ناله کهن بوم

نویسنده

peymanaref.jpg

1- میراث و هویت تاریخی – فرهنگی هر جامعه ای، در واقع امر “توانبود” و هستندگی آن جامعه است برای طرح افکنی! طرح افکنی های اراده گرایانه و مختارانه ای که سرنوشت یک ملت را در منزلگاه تاریخی اش رقم می زند. تجدد به مثابه یک اراده نیز بر شانه چنین توانبود (facticity) و میراث تاریخی می ایستد تا “واژگانی” چون انسان، آزادی، برابری، حق، دموکراسی و … را رقم زند. به سخن دیگر هر تحول تجددگرایانه ای لاجرم بر بستری ملی شکل گرفته، جغرافیای تاریخی – فرهنگی خویش را می جوید! هویت ملی، حاصل دلالتها و ارجاعات معنایی و مادی است.

دلالتهای معنایی، صورتی در “زمانی” داشته، هماره در حال بازخوانش هستند. دال های مادی همانی هستند که از ایشان به آثار و نمادهای تاریخی یک ملت یاد می شود. متقدم ترین دال مادی هویت ملی ایرانیان که بر پیدایی هستی ایران زمین دلالت می کند، تمامی نمادهایی است که در شعاع چند ده کیلومتری مرودشت شیراز واقع گردیده اند و شاید مهم ترین شان آرامگاه کوروش هخامنشی!

۲- دو، سه سالی است که مسئله زیر آب رفتن آرامگاه کوروش هخامنشی با آبگیری سد سیوند، هر از چندی ذهن بخشی از فعالین مدنی ایران را به خویش مشغول می دارد. آنانی که کوششهای مدنی، تجددگرایانه و دموکراسی خواهانه خویش را بر بستر مدنیت ایرانی سامان نهیده اند. گرچه سازمان رسمی و دولتی میراث فرهنگی مدعی است، آبگیری سد سیوند لطمه ای به آرامگاه وارد نخواهد ساخت، لیکن نظر بسیاری از کارشناسان مستقل میراث فرهنگی و باستان شناسان مبرز خلاف آن بوده، بر آنند که با آبگیری سد سیوند، لطمات جبران ناپذیری، در حد زیر آب رفتن به آرامگاه وارد خواهد آمد. هر چند مراجع رسمی و دولتی از هر گونه پاسخگویی به انتقادات و دغدغه های این فعالین خودداری نموده اند، لیکن اضطراب ناشی از آغاز آب گیری سد در این روزها، بر لزوم و ضرورت فعالیت ایشان افزوده است.

۳ – فعالین دانشجویی به عنوان پیشروترین لایه فعالین مدنی ایران، ضروری است همانگونه که در امور مدنی دیگر چون اسکان کارتن خوابها در زمستان ۸۳ نیز نقش محوری ایفا نمودند، این بار نیز گوشهاشان را برای شنیدن واپسین ناله های پاسارگاد تیز کنند. شاید هفته ای و ماهی دیگر، برای شنیدن ناله پاسارگاد بسیار دیر بوده باشد! پاسداری از میراث فرهنگی در برابر بی مسئولیتی ها و ماجراجویی های یک دولت غیر پاسخگو و ناکارآمد، وظیفه ای مدنی بوده، اعتراض مدنی را می طلبد.

پیش از آنکه مدعیان هلال سبز خراسان تا جبل عامل در ستیز خویش با هویت ایرانی، پاسارگاد را به مسلخ برند، باید دست به کار شد!

۴ – فعالین دانشجویی که به هر شکلی دغدغه پاسارگاد را دارند، می بایست هر چه سریعتر دور هم جمع شده، به سامان کمپینی در دفاع و حراست از پاسارگاد دست یازند. سفر به منطقه و ایجاد مقاومتی مدنی در برابر آبگیری سد به شیوه سازمانها و گروههای سبز و مدافع محیط زیست به عنوان واپسین راهکار ممکن برای این امر نیز قابل بررسی است.

منبع: ادوار نیوز