هشتم مارس اهرمی برای اعمال فشار

نویسنده
لوریان لوژور

» تحلیل لوریان لوژور از نفع لبنان برای ایران

فیلیپ آبیاکل

توافقی که ۱۰ ماه پس از انتقال “تمام سلام” به سرای بزرگ [کاخ نخست وزیر لبنان] با یک سری مذاکرات مجزا بین برخی از دیپلمات های غربی و مقامات عالی رتبه ایران و عربستان به دست آمد، هیچ ارتباطی با انتخابات ریاست جمهوری ندارد و صرفاً به پرونده دولت محدود می شود. این توافق در زمانی به دست آمده که ناامنی در لبنان به حد خطرناکی رسیده و ممکن است به وقوع رویارویی میان شیعیان و سنی ها بینجامد. در نتیجه، طرفین امتیازاتی را به یکدیگر واگذار کردند و کابینه “سلام” به ظهور رسید.

پس از آنکه تمامی تلاش ها در انتخاب جانشینی برای میشل سلیمان به دلیل بایکوت گردهمایی ها توسط حزب الله و طرفداران میشل عون که از نامزدی وی حمایت می کردند شکست خورد، ائتلاف هشتم مارس به تکاپو افتاد تا فشارها را بر نخست وزیر سابق سعد حریری و در تعمیم آن، بر عربستان سعودی، چند برابر کند: تهدید به بایکوت شورای وزرا یا اعمال مکانیسمی برای مدیریت قدرت در زمان برکناری؛ سماجت وزرای طرفدار عون، مورد حمایت همکاران شان در حزب الله، بر مشارکت در تنظیم دستور کار… ازسوی دیگر، این مسایل باعث شده تا “تمام سلام” صدای خود را بلند کند و به برملا کردن این تلاش ها در نزد افکار عمومی دایر بر اینکه هشتم مارس قصد دارد موقعیت نخست وزیر را خراب کند تهدید نماید.

از نظر یکی از وزرای سابق، پشت توافق ایران و عربستان این بیم ازسوی جامعه بین المللی وجود دارد که شاهد ثبات ظاهری در لبنان پرتلاطم باشد. بدین ترتیب آیا می توان اجازه داد که هر فراکسیونی بتواند این ثبات را با ایجاد اختلال در عملکرد نهادها و ارگان های مختلف، پارلمان، و شورای وزرا در رأس آنها، به خطر بیندازد؟ این درحالی است که همه می دانند که بی ثباتی سیاسی به بی ثباتی امنیتی و در نتیجه به بی ثباتی اقتصادی ختم می شود و وقوع چنین وضعیتی قبل از آغاز فصل تابستان به کلی مقوله ای غیرقابل قبول است. چرا حزب الله و حزب “جریان آزاد وطنی” [به رهبری میشل عون] در تلاش اند تا در عملکرد پارلمان و شورای وزرا اختلال ایجاد کنند؟ زیرا آنها انتخابات ریاست جمهوری را با تسویه عملکرد این دو نهاد یکسان می پندارند و از دولت به عنوان برگ برنده در کشمکش سیاسی فعلی با “ائتلاف ۱۴ مارس” استفاده می کنند.

فراخوان جان کری، وزیر خارجه آمریکا، به روسیه، ایران، و حزب الله [که درواقع آن را به مثابه یک کشور تلقی کرده] برای پایان بخشیدن به نبردها در سوریه درواقع فراخوانی به حزب الله است تا به مفاد “بیانیه بعبدا” و سیاست حفظ فاصله پایبند باشد و همچنین پیکارجویان خود را از سوریه خارج کند. اگر نظر ایالات متحده نسبت به حزب الله عوض شده بود، هیچ یک ار این خواسته ها مطرح نمی شد. منابع دیپلماتیک مطلع خاطرنشان می سازند که ایالات متحده دیگر حزب الله را به عنوان یک سازمان تروریستی قلمداد نمی کند، ولی متقاعد شده که ثبات لبنان به طور کامل بر خروج این حزب از سوریه بستگی دارد.

اکنون حزب الله هر کاری می کند تا انتخابات ریاست جمهوری و ثبات لبنان به برگ برنده هایی در دست ایران تبدیل شوند، به ویژه اینکه مذاکرات میان تهران و جامعه بین المللی درخصوص برنامه اتمی به اوج خود رسیده و روابط میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس نیز کم کم درحال گرم شدن است. پس با توجه به این شرایط، ایران در استفاده از برگ لبنان ذینفع است و یکی از مشاوران اصلی علی خامنه ای، یحیی رحیم صفوی، نیز اخیراً این موضوع را به طور غیرمستقیم بیان کرد.

منبع: لوریان لوژور، ۶ ژوئن