رویا تیموریان متولد 1338فارغ التحصیل رشته بازیگری و کارگردانی از دانشگاه هنر است. او از معدود بازیگرانی است که همزمان در عرصه تئاتر، رادیو و سینما حضوری موثر و موفق داشته و دلیل اصلی این توفیق -به جز تسلط فوق العاده بر کار- انتخاب های درست وی بوده است. آخرین کار تلویزیونی او سریال پر مخاطب مدار صفر درجه بود که هفته گذشته پخش آن به پایان رسید و همزمان اکران فیلم “گوشواره” با بازی تیموریان در سینماها آغاز شد. به همین مناسبت پای حرف های وی در تهران نشسته ایم….
گفت وگو با رویا تیموریان
اخلاق کاری!
علت گزیده کار بودن شما در چند ساله اخیر چیست؟ به ضعف موجود در فیلمنامه های پیشنهادی بازمی گردد و یا نقش ها برای شما جای کار ندارد؟
بخشی از کم کاری من به اخلاقی برمی گردد که در من شکل گرفته و من کاملا به آن پایبندم. به نظر من یک بازیگر نباید به هر علت و دلیلی تن به هر نقشی بدهد. وقتی این اتفاق بیفتد مسلماً بر کیفیت کاری بازیگر تاثیر می گذارد و در درازمدت بازیگر به این شیوه کارکردن عادت می کند. هر بازیگری شیوه خاص خود را دارد. شیوه ای که من به آن پایبندم ابتدا مواجه شدن با فیلمنامه ای قوی و جذاب چه به لحاظ شخصیت پردازی و چه به لحاظ تماتیک می باشد. به همین دلیل وقتی شما با چنین موضعی به سراغ فیلمنامه های پیشنهادی می روید، کمتر به اثری واجد این خصوصیات بر می خورید. امروزه بیشتر فیلمنامه ها به ورطه تکرار افتاده است و علت اصلی آن عدم تربیت نیروهای جوان در این عرصه است.
بازی در فیلم گوشواره را به خاطر فیلمنامه آن پذیرفتید و یا عوامل تولید پروژه ؟
هر دو، البته فیلمنامه تاثیر بیشتری در انتخابم داشت. در وهله اول فیلمنامه و کارگردان کار برایم مهم هستند و بقیه عوامل در اولویت بعدی قرار دارند. پس آنکه برای اولین بار فیلمنامه را خواندم به دلیل نقش متفاوتی که پیشنهاد شده بود و سخت بودن نقش، وبا توجه به شناختی که از قبل از آقای موسائیان داشتم تصمیم گرفتم این نقش را بازی کنم.
از ویژگی های نقش خود بگویید. چیزی که در نگاه اول در بازی شما به چشم می خورد تغییر محسوسی است که به لحاظ فیزیکی در شما رخ داده، چطور به این مؤلفه ها در بازی تان رسیدید؟
هر نقشی مختصات و ویژگی های خاص خود را دارد. وقتی با نقشی روبرو هستید که زنی از طبقه مرفه است نوع رفتار و کردار او کاملاً نسبت به یک زن رنج دیده از طبقه متوسط و یا پایین جامعه متفاوت است. در واقع هر نقشی از یک محیط جغرافیایی متولد می شود، اگر بازیگر در هنگام مطالعه برروی نقش به درستی برروی تمام این خصوصیات بومی و محلی شخصیت کار کند آن وقت تاثیر آن در بازی اش دیده خواهد شد. برای رسیدن به چنین نقشی اول از هم مشاهده حرف اول رامی زند. چنین زنانی در حومه این شهر کم نیستند که مشغول به زندگی می باشند و به سختی گلیم خود را از آب بیرون می کشند. بنابراین چندان این نقش برای من غریبه و نا آشنا نبود و نیاز به این نبود که انرژی بسیاری برای جمع آوری اطلاعات درمورد آن صرف کنم.
آیا حضور مسعود رایگان در این فیلم در پذیرش این نقش توسط شما تاثیری داشت؟
بی تاثیر نبوده، آقای رایگان قبل از آنکه یک همکار و همسر خوب باشند یک مشاور ایده آل به حساب می آیند. وقتی فیلمنامه را خواندم وبا ایشان صحبت کردم نظر ایشان هم درست مانند نظر من بود.
نظرتان درباره بخش گریم کار چیست. به نظر می رسد چهره پردازی نقش بسزایی در کار بازیگران داشته است. خصوصا شما و آقای رایگان که با چهره ای متفاوت تر در فیلم حضور دارید.
اتفاقی که در این کار افتاد طرح هوشمندانه و درستی بود که گریمور بر روی نقش ها پیاده کرده بود. در واقع او با تکیده کردن خطوط چهره من و سیاه کردن بعضی از دندان هایم تاثیر زیادی در باور پذیری نقش گذاشت. از معدود کارهایی بود که به نظر من گریم کار کاملاً در خدمت فضای داستانی اثر و ایده های کارگردان آن بود.
چقدر در رسیدن به نقش با کارگردان تعامل داشتید. در واقع سهم کارگردان در بازی شما چقدر است؟
وقتی درک و شناخت درستی بین دو طرف وجود داشته باشد، مسلما بازدهی کار مفید و مثبت خواهد بود. خب، طبیعتاً آقای موسائیان هم تحلیل خاص خودشان را داشتند ما در بعضی نقاط با هم تضاد داشتیم که با گفتگو برطرف شد. ایشان بسیار کارگردان با ذوق وبا هوشی هستند و در بعضی لحظات نکاتی را گوشزد می کردند که از نگاه اکثر عوامل گروه دور مانده بود.