار علیرضا عسگری، از مقامات دفاعی جمهوری اسلامی ایران هستند که گفته می‌شود مسئولیت‌‌های سری مهمی را در این وزارتخانه بر عهده داشته است. “سردار علیرضا عسگری 63 ساله که در زمان وزارت علی شمعخانی معاون او بود،هجدهم بهمن‌ ماه سال جاری، دمشق را به مقصد استانبول ترک کرد و پس از ورود به این شهر در هتل «گیلان» اقامت گزید.به گزارش خبرگزاری فارس، به نقل از«الوطن»: “چند شهروند ترک، یکی از اتاق‌های هتل «گیلان» را برای وی رزرو کرده و هزینه آن را هم پرداختند، اما از آن زمان تا کنون، دیگر خبری از سردار عسگری به دست نیامده است.”

برخی منابع خبری نوشتند این دستگیری ها که بر اساس اعترافات دستگیر شدگان قبلی انجام می شود، امریکا را با دست پر بر سر میز مذاکره در عراق خواهد برد. مذاکره ای که آمریکا دعوت کننده آن و سوریه و ایران هم مدعوینش هستند.

سران 1+5 که د راجلاس دوشنبه این هفته به “ توافق” اولیه دست یافتند، فردا [پنج شنبه]جلسه دیگری خواهند داشت . جان سایرز، یک مقام وزارتخارجه انگلستان مذاکرات دوشنبه را” پر بار” خواند و فیلیپ دوست بلازی وزیر خارجه فرانسه ابراز امیدواری کرد که قطعنامه دوم شورای امنیت علیه ایران هرچه زودتر تصویب شود. قطعنامه ای که باید تا روز سیزدهم فروردین تصویب شود و درست در روزی که ایرانیان بر اساس یک باور قدیمی بارفتن به دامان طبیعت” نحسی” را از خانه دور می کنند.

سال ایرانی به پایان می رسد. اوضاع چنین است که روزنامه اعتماد ملی در زیر سانسور به هزارترفند در سرمقاله اش می نویسد: “روند تحولا‌ت کشور وضعیت نگران‌کننده‌ای گرفته است. هرچند فروغلتیدن کشور و درگیر شدن منافع ملی در شیب تند حوادث غیرقابل پیش‌بینی به نفع هیچ فرد و جریان وطن‌پرستی نیست اما نباید کتمان کرد که اوضاع در آستانه پایان سال 85 شمسی چندان رضایتبخش نیست. جدا از نظرات جناب هاشمی، سایر گزارش‌های مراکز منطقه‌ای و بین‌المللی و تحلیل کارشناسان مستقل و بی‌غرض حاکی از وضعیتی نه‌چندان امیدبخش است.”

اوضاع اصلا عادی نیست. خطر در خانه پدری را می کوبد.