گفت وگو♦ سینمای ایران

نویسنده


مهری مهرنیا با نام اصلی فاطمه مرموزنیا ،متولد 1296 تهران است.اودارای مدرک تحصیلی ششم ابتدایی است.مهرنیا پس از مدتهافعالیت درهنر بازیگری هم اکنون در یکی از آسایشگاههای سالمندان تهران به سر می برد.بی مهری مسئولین دراداره ارشاد شامل حال این بانوی هنرمند ایرانی هم شده است.گفتگویی رابا ایشان ترتیب داده ایم که می خوانید.

mehrib.jpg

حرف های مهری مهر نیا

تنهائی بزرگ یک بازیگ ر


خانم مهرنیا می توانید برایمان ازفعالیتهای تئاترهایتان درقبل یا پس از انقلاب بگویید؟

بازی درنمایش های یوسف وزلیخا به کارگردانی رفیع حالتی،عاشق فراری به کارگردانی اسماعیل مهرتاش،مردخسیس به کارگردانی خلیل دیلمقانی،آگهی ازدواج به کارگردانی فریدون نوری،گل آتش به کارگردانی منوچهر شیبانی،نطفه شوم به کارگردانی رضا کرم رضایی،دکتر فاستوس به کارگردانی ایرج راد و حکایت شهر سنگی به کارگردانی پری صابری از جمله نمایش هایی است که من درآنها به ایفای نقش پرداخته ام.

ومجموعه های تلویزیونی؟

تعداد آنها بی شمار است اما می توانم به بازی درمجموعه های تلویزیونی” پهلوانان”به کارگردانی سیروس افخمی و”آتش بدون دود”به کارگردانی نادرابراهیمی اشاره داشته باشم.

اخیرا درتئاتر شهر هم درنمایشی بازی کردید.درآن مورد این تئاتر برایمان می گوئید؟

بله.آقای حسین سحرخیز مرا مورد لطف خویش قرار دادند ودرنمایش “دنیای زن ها “به کارگردانی ایشان به ایفای نقش پرداختم.بسیار خوب وهیجان انگیز بود.پس از مدتها درکنار جوانترها قرار داشتم واحساس جوانی به من دست داده بود.درآن تئاتر یک بار هم درجشن تولدم از من تقدیر به عمل امد.

شروع فعالیت هنری اتان به چه شکلی بود؟

من درسن 9سالگی ازدواج کردم و شروع فعالیتم درسن 12 سالگی بود.آن زمان اصلا دوست نداشتم وارد حرفه هنرشوم.به خاطر دارم زمانی درسراسر کشور جشن وسرور بود وحتی درخیابان ها کارناوالهای بزرگ وکوچکی راه می افتاد.ارتش هم آن موقع درمیادین مستقر بود و با سازهای خود آهنگهای شاد می نواختندومن هم مانند همه مردم دست می زدم وشادی می کردم.پس ازمدتی از طریق یکی از آشنایان مرا به رادیو معرفی کردند ودرنمایش های رادیودرکنار هنرمندانی که دیگر میان ما نیستند مشغول کار شدم.رفته رفته شهرت ومحبوبیت به سراغ من امد وبین مردم شناخته شدم وبعد ازآنها به جامعه باربد راه پیدا کردم.

شما به غیر از بازیگری درزمینه ای دیگری از هنر تخصص دارید؟

تخصصم طوری نیست که نام متخصص به خود بگیرد ولی درهمان جامعه باربد درسال 1326 آواز را آموختم واتفاقا کار نمایش راهم ازهمانجا شروع کردم.اینجا بود که به اوج شهرت ومحبوبیت رسیدم.

شهرت ومحبوبیت چقدردرزندگی یک هنرمند می تواند تاثرگذار باشد؟

به عقیده من شهرت ومحبوبیت زندگی یک هنرمند راتغییر می دهد وگاهی هم باعث دردسر می شود.به هرحال من خیلی آن را دوست دارم وبه نظرم بسیار درپرورش وخلق یک زندگی موفق یا ناموفق تاثیرگذار است.

خانم مهرنیا خیلی ها دوست دارند بدانند که علت کناره گیری شما ازبازیگری چیست؟

(بغض می کند)ببینید من همواره درسریال های تلویزیونی شرکت داشته ام وبسیار امیدوارم که باز هم بتوانم این کار را ادامه دهم اما دلیل کناره گیری من چیزی به جز ناتوانی وبیماری نیست.

نظرتان درمورد تئاتر وسینمای امروز چیست؟

با وجوداینکه تئاتر وسینما بعد ازانقلاب تغییرات بسیار فراوانی کرده است ،اما هنوز کافی نیست.به اعتقادد من اغلب سناریوهای ما ضعف ساختاری ودیالوگ نویسی دارند وباید درپی آن باشیم که اینها را قوت دهیم.

بهترین نقشتان قبل وبعد از انقلاب که برای خودتان ومردم جالب وتاثیرگذار بوده است چه بود؟

بهترین انها درقبل ازانقلاب فیلم “خشت وآئینه”بودوهمچنین بعد ازانقلاب فیلم “تنوره دیو”بود که سیمرغ بلورین دریافت کردم.فکر می کنم این دوفیلم روی مردم هم تاثیر زیادی گذاشت.

اگربخواهید بازیگری را تعریف کنید چه می گوئید؟

بازیگری حسی است وهرکسی که این حس را دارد، بازیگر می شود.حتما بایداین حس را داشته باشید وهمچنین علاقه تا بتوانید بازیگر شوی

بزرگترین آرزوی شما به عنوان یک هنرمند بزرگ وپیشکسوت چیست؟

اینکه همه کسانی که قدم دراین راه می گذارند یا اینکه هرچه زودتر مسیر درست را پیدا کنند و کار خود راادامه دهند که حتما موفق هم می شوند یااینکه به سرعت ازاین رشته خارج شوند وبه زندگی خود برسند.

منظورتان از”راهی”که می گویید، چیست؟

ببین باید دراین راه درس خواند وباسواد کافی و حتی طی دوران لازم وارد شد تا بازی خوب ارائه شود.البته استعداد هم شرط است درغیر این صورت ابتذال چیزی است که به کمین هرکسی دراین مسیر نشسته است.

چه حرفی برای مسئولین ،مخصوصا آقایانی که دراداره ارشاد به عنوان متصدیان انجام امورهنری نشسته اند دارید؟

ار آنها می خواهم که بیشتر به هنرمندان برسند.حتی به خانه های آنها بروند واز حال واحوالشان باخبر شوند.با این مسیری که درپیش گرفته اند،چه درعرصه تئاتر یا سینما آینده مطمئنی را پیش بینی نمی کنم.

آیا مایل هستید که کمی برایمان اززندگیتان بگوئید؟

درحال حاضر تنها زندگی می کنم.همسرم درگذشته های دور ازمن جدا شد.دو فرزند هم داشتم که هردوشان براثر بیماری فوت کردند ومرا با غم خودتنها گذاشتند.

(سکوتی بلند می کند وترجیح می دهد بحث نکند)