موج جدید بی کاری در راه است

نویسنده

‏‏saeedleylaz756.jpg

ناهید پیلوار ‏

مدتی است که در پی افزایش بی سابقه قیمت مسکن، این بخش دچار رکود شده است. در زمینه ریشه های این پدیده و تاثیرات ‏آن بر بخش های مختلف اقتصاد کشور، با سعید لیلاز کارشناس اقتصادی گفتگویی کرده ایم که می خوانید.‏


‎ ‎به اعتقاد شما آیا سیاست های دولت در بخش مسکن منجر به رکود اقتصادی در این بخش شده است؟‎ ‎‎ ‎

سیاست های دولت در بخش مسکن و انبوه سازی آن و طرح واگذاری زمین و… موجب این تغییر نشده، بلکه سیاست های ‏پولی بانک مرکزی و در واقع، سیاست انقباظی آن بوده که رکود مسکن را درپی داشته است. آقای مظاهری بعد از آمدن در ‏بانک مرکزی، سیاست های انقباظی را در بخش پولی در پیش گرفت و به جمع آوری چک پول ها و وصول بدهی های معوقه ‏بانک مرکزی از دیگر بانکها پرداخت که باعث کاهش رشد نقدینگی در جامعه شد و این کاهش نقدینگی، کاهش قیمت مسکن و ‏رکود این بخش را به همراه آورد.‏

اما در زمینه سیاست های دولت در حمایت از انبوه سازان، باید گفت که معولا انبوه سازان در حاشیه و دور از شهر ساخت و ‏ساز می کنند که ارتباطی با محله های شهر تهران ندارد و سبب کاهش قیمت مسکن در سطح تهران و اصولا مراکز شهر ها ‏نمی شود . به طور کلی می توان گفت بازار مسکن در ایران هیچ گاه به ساختن یا نساختن مسکن توسط دولت بستگی نداشته و ‏متاثر از عوامل دیگری است. مسکن در ایران همواره متاثر از بازار سرمایه بوده است و مردم همواره مسکن را برای ‏‏”سرمایه گذاری” انتخاب می کنند که آن هم به علت قابل اطمینان و انتقال بودن سرمایه در ا ین بخش است .‏

‎ ‎در سالهای گذشته نیز مردم همواره به عنوان سرمایه به مسکن نگاه می کردند، اما مسکن هیچ گاه چنین دچار ‏افزایش قیمت و رکود بعد از آن نشده است. علت چیست؟‎ ‎‏ ‏

در طی دو- سه سال گذشته ایران شاهد دوره ای بوده که بیشترین مسکن سازی در تاریخ کشور رخ داده، یعنی ‏‎120‎‏ میلیون ‏متر مکعب در مناطق شهری ایران خانه ساخته شده است. این حجم مسکن سازی نیز خود باعث گرانی سیمان، مصالح ‏ساختمانی و فولاد شد و به تبع آن نیز قیمت مسکن بالا رفت و سود ناشی از ساخت مسکن سرمایه های مردم را به این بخش ‏هدایت کرد . به طور کلی می توان گفت بازار مسکن در ایران تعریف خاص خودش را دارد و مانند بازی دومینو است. وقتی ‏تورم بازار را فرا می گیرد این تورم به بازار مسکن نیز می رسد و قیمت مسکن افزایش می یابد و در مقابل، وقتی مردم با ‏کاهش قیمت مواجه می شوند، حتی مسکن داران هم تلاش می کنند مسکن های خود را بفروشند.‏

‎ ‎پس با این حجم ساخت و ساز می توان گفت چون عرضه افزایش یافته، تقاضا کاهش یافته و بازار متعادل شده که ‏این تعادل در حال حاضر باعث رکود مسکن شده است؟‎ ‎

ما در ایران هیچ گاه کمبود عرضه مسکن نداشته ایم و با این مشکل روبه رو نبوده ایم. مثلا در سال ‏‎75‎‏ تا ‏‎85‎‏ طبق آمار، تراکم ‏خانوارها از یک و پنچ به یک و چهار کاهش یافته است که این نشان دهنده آن است که کمبود مسکن وجود نداشته است . ‏درایران همواره عرضه بیش از تقاضا بوده و در حال حاضر نیز ‏‎1‎‏ میلیون خانه ساخته شده که اساسا نیازی به یک میلیون ‏خانه نیست که این خود باز نشان می دهد بخش مسکن، سرمایه ای است و سوداگری در آن نقش دارد.‏


‎ ‎به اعتقاد شما چقدر بحث ناامنی در رابطه با حمله نظامی به ایران توانسته در کاهش قیمت مسکن اثر گذار باشد؟‎ ‎‎ ‎

به طور قابل ملاحظه اثر نداشته است، زیرا حمله نظامی اساسا از سوی توده مردم ایران جدی گرفته نمی شود و مردم ایران ‏درگیر پرونده هسته ای نشده اند. به طوری که مثلا چند هفته ای است بازار بورس تهران فعال شده و اگر قرار بود حمله نظامی ‏نگرانی مردم را برانگیزد اول باید تاثیر ان را در بورس می دیدیم که این اتفاق نیفتاد و حتی برخی افراد تمایل نشان دادند خانه ‏های خود را بفروشند و در بورس سرمایه گذاری کنند .‏


‎ ‎حالا این رکودی که ایجاد شده است خود چه خطراتی برای اقتصاد ایران به همراه خواهد داشت؟ باتوجه به اینکه ‏مسکن خود یک بازار بزرگ سرمایه ای در ایران است؟‎ ‎

اثر بسیار جدی و خطرناکی بر روی اقتصاد کشور خواهد داشت، چرا که رونق و تولید مسکن خود با فعال شدن ‏‎500‎‏ نوع ‏شغل در بخش صنعت و خدمات همراه است. در همه جای دنیا همواره دولت های سعی دارند با رونق بخش مسکن و فعال نگه ‏داشتن آن بخش های دیگر اقتصادی کشور مانند صنعت و خدمات را نیز پویا نگه دارند. ‏

خروج سرمایه از بخش مسکن علاوه بر انکه فرصت های شغلی ناشی شده از رونق مسکن را از بین می برد و به موج ‏جدیدی از بی کاری در کشور دامن می زند، تلاطمی را نیز در بخش های دیگر جامعه ایجاد می کند. چراکه مسکن همواره ‏مانند اسفنجی عمل می کند که سرمایه ها را به خود جذب می کند و حالا که این اسفنج اشباع شده، آب های اضافی که همان ‏سرمایه ها هستند به سوی بخش های دیگر جامعه سرازیر می شوند که این خود، تلاطم اقتصادی را در ان بخشها ایجاد خواهد ‏کرد . البته، از نظر اقتصاددانان نه رکود مناسب است و نه افزایش بی دلیل و بیمار گونه قیمت مسکن: دولت موظف است ‏روش و فرمول اقتصادی برای متعادل نگه داشتن این بخش پیدا و اجرا کند تا اقتصاد کشور به طور سالم و پویا فعال باشد.‏

‎ ‎این رکورد مسکن به اعتقاد شماچند سال طول خواهد کشید؟‎ ‎

در حال حاضر چشم اندازی از تغییر سیاست های پولی بانک مرکزی دیده نمی شود و به نظر می رسد رکود فعلی مسکن ‏حداقل دو سال طول بکشد تا بعد از این دو سال کششی در بخش مسکن دوباره ایجاد شود.‏


‎ ‎با این رکود فعلی در بخش مسکن، سرمایه های سرگردان به کجا خواهد رفت و چه بخش یا چه فعالیتی در ایران ‏رونق خواهد گرفت؟‎ ‎

دو - سه هفته است که نقدینگی به سمت بورس سرازیر شده و بازار بورس تهران یک تکان جدی خورده است. اما باز هم، همه ‏سرمایه های جاری در مسکن به بورس وارد نشده و اساسا بورس تهران گنجایش و کشش این همه سرمایه را ندارد و این ‏مقدارسرمایه هم که طی این دو هفته به بورس وارد شده فقط به اندازه دو درصد از سرما یه ای است که در بخش مسکن ‏جاری است. یعنی، به اندازه سرمایه ‏‎2‎‏ هزار واحد مسکونی یا ‏‎500‎‏ هزار متر معکب ساختمان که در مقابل ساخت ‏‎120‎‏ میلیون ‏متر معکب ساختمان در ایران قابل مقایسه نیست. اما این نقدینگی و سرگردانی سرمایه ها باز هم برای اقتصاد کشور خطرناک ‏است و دولت باید بکوشد علاوه بر این که با رکود بخش مسکن مقابله کند، افزایش قیمت آن را نیز کنترل کند و فضا را برای ‏سرمایه گذاری مطمن و آرام نماید‎ ‎‏.‏


‎ ‎پس اگر بورس تهران کشش این همه سرمایه را ندارد این سرمایه ها به کجا خواهد رفت و در کجا سرمایه گذاری ‏خواهد شد؟‎ ‎

دوباره بعد از دوسال به بخش مسکن باز بر می گردد که این بازگشت برای اقتصاد ایران فاجعه است. زیرا سرمایه گذاران این ‏بخش، وقتی وارد ساخت و ساز دوباره می شوند دیگر خانه های قدیمی وجود ندارد و اغلب نوسازی شده اند، پس خانه های ‏زیر ‏‎20‎‏ سال را خراب می کنند و دوباره می سازند که این خود استهلاک سرمایه های خالص را به همراه دارد. زیرا خانه های ‏‎20‎‏ سال ساخت که نیازی به نوسازی ندارند. اما چون سرمایه دار میخواهد سرمایه اش را افزایش دهد این خانه ها را می خرد ‏و دوباره از نومی سازد که در این جریان سرمایه های ملی کشور به هدر می رود و دچار استهلاک می شود و باید مسولان ‏توجه داشته باشند موج بازگشت سرمایه ها بعد از رکود، خسارت های مالی بیشتری در پی خواهد داشت.‏