ترس تاریخی از همسایه

نویسنده

‏‏hamsayebarosie.jpg

هادی نیلی

احمد تجدد صبح زود با سماور چای درست می کند و سوار بر ماشین لادای قدیمی اش عازم محل کار می ‏شود. او کلاه روسی را با کناره هائی که گوشش را در سرمای زمستان می پوشاند بر سر کرده و در میهمانی ‏ها هم به حاضرین ودکا می دهد.‏


اما آقای تجدد که مشکلات برقی خانه های قدیمی را به عنوان یک برقکار برطرف می کند، از رفتار اخیر ‏روسیه در گرجستان و دو منطقه جدائی طلب قفقاز شگفت زده نشده است. ‏

او که اصلیتش از استان آذربایجان ایران است، دوره بعد از جنگ جهانی دوم را به خاطر دارد که حزب ‏کمونیست تحت حمایت اتحاد جماهیرشوروی، در آذربایجان اعلام خودمختاری کرد. دخالت انگلستان و آمریکا ‏بود که برای دفع این اقدام روس ها، به کمک نیروهای محلی آمد. ‏

او گفت: “ما به روس ها اعتماد نداریم.“‏

در زمانه ای که آمریکا تلاش می کند سراسر دنیا را دربرابر روسیه قرار دهد، ایران وضعیت یک متحد ‏غیرقابل پیش بینی را (برای روس ها) به خود گرفته است. ‏

دولت ایران و رسانه های وابسته به آن درباره تجاوز اخیر روس ها از خود دوگانگی نشان داده اند. برخی از ‏شکست متحد گرجی آمریکا خوشحال اند، اما در عین حال نسبت به نیات خوب روس ها هم شک و تردید ‏دارند. ‏

روزنامه تندروی جمهوری اسلامی ماه گذشته نوشت اقدام روسیه در به رسمیت شناخته شدن استقلال آبخازی ‏و اوستیای جنوبی، “از نظر غرب غیرقابل قبول بوده و شوک جدی به آنها وارد کرد”.‏

‏”این اقدام دیگری از سوی روس ها برای تحقیر غرب بود. وقتی روسیه درماندگی غرب را در مواجهه با ‏حمله به گرجستان مشاهده کرد، تصمیم به انتقامجوئی از غرب گرفت که ظرف سال های اخیر خود را به ‏دروازه های روسیه نزدیک کرده اند.“‏

این روزنامه ادامه داد: “به هرحال مشخص است که نه روسیه و نه غرب با مردم همدردی نمی کنند. اشک ‏تمساح آنها برای جلب پشتیبانی بیشتر از جامعه جهانی است.“‏

با وجود همه مشخصه های فرهنگی که مردم روسیه و ایران را به هم پیوند می دهد، ایرانی ها به روسیه به ‏چشم یک دوست نگاه نمی کنند. ‏

بسیاری از ایرانی ها به خاطر دارند روسیه اولین کشور خارجی بزرگی بود که در اواسط قرن 18 و در سایه ‏ضعف این کشور به استثمار ایران دست زد. ‏

خصوصاً در نواحی شمالی ایران این نگرانی وجود داشته که روسیه همیشه بدنبال دریافت امتیاز ارضی یا ‏سیاسی و یا نقض تعهدات خود درقبال ایران باشد.‏

اشاره ایرانی ها به پیمانی در قرن نوزدهم است که منطقه حیاتی از آسیای مرکزی را از ایران جدا کرد. ‏سربازان روس به اشغال سواحل آرال، تاشکند، بخارا، سمرقند و آمودریا دست زدند که زمانی تحت حاکمیت ‏ایران بودند. ‏

این دست درازی ها به همراه به توپ بسته شدن مجلس ایران و نیز یک مسجد در شهر مقدس مشهد در سال ‏‏1911 توسط قوای روسی، بذر احساسات ضدروسی در سرتاسر کشور ایران را پاشید. ‏

یکی از متداولترین عبارات که در کتاب های تاریخ ایران دهان به دهان چرخیده است، نقل قول تزار روسیه ‏درباره آرزوی دستیابی به آبهای گرم خلیج فارس است. ‏

این نقل قول تزار که “ما باید به مجاورت آبهای گرم خلیج فارس برسیم. روسیه با چنین دستاوردی، یک ‏امپراطوری واقعی خواهد بود”، عمق احساسات ضدروسی در ایران را به نمایش می گذارد. ‏

حتی ایرانی های شاغل به تحصیل در روسیه نیز احساسی دوگانه به این کشور دارند. ‏

سجاد که مایل است تنها با نام کوچکش شناخته شود، گفت در مسکو مشغول به تحصیل در رشته فیزیک است ‏اما احساس راحتی در آنجا ندارد. ‏

او گفت: “همه من را به خاطر جنایاتی که روس ها در گذشته کرده اند، مورد انتقاد قرار می دهند.” او هم ‏درباره مقاصد روس ها مشکوک است. ‏

او گفت: “آنها جلوی کشور مرا از تبدیل شدن به یک کشور صنعتی و پیشرفته گرفتند.” البته خشم از روسیه ‏لزوماً به معنای پشتیبانی از غرب نیست. ‏

سجاد گفت: “آمریکا و اتحادیه اروپا همان ضرری را می زنند که روسیه قبلاً زده است.“‏

ایران با قطع شدن پیوندهای اقتصادی و نظامی با غرب، به خرید تسلیحات از روسیه و تنظیم قرارداد با آن ‏برای تکمیل رآکتور هسته ای بوشهر روی آورد که قرار بود پیش از انقلاب در سال 1979 توسط آلمان به ‏پایان برسد. ‏

سالهاست که روسیه قول تکمیل این رآکتور را داده است اما آغاز به کار نیروگاه بوشهر هربار به تعویق افتاده ‏است.‏

اکنون مقامات روس قول داده اند که فاز اول نیروگاه بوشهر تا پایان سال جاری به بهره برداری خواهد رسید. ‏آقای تجدد در این مورد تردید دارد.‏

او گفت: “برقی که در نیروگاه ساخت روسیه تولید شود، تا چند سال دیگر هم سر از سیم های برق من ‏درنخواهد آورد.“‏

منبع: واشنگتن تایمز- 12 سپتامبر ‏