نجمه بزرگمهر
فردین علیزاد مالک سه شرکت غذایی در ایران قصد دارد علیرغم چالشهای اقتصادی کشور بیشتر کار کند. مانند بسیاری از صاحبان شرکت در جهان اعتقاد دارد در زمان رکود میتوان فرصتهای بسیاری به دست آورد. در واقع او میگوید این تنها راه مقابله با مشکلات ناشی از سیاستهای اقتصادی و تجاری دولت و نیز تحریمهای بینالمللی بر سر برنامه هستهای کشور است.
آقای علیزاد 46 ساله میگوید: “هر وقت محدودیتها شدیدتر میشود فرصت خوبی است که به بالابردن کیفیت محصولات فکر کنیم تا اینکه شرایط به حالت عادی بازگردد و بتوانید دوباره کار خود را گسترش دهید.” او در دفتر ساده اما مطبوع خود در مرکز تهران توضیح میدهد که چرا با وجود مشکلات خوشبین است.
سال گذشته او حجم معاملات هر سه شرکت خود – علیفرد، شیوا و سایهوسامان را مخلوط کرد که چیزی حدود 254 میلیون دلار بود و این گروه را تبدیل به یکی از بزرگترین نهادهای خصوصی کشور کرد. امپراطوری تجاری کوچک او در واقع از سال 1991 زمانی که او از خارج از کشور به ایران بازگشت و سرپرستی شرکت علیفرد متعلق به خانواده خود را بر عهدهدار شد شکل گرفت. او تحت نام سانایچ آبمیوه و کنستانتره تولید کرد.
سال بعد شیوا، یک شرکت شیرینیسازی را تاسیس کرد و تولید دسر ژلهای شیبا را آغاز کرد. در سال 1997 سایهوسامان را تاسیس کرد که عهدهدار پخش محصولات سانایچ و شیبا و نیز محصولات نسله و نوشیدنیهای انرژیزای ردبول بود.
در سال 1991 او 30 کارمند داشت اما اکنون 1500 نفر در شرکتهای او کار میکنند و حدود یک چهارم بازار آبمیوه ایران را در اختیار دارد. سال گذشته آقای علیزاد 7⁄6 میلیون دلار از صادرات آبمیوههای گوناگون به کالیفرنیا، کانادا، مالزی، سوئد، عراق و افغانستان بدست آورد.
فعالیتهای شرکتها در صنعت مواد غذایی در ایران که حدود 3 درصد تولید ناخالص داخلی را در بر میگیرد آسان است و به همین دلیل او توانسته است موفق شود؛ زیرا کارها کوچک هستند و خطری سیاسی ایجاد نمیکنند و دولت نیز به آنها آزادی بیشتری میدهد. آقای علیزاد میگوید: “من در حرفه خود آزادی کامل دارم و دولت هیچ دخالتی نمیکند.“
شرکتهای خصوصی ایران هرگز نتوانستهاند از سرمایهگذاری خارجی بهره خوب ببرند اما اخیرا بدتر هم شده است. تحریمهای بینالمللی شامل مواد غذایی نمیشود اما تحریمهای اقتصادی باعث شده آقای علیزاد نتواند به سرمایههای احتمالی خارجی دسترسی داشته باشد. او میگوید بعید است که بتواند معامله مطمئنی با یک شریک معتبر خارجی برای توسعه تجارت خود داشته باشد.
محیط اقتصادی کشور از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد بدتر شده است. سیاستهای پوپولیستی او متمرکز بر وامهای دولتی برای پروژههای تجاری است که میتواند به سرعت به بازده برسد و تاثیر کوتاه مدتی داشته باشد نظیر ایجاد شغل.
بسیاری از تولیدکنندگان داخلی با حجم انبوه واردات ضرر کردهاند. بعلاوه نرخ 25 درصدی تورم و نیز کاهش قدرت خرید مردم نیز بر کار آنها تاثیر داشته است.
آقای علیزاد میگوید هر سه شرکت او از تورم آسیب دیده است. اما برای آینده قابل پیشبینی از 40 درصد افزایش فروش مطمئن است.
آقای علیزاد در سال 1991 به تجارت خانوادگی پیوست. او در فرانسه و بوستون اقتصاد خوانده است و هرگز فکر تجارت در ایران را نمیکرد. در انقلاب ایران کارخانه شکلاتسازی پدرش ملی اعلام شد و متقاعد شد که ایران جای خوبی برای کار نیست.
اما وقتی به ایران بازگشت و پدر رنجور خود را دید احساساتش تغییر کرد و تصمیم گرفت بماند و از فرصتهای خانوادگی خود حداکثر استفاده را بکند.
او از 500 هزار دلار اندوخته خانوادگی خود استفاده کرد تا ماشینآلات علیفرد را بهبود بخشد و از تجهیزات عصارهگیری آبمیوه و بستهبندی تتراپک را در اندازههای مختلف برای دستیابی به مشتریان مختلف وارد کرد. او نام سانایچ را برای آبمیوه و کنستانترههای خود انتخاب کرد که در زبان آذری به معنای “تو بنوش” است.
او برای در دست گرفتن بازار یک مرکز توسعه و تحقیقات بسیار قوی را برای مطالعه دستورالعملها و فرمولها تاسیس کرد. متخصصان غذایی از طریق آگهی در رسانهها استخدام شدند. تاسیس سایه و سامان برای توزیع محصولات شرکت کلید ماندن در اوج بود.
تبلیغات نیز نقش مهمی در موفقیت شرکت در دهه 90 داشت که بر ضد سوابق احساسات ضدمصرف ایران حرکت کرد. او گروه رسانهای ایجاد کرد که در آن زمان هیچ شرکت دیگری در رادیو و تلویزیون تبلیغ نمیکردند. ایده این بود که مردم شعار “سانایچ و دیگر هیچ” را ببینند و بشنوند.
او میگوید: “ما از آغاز دقیقا میدانستیم که میخواهیم با نامی جدید که متعلق به ما بود و با بازار جمعیت جوانان حمایت میشود پیشرو بازار باشیم.” او معتقد است جمعیت ایران که 60 درصد آن زیر سی سال قرار دارند آبمیوه را به نوشیدنیهای گازدار ترجیح میدهند.
آقای علیزاد هر پنجشنبه فشار کاری را با رفتن به کوههای شمال تهران از بین میبرد و تا ارتفاع 1200 متری صعود میکند. او میگوید هیچ پشیمانی از بازگشت به ایران و ادامه دادن تجارت خانوادگی ندارد و حتی بقیه را هم به این راه تشویق میکند و میگوید “فرصت زمانی بدست میآید که شرایط بد است اما شما میتوانید قدم بعدی را ببینید.“
او تاکید میکند “من مطمئن بودم و هستم که سرمایهگذاری در بازار کشفنشدهای مانند ایران ریسک ندارد.“
رابطه سخت
پس از پایان جنگ هشت ساله حتی محافظهکارترین مقامات دولتی هم فهمیدند که اگر میخواهند اقتصاد را بازسازی کنند باید تجارت را آسان بگیرند. هاشمی رفسنجانی در زمان ریاست جمهوری خود از 1989 تا 1997 به تشویق سرمایهگذاری در بخش خصوصی پرداخت. او که هوز شخصیت تاثیرگذاری است اخیرا گفت در نتیجه سیاستهای دولت کنونی بسیاری از صنایع ایرانی بر لبه نابودی قرار دارند.
آقای علیزاد یادش میآید زمانی که تقاضای مجوز برای تاسیس شرکت دوم خود شیوا را داد دولت رفسنجانی بسیار استقبال کرد. بلافاصله وزیر دولت شخصا با او ملاقات کرد تا مجوز را امضا کند. “این نشان میداد که دولت برای توجه به بخش خصوصی بسیار مشتاق است.“
منبع : فاینانشال تایمز – 6 مه