کیانوش رمضانی، کاریکاتوریست ایرانی که در کشور خود مورد تهدید بوده، درحال حاضر در فرانسه در تبعید بسر می برد. او به همراه “انجمن کاریکاتوریست های صلح طلب” بزودی دو نمایشگاه برگزار خواهد کرد.
او فکر می کرد در فرانسه در آرامش زندگی می کند. ولی این طور نشد. کیانوش رمضانی، ۴۱ ساله، علاوه بر دوستان خود که آنها را در سوءقصد علیه شارلی ابدو ازدست داد، حس امنیت و آرامشی را که در سال ۲۰۰۹ در پاریس به دست آورده بود را نیز ازدست داده است. این طراح و کاریکاتوریست در تهران ازسوی طرفداران رییس جمهور احمدی نژاد به مرگ تهدید شده بود و اکنون به عنوان پناهنده سیاسی در فرانسه از عقاید خود دفاع می کند: اینکه بتواند هر آنچه را که می خواهد بگوید، بنویسد و ترسیم کند. او که از اعضای “انجمن کاریکاتوربست های صلح طلب” است، با دو سایت ایرانی و همچنین روزنامه کوریه انترناسیونال همکاری دارد و اکنون درحال تدارک دو نمایشگاه درخصوص دفاع از آزادی بیان است که در آن ده ها کاریکاتوریست در تبعید مشارکت کرده اند. یکی از این نمایشگاه ها در ماه ژانویه در سوئد و دیگری به یاد طراحان شارلی ابدو در ماه آوریل در شهر کان فرانسه برگزار خواهد شد.
او در مصاحبه با تله راما به برخی سؤالات پاسخ داده است.
واکنش شما به سوءقصد علیه شارلی ابدو چه بود؟
خیلی سخت است. من کشور خود را ترک کردم که درنهایت به آزادی بیان برسم. به همین دلیل به پاریس پناه آوردم. ابتدا به خانه روزنامه نگاران و سپس به اقامتگاه بین المللی هنرمندان رفتم. فکر می کردم در پناه هستم. همه ما این طور فکر می کردیم. پس از آتش سوزی در دفتر شارلی ابدو در سال ۲۰۱۱ نگران شدم. من تهدیدهای افراط گرایانه را به خوبی می شناسم. به واقع این تهدیدها را باید جدی گرفت. اگر آزادی دارای ارزش است، بهایی نیز دارد که باید برای آن پرداخت کرد. ولی شارب به من اطمینان داده بود: “اینجا فرانسه است، نه ایران.” او همچنین به من گفت: “به هرحال، از هیچ چیز نمی ترسم و به علاوه چیزی هم برای ازدست دادن ندارم.” تینیو که یکی از دوستان نزدیکم بود نیز همین عقیده را داشت. او می گفت: “ما در فرانسه هستیم و هیچ خطری وجود ندارد.” به واقع این جملات آنها خیلی مرا ناراحت می کند. من می دانم که آنها به وجود خطر واقف بودند، ولی ترجیح می دادند که آن را نادیده بگیرند. درحقیقت، این تنها راهی بود که می توانستند در آرامش فعالیت کنند. ۷ ژانویه به کوکو زنگ زدم. او شوکه شده بود و نمی توانست صحبت کند. من گریه کردم و سپس پشت میز کارم نشستم و تا ساعت ۱ نیمه شب سعی کردم طرح هایی ترسیم کنم. از دید من، ما در لحظه ای قرار داشتیم که یک نقطه عطف تاریخی محسوب می شود. این یک صفحه سیاه است، ولی آزادی درنهایت پیروز خواهد شد. می توان گفت که شارلی ابدو تازه متولد شده. آنچه که تاکنون روزنامه ای با تیراژ پایین بوده، امروز به نماد بین المللی آزادی تبدیل شده است.
آیا این واکنش گسترده ازسوی جامعه برای شما تعجب آور بود؟
بله و بسیار نیز مرا خوشحال کرد. در فرانسه، آزادی به عنوان یک میراث شناخته می شود. زمانی که جنبش گسترده مردم را می بینم، احساس غرور می کنم که در فرانسه هستم. اکنون وظیفه دولت است که این آزادی را به مانند تمامی چیزهای دیگری که جزو میراث فرانسه محسوب می شوند تضمین کند. تأثیر آن بر جامعه جهانی نیز بسیار قوی بوده. همه احساس می کنند که این مسأله به آنها نیز مربوط می شود. می دانم که روزنامه نگاران در ایران می خواستند یک گردهمایی در برابر مقر سندیکای خود ترتیب دهند. مسلمانان صلح طلب اند. ممکن است با دیدن یک کارتون یا کاریکاتور شوکه شوند، ولی هیچ گاه درصدد آن برنمی آیند که به اسم شریعت یا هر چیز دیگری از عوامل آن انتقام بگیرند. بهترین شیوه ای که امروز می توان ازطریق آن با افراط گرایی مبارزه کرد، این است که از آزادی بیان دفاع کنیم، بدون اینکه هیچ گونه استثنایی در این زمینه قائل شویم.
منبع: تله راما، ۱۱ ژانویه