اگرچه مجازات های شدیدتر مالی بر علیه ایران ضروری است، اما رویکرد کنگره آمریکا مناسب نیست. هفته گذشته زمانی که ژنرال ارتش آمریکا در بغداد سپاه پاسداران ایران را به آموزش مبارزان شیعه عراقی در داخل ایران و تجهیز آنها به تسلیحات بسیار قوی متهم کرد، مفاد لایحه شکایت های آمریکا بر علیه ایران طولانی تر شد. اگرچه دولت بوش تأکید می کند که بدنبال صدور یک قطعنامه دیپلماتیک صلح آمیز برای پایان دادن به جدال های خود با ایران است، اما اظهارات مقامات آمریکایی فراتر از اعلام نارضایتی روزافزون این کشور از دخالت های شرورانه ایران در عراق است. این قبیل اظهارات به ویژه می توانند توسط رژیم کج خیال ایران بعنوان دستاویز جنگ آمریکا قلمداد شوند.
در عین حال کنگره و سنای آمریکا در حال بررسی لوایح تقویت تحریم ها بر علیه ایران به دلیل ممانعت این کشور از توقف غنی سازی اورانیوم هستند. بررسی این لوایح بدنبال گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی بر پیشرفت سریع تر فناوری هسته ای ایران که می تواند در ساخت سلاح اتمی بکار گرفته شود، صورت می گیرد. سرپیچی ایران، شورای امنیت سازمان ملل را نیز بر آن داشته است تا گفتگو در مورد دور سوم تحریم های اقتصادی بر علیه ایران را آغاز کند. این بار بایستی مجازات های ایران شدیدتر از تنبیه های اساسا ً نمادینی باشد که شورای امنیت تاکنون بر ایران تحمیل کرده است.
شکی نیست که تحریم های مالی که طبقه تجار و نخبگان سیاسی ایران را هدف بگیرند، بیش از هرگونه اقدام نظامی آمریکا که تنها مردم ایران را گرد رهبر نامحبوب آنها متحد خواهد کرد، مانع از اهداف هسته ای محمود احمدی نژاد خواهد شد. اگرچه دو لایحه ای که در کنگره آمریکا معلق مانده اند، به صراحت اجازه بکارگیری گزینه نظامی را از سوی آمریکا رد می کنند، اما هدف از این دو لایحه زدن ضربه مالی به رهبران ایران تلقی شده است. از سوی دیگر اعتراض کاخ سفید بر این اساس است که کنگره آمریکا نباید با خارج کردن گزینه نظامی از دستور کار دولت، نفوذ و قدرت رئیس جمهور را کاهش دهد. اما با در نظر گرفتن پیشینه اشتباهات بزرگ رئیس جمهور آمریکا در زمینه سیاست خارجی، کنگره این کشور حق دارد اعلام کند که تحریم مقدم بر جنگ است و در عین حال سعی بر تقویت این سیاست داشته باشد.
با این وجود، لوایح مجلس نمایندگان و سنای آمریکا تعدادی از مفاد نسنجیده ای را که می تواند نتیجه ناخواسته عدم عقد قرارداد غیرهسته ای شدن با ایران را در بر داشته باشد، محدود می کند. اولا ً، این دو لایحه وزیر امور خارجه آمریکا را ناگزیر خواهد کرد سپاه پاسداران را بعنوان سازمان تروریستی خارجی معرفی نماید. این اقدام خوشایند بنظر می رسد، اما می تواند داروی زهرآلودی برای هرگونه توافق صورت گرفته از طریق مذاکرات باشد. رهبری سپاه پاسداران آنقدر به لحاظ مالی وسیاسی در داخل کشور قدرتمند است که احتمال می رود هر یک از رهبران ایران از آمریکا بخواهند که این مفاد را بعنوان پیش شرط مذاکرات هسته ای لغو کند. اما با توجه به درسی که وزارت خارجه آمریکا از کره شمالی گرفته است، ازنظر سیاسی و حقوقی و حتی بعنوان بخشی از قرارداد صلح، حذف نام یک کشور از لیست اسامی کشورهای تروریست آسان نیست. ربط دادن موضوع تروریسم به مناظره هسته ای اساسا ً شانس حل هر یک از این مسائل را کم خواهد کرد.
دوما ً، هدف از این دو لایحه مجازات هر کشوری است، به ویژه روسیه، که تسلیحات و اقلام هسته ای در اختیار ایران قرار دهد. اما لازم به ذکر است که هیچ قطعنامه هدفمند شورای امنیت و اجرای هدفمند آن بدون همکاری روسیه امکان پذیر نخواهد بود. تحریم های چندجانبه شورای امنیت بسیار مؤثرتر از تحریم های یک جانبه آمریکا خواهند بود.
منبع: لوس آنجلس تایمز، 9 ژوئیه