دخترک پلههای پشت بام را دو تا یکی بالا رفت. انگار ساعتها دویده بود. کنار نردههای پشت بام ولو شد. به کوچه که نگاه کرد زن همسایه با یک دست بچهاش را میکشید و با دست دیگر زنبیل پر از سبزی را؛ چادرش لای دندانهایش نم کشیده بود.
دخترک ۱۷ ساله قمی قلبش را توی مغزش حس میکرد که داشت مثل ناقوس دنگ و دنگ صدا میکرد. تصمیم گرفت از این بیقراری هولناک رها شود. رفت لب تارمی پشت بام. نه شک داشت و نه افسوس میخورد. دخترک رها شد، رد خون، لبهای دخترک را سرخ کرده بود.
نگاه زن همسایه قفل شد روی چشمهای دخترک که آرام گرفته بود.
روزانه ۱۰ نفر تنها در شهر تهران خود کشی میکنند. قرایی مقدم استاد دانشگاه به میزان خودکشی و آمار آن در ایران اشاره میکند ومی گوید: در حال حاضر میزان خودکشی ۱۲ نفر در هر یکهزار نفر است و استانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان و بعد همدان رکورددار آمار خودکشی در میان زنان هستند.
وی میگوید در میان زنان، خشونت خانگی، چند همسری، خیانت، تجاوز، ازدواج اجباری، تحقیر، تهمت و افترا ناموسی، بارداری ناخواسته …. ازعوامل اصلی خودکشی است و در میان مردان عواملی چون فقر و اعتیاد، مسائل اقتصادی، بیکاری و بیماریهای روانی.
امار میگوید ایران سومین کشور جهان است که در آن آمار خودکشی زنان افزایش یافته و این امار در حال افزایش است. خودکشی مردان متاهل بیشتر از افراد مجرد است. این عوامل باعث شده تا به گفته کارشناسان، بهطور متوسط سالانه ۴ تا ۴ هزار و ۵۰۰ نفر دست به خود کشی بزنند. و این رشد صعودی یک زنگ خطری جدی است. زمانی سنتیترین روش خود کشی در ایران، حلق آویز کردن بود؛ روشی که جای خودش را کم کم به استفاده از انواع و اقسام داروها داده است اما در استانهای ایلام، کرمانشاه و لرستان خودسوزی شایعترین روش است.
همچنین آمار خودکشی در استانهای کشور نشان میدهد که شرایط در بعضی مناطق ایران بحرانی است. برای نمونه طبق آخرین گزارشی که نیروی انتظامی در سال ۱۳۸۳ منتشر کرده است، نرخ اقدام به خودکشی در ایلام ۷۰. ۱ در هر صدهزار نفر است و میزان خودکشی موفق در هر صدهزار نفر ۲۸. ۹ و نسبت خودکشی موفق مردان نسبت به زنان ۱ به ۱. ۴ است. پس از ایلام، لرستان با ۱۱. ۴ در هر صدهزار نفر، کرمانشاه ۹. ۶ در هر صدهزار نفر، گلستان ۹. ۵ در هر صدهزار نفر و کهگیلویه و بویراحمد با ۹. ۲ در هر صدهزار نفر بالاترین میزان خودکشی در استانهای کشور را دارند.
تحقیقی در سال ۱۳۸۳ بوسیله مدیر سلامت روان وزارت بهداشت انجام شد که این تحقیق در حاشیه همایش روز جهانی پیشگیری از خودکشی در دانشگاه علوم پزشکی تهران ارایه شد. وی در این سمینار گفت: در کشور ما مسمومیتهای دارویی مهمترین روش خودکشی است و عامل مهم آن توزیع داروهای خطرناک بدون نسخه در داروخانههاست که باید جلو آن گرفته شود. بسیاری از این داروها یا در خانه فرد وجود دارد یا به صورت غیرمجاز و بدون نسخه بهراحتی از داروخانه تهیه میشوند، متاسفانه نظارت بر داروخانهها از این نظر مطلوب نیست و باید سیستمی طراحی شود که جلو توزیع بدون نسخه داروهای خطرناک به مردم که عامل خودکشی است گرفته شود.
وی مهمترین عامل اقدام به خودکشی راابتلا به افسردگی دانست که حدود ۲۰درصد مردم به آن مبتلا هستند؛ درصدی از این افراد به فکر خودکشی میافتند، درصدی اقدام به خودکشی میکنند و درصدی از این خودکشیها نیز ممکن است موفقیتآمیز باشد و به مرگ فرد منجر شود.
سوت خمپاره در سرش سوت میکشد. هر بار با صدای انفجارهای پیاپی دیوانه میشود. میخواهد سرش را به دیوار بکوبد. زن و بچهاش را به ناسزا میبندد. هر چه جلو دستش باشد میشکند. داروهایش کافی نیست. درصد جانبازیاش را ستاد کم کرده است. بعضی وقتها انقدر حالش بد میشود که بستریاش میکنند؛ در بیمارستانی نزدیک زندان اوین که تازه اسمش را هم دشت بهشت گذاشتهاند. دیشب خواب دیدکه گلوله درست وسط دو چشم رفیقش خورده و دارد جان میدهد. صبح که از خواب بیدار شد سوار ماشین شد. آرام و بیصدا . رفت روی پل بزرگ کابلی لالی. چشمهایش را بست و از روی پل پرید میانه دریاچه سد گتوند. ۶۴ متر معلق تا مرگ. جانباز جنگ در دریاچه غرق شد.
از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۸۱، ۷۰ جانباز خودکشی کردند. بوسیله دارو یا حلق آویز کردن، خودسوزی، اسلحه و موارد دیگر. بسیاری از آنها سابقه موج گرفتگی، تروما، بستری شدن به دلیل بیماری طبی یا به دلیل روانپزشکی، جراحی، مصرف داروی روانپزشکی و سابقه شیمیایی و دیگر بیماریهای ناشی از جنگ داشتند. بر اساس این مطالعه که توسط کمیسیون بنیاد جانبازان انجام شد خودکشی یکی از علل مرگ جانبازان ایرانی است و سن موارد مرگ بر اثر خودکشی و سایر موارد اختلاف معنی داری را نشان نداده است. بر اساس این مطالعه، گروههای خاصی از جانبازان از نظر خودکشی، بیشتر در معرض خطر میباشند.
زن ۳۵ ساله است. در آستانه مرگ. به خبرنگار خبرگزاری مهر میگوید: از همسرم جدا شدم. دادگاه حضانت فرزندانم را به شوهرم داد و من از دوری بچههایم بیمار شدم.دیگر تحملم تمام شده بود. شبها گریه میکردم و روزها مثل دیوانهها در خیابانهای اطراف خانه بچههایم میچرخیدم تا شاید اتفاقی انها را ببینم. یک روز که بیطاقت شده بودم قرص برنج خوردم تا بمیرم و راحت شوم.
مسمومیت با قرص برنج در سالهای اخیر به عنوان یک عامل مهم خود کشی محسوب میشود. پویای ۱۸ ساله، زینب ۱۷ ساله و جوان مجهولالهویه ۱۸ ساله، آخرین قربانیان قرص برنچ هستند.
دکتر شاهین شادنیا، سرپرست بخش مراقبتهای ویژه مسمومیت بیمارستان لقمان میگوید: قرص برنج ترکیب خطرناکی از فسفیدهاست که برای جلوگیری از آفتزدگی برنج انبار شده مصرف میشود، اما از ابزار اصلی خودکشی در بزرگسالان هم به شمار میآید. گاهی نصف قرص کافیست تا مصرف کننده را به مرگ بکشاند. مرگی بسیار دردناک، با تشنگی فراوان که مانند سیانور، هیچ پادزهری ندارد.
تهوع، درد شکم، عطش شدید و در نهایت افت فشار خون علایمی هستند که یک ساعت پس از مصرف سم بروز میکنند و در اکثر موارد در طی چند ساعت به دنبال بروز عارضه ریوی منجر به مرگ میشوند. هم اکنون عطاریها عرضه کننده قرص برنج هستند و داروخانهها اجازه فروش این قرص را ندارند با این حال آمارها حاکی از افزایش ۱۴ درصدی مرگ بر اثر مسمومیت با قرص برنج است و اغلب قربانیان کمتر از ۳۰ سال سن دارند. دکتر جعفری یکی از متخصصین بیمارستان الغدیر در مصاحبه با خبرگزاری مهر میگوید: یکی از بیمارانم دختر جوانی بود که وقتی با او صحبت میکردم گفت یک قرص خوردم تا فقط خانوادهام را بترسانم و قصد مرگ نداشتم اما همین یک قرص باعث مرگ او شد. ۶ ماه بعد نیز برادرش با خوردن قرص برنج خودکشی کرد این در حالیست که برادر دیگر این قربانی نیز تهدید کرده میخواهد با قرص برنج خودکشی کند. باید در این زمینه به شهروندان، بخصوص نوجوانان هشدار داده شود زیرا همانطور که تاکید شد مسمومیت با قرص برنج مرگ حتمی را همراه خواهد داشت.
۵ آبان ماه سال ۱۳۹۱ یک پسر جوان در میدان خراسان تهران به دلیل شرایط بد مالی، خودش را به آتش کشید. مقابل چشم مردم.
روز هفدهم ماه رمضان هم مرد جوانی که ۳۰ ساله به نظر میآمد در ضلع غربی میدان انقلاب تهران خود سوزی کرد. صاحب یک نانپزی اطراف میدان انقلاب در اینباره گفت: داخل مغازه بودیم و ساعت هم حوالی هفت شب بود و بسیاری از مغازهها بهدلیل ساعات افطار تعطیل بودند. ناگهان صدای فریادهای مردی را شنیدم، وقتی از مغازه بیرون آمدم دیدم مرد جوانی خود را آتش زده و مدام به اینطرف و آنطرف میرود.
مرداد ماه نیز در شهر ملارد جوانی، مستاصل از بیکاری، در مقابل شهرداری شهر آتش را به جان خرید تا از بدهکاری و ناامیدی نجات یابد؛ جوانی که سرپرست مادر نابینایش بود. به نقل از روزنامه اعتماد، جوان مذکور خواهان استخدام در بخش خدماتی شهرداری ملارد بود. این مرد پس از بیرون آمدن از ساختمان شهرداری یک مخزن چهار لیتری بنزین تهیه و پس از آن جلو دفتر شهردار اقدام به خودسوزی کرد.
کارشناسان میگویند رایجترین نوع پایان دادن به زندگی در میان زنان خودسوزی است که در استانهای گلستان، ایلام و کردستان بالاترین آمار را به خود اختصاص داده است. مهمترین دلیل خودسوزی زنان خشونت خانگی و مشکلات زناشویی است. ازدواج زود هنگام یا اجباری، چند همسری و خیانت شوهر، بدرفتاری و خشونت جسمی علیه زنان و مشکلات اقتصادی و فقر از جمله دلایلی است که زنان اقدام به خود سوزی میکنند.
در استان ایلام سالانه بیش از ۴۰۰ زن دست به خود سوزی میزنند.
بیشترین قربانیان ایلامی را، زنان بین ۱۵ تا ۳۰ سال تشکیل میدهند. البته بعد از فقر اقتصادی و بیکاری و عواملی که ذکر کردیم نباید به تاثیرات و فشارهای روانی دوران جنگ بیتوجه بود.
در نهایت باید گفت خودکشی بخشی از انحرافات اجتماعی شناخته شده و آن عبارت است از یک عمل آزادکه طی آن شخص خود را به وسیلهای مثل اسلحه، قرص، آتش، حلق آویز کردن، گاز و غیره از بین میبرد. خودکشی گاهی، انگیزه اعتراض به شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و خانوادگی است و قطعا عملی نیست که مردم و حکومت بتوانند به راحتی از کنار آن عبور کنند. خودکشی تنها برای اعضا خانواده دردناک نیست، یک ضایعه اجتماعی است که باید با ان جدی برخورد نمود.
سخن آخر را از دورکیم نقل کنیم. دورکیم به درستی میگوید که خودکشی معضلی است که انسجام جامعه را مختل میکند و میتواند سامان اجتماعی ما را به خطر بیندازد.