ساخت پروفایلهای جعلی فیس بوک و وبلاگهای قلابی منتسب به روزنامهنگاران شاغل در رسانههای خارج ازایران، جدیدترین دور اقدامات فعالان سایبری جمهوری اسلامی است که عموما به نام ارتش سایبری و یا افسران جنگ نرم شناخته میشوند. گویا تبلیغات پرحجم و گسترده این افسران علیه رسانههای برون مرزی کارساز نشده و وابستگان سایبری حاکمیت به این نتیجه رسیدهاند که حرفِ روزنامهنگاران ایرانی خارج از ایران، در فضای مجازی هم برد بیشتری دارد. در نتیجه به طور گسترده به جعل اظهارنظر در شبکههای اجتماعی و وبلاگها پرداختهاند.
وبسایتها و وبلاگهای جعلی
دهم دی ماه، بیش از 100 روزنامهنگار با تقبیح آزار خانوادههای روزنامهنگاران شاغل در رسانههای خارج از ایران، آن را دور تازهای از اعمال فشار بر رسانهها و روزنامهنگاران “خارج از حیطه کنترل و محدودیتهای معمول داخل ایران” دانستند. “گزارشگران بدون مرز” هم تاکید کرد که “دهها مورد شهادت در مورد اعمال فشارهای تهوعاور و حقیر از سوی جمهوری اسلامی علیه خبرنگاران و گزارشگران و خانوادههای آنها دریافت کرده است.”
اما مسوولان و متولیان کنترل جریان آزاد اطلاعات و مسدود کردن راههای دسترسی به رسانههای فارسی زبان خارج از ایران، برگ دیگری هم در آستین داشتهاند.
“اگر ما و بی بی سی فارسی با سلطنت طلب ها، شهبانو فرح پهلوی و فرزند شاهنشاه آریا مهر، رضا پهلوی مشکل داشتیم هیچ گاه از آنها برای حضور در این رسانه معتبر دعوت به عمل نمی آوردیم و از طرفی شاهزاده رضا پهلوی و شهبانو فرح پهلوی اگر به بی بی سی متعقد نبودند درخواست ما را برای مصاحبه هرگز نمی پذیرفتند. نمی دانم چرا برخی کاسه داغ تر از آش می شوند.”
این بخشی از مطلب وبلاگی است که به نام صادق صبا، مدیر ارشد بیبیسی فارسی جعل کردهاند. (آدرس وبلاگ جعلی صادق صبا) چندین وبلاگ دیگر هم به نام دستاندرکاران بیبیسی ساخته شده که با ثبت دامنه blogspot.co.uk سعی در باورپذیر بودن آن داشتهاند. مثلا در وبلاگ جعلی منتسب به مهدی پرپنجی نوشتهاند: “ من مثل بعضی از مسئولان و کارمندان بی بی سی دوست ندارم وارد حریم خصوصی افراد بشم و به روابط کاری بسنده می کنم ولی چه می شود کرد چون چیزهایی در اینجا به وجود میاد که به نظر من مایه شرمساری بی بی سی و هم مایه خجالت برای کارمندان شریف بی بی سی است.” البته برای او یک پروفایل جعلی فیسبوک هم ساختهاند.
در وبلاگ جعل شده به نام نفیسه کوهنورد، پاسخی به مطالب منتشر شده علیه او درج شده و یا اینکه از افرادی نام برده شده که میخواهند به نام او پروفایل جعلی فیسبوک بسازند!
برای وبلاگ جعلی عنایت فانی هم عین پست وبلاگ جعلی پرپنجی را تکرار کردهاند.
این تلاش رزمندگان سایبری حامی جمهوری اسلامی فقط به بیبیسی منحصر نشده و رسانههای دیگر مانند رادیو فردا را هم شامل میشود. وبلاگی جعلی برای نیوشا بقراطی ساختهاند و در وبلاگ تقلبی سردبیران رادیو فردا، حتی مصاحبه هم جعل میکنند!
رادیو دیروز هم مدتهاست که با تقلید از نام و گرافیک رادیو فردا، با انتشار اخبار جعلی، در صدد تخریب رسانهها و روزنامهنگاران خارج از کشور است. این ایده را در مورد وبسایت بیبیسی فارسی نیز با راهاندازی یک سایت جعلی به کار بستهاند.
واکنش ناشی از باخت
مدتهاست که انتشار عکسهای خصوصی، انتساب اتهامات غیراخلاقی و تلاش برای فاسد و هوسران جلوه دادن دستاندرکاران رسانههای فارسی زبان دور از اعمال سانسور حکومتی در دستور کار رسانههای متعلق و وابسته به حاکمیت قرار گرفته است. دامنه این فعالیتها به فعالان سیاسی و خانواده آنها هم کشیده شده که یکی از آخرین نمونههای آن ادعای “انحطاط اخلاقی دختر تاجزاده” بود. و یا اینکه نسرین ستوده را به درخواست برقراری رابطه جنسی از یکی از کارکنان زندان متهم کردند. مانور وبسایت خبری “باشگاه خبرنگاران جوان” یکی از زیرمجموعههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی بر روی سوژههای این چنینی حتی با اعتراض شدید وبسایت اصولگرای بازتاب مواجه شد که در مطلبی عنوان کرد: “برادر ضرغامی! اگر جای شما بودیم، از خجالت رسوایی های باشگاه خبرنگاران می مردیم!”
“موسسه راهبردی دیدهبان” نیز مرکزی است که به طور اختصاصی به روزنامهنگاران و فعالان سیاسی، اجتماعی میپردازد و با منتسب کردن مطالب دروغ و مخلوط کردن آن با گزینشی از عکسها و اظهارات افراد مورد نظر به تخریب شخصیت آنان و نقض حریم خصوصیشان میپردازد.
داستانپردازیها و اصرار بر ادعای فساد اخلاقی روزنامهنگاران و فعالان سیاسی اجتماعی با پوشش گسترده رسانههای حکومتی مواجه میشود تا با تکرار ادعاهای خود در تخریب چهره این افراد بکوشند. یکی از آخرین تلاشهای انجام شده، مطلبی است که از سوی روزنامه وطن امروز با عنوان “ گزارشی درباره روابط آلوده سیاسی ـ اخلاقی کارگزاران بیبیسی فارسی؛ روابط ضربدری در بی بی سی فارسی/مجری نوبت شما و همکارانش را بهتر بشناسید” منتشر شد و از سوی باشگاه خبرنگاران و خبرگزاری فارس و چند ده رسانه حکومتی دیگر بازنشر شد.
این مساله با انتقاد یک وبلاگنویس اصولگرا هم مواجه شد و نوشت که “ من نه تنها دل خوشی از بی بی سی فارسی و حقوق بگیران آن ندارم، بلکه بخاطر اینهمه بی وطنی و کارگزاری روباره پیر از این حضرات نفرت دارم. اما نمی توانم از این سئوال هم بگذرم که چرا روابط جنسی این با آن و ناز و ادای فلانی و بهمانی زیر میز و پشت پرده و درون اتاق تحریریه بی بی سی فارسی اینقدر جذاب شده که رسانه هایی با این عظمت، براحتی اخلاق و حیا را کنار گذاشته و از رختخواب گزارشگران فارسی بی بی سی، تحلیل دسته اول ارائه می کنند؟!بنظرم پاسخ به این سئوال چندان دشوار نیست. در جنگ رسانه ای جمهوری اسلامی با غرب، این ماشین پروپاگاندای غربی است که صحنه گردانی می کند. صدا و سیما بعنوان پیشانی رسانه ای نظام، با بیش از ۴۵ هزار پرسنل و صدها میلیارد بودجه و امکانات از پس چند شبکه ماهواره ای آنور آبی بر نمی آید.”
نویسنده وبلاگ روزگار، معتقد است: “ مدیران رسانه ملی هنوز هم نمی فهمند که آن چیزی که بی بی سی را بی بی سی کرده، “تکنیک”، “شعور رسانه ای”، “مخاطب شناسی” و “ابتکار” است، نه اینکه سردبیر با مجریان رابطه ضربدری داشته یا مثلثی و مربعی! این سیاست گذاری درست و هوشمندی رسانه ای است که باعث شده کارگزار رسانه ای روباه پیر در عین طرفداری از غرب، قامت بیطرفی و حرفه ای گری بر تن کند و دروغ هایش را باورپذیر جلوه دهد. حالا مدام دوره بیفتند و اکانت جعل کنند و وبلاگ بسازند که ثابت کنند کدام مجری فاسد است و کی با کی رابطه داشته و… ! دستگاه رسانه ای جمهوری اسلامی، با این سیاست گذاری انحصاری و با این مدیران نالایق، بازی را به دشمن واگذار کرده و انعکاس (یا حتی اثبات) فساد اخلاقی کارکنان بی بی سی فارسی یا جاهای دیگر، چیزی را عوض نمی کند.”
و یک توجه ضروری: این روزها اگر کسانی با نام های آشنا در رسانه های خارج کشور، برایتان تقاضای دوستی فرستادند، پیش از پذیرش دوستی، از درست بودن هویت شان مطمئن شوید.