پلیس ما، پلیس آنها

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

البته منظورم از آنها کشورهای دوست و برادری مثل سوریه و لیبی و سودان و جمهوری آذربایجان و ازبکستان و ترکمنستان و غیره که پلیس شان هم مثل خودمان است، نیست، بلکه منظورم بخش اعظم جهان است که یک موضوعات آزار دهنده ای به اسم قانون در کشورشان وجود دارد. ده تفاوت اساسی زیر بین پلیس ایران و پلیس بقیه دنیا را تا الآن پیدا کردم، احتمالا 723 تا دیگر وجود دارد که هنوز پیدا نکردم.

اول: پلیس در همه جا وقتی ناامنی ایجاد شد وارد می شود، در ایران وقتی پلیس وارد شد ناامنی ایجاد می شود.

دوم: پلیس در همه جا مواظب اکثر مردم است و با تعداد کمی درگیر است، در ایران پلیس مواظب تعداد کمی از آدمهاست و با اکثر مردم درگیر است.

سوم: پلیس در همه جا شامل تعداد کمی پلیس پیر باتجربه است که تعداد زیادی پلیس جوان را اداره می کنند، در ایران پلیس شامل تعدادی کمی جوان بی تجربه است که تعداد زیادی آدم با تجربه تر از خودشان را به زور اداره می کنند.

چهارم: در همه جای دنیا پلیس می داند مجرم کیست، مردم هم می دانند کاری که می کنند جرم هست یا نه، در ایران پلیس می داند که باید با یک گروه برخورد کند، به همین دلیل مشخصات همانها را به عنوان مجرم اعلام می کند.

پنجم: در همه جای دنیا هر ده سال یک بار چیزی به عنوان جرم تعیین می شود، در ایران هر هفته یک جرم جدید تعیین می شود که ممکن است یک ماه قبل جرم نبوده و یک ماه بعد جرم نباشد.

ششم: پلیس در همه جای دنیا کاملا شما را زیر نظر دارد، ولی تا وقتی خلاف نکردید کاری نمی کند ولی وقتی خلاف کردید دیگر رهایتان نمی کند، در ایران پلیس کسی را زیر نظر ندارد، ولی ممکن است همین جوری شما را بگیرند. البته ممکن است شما را هرگز نگیرند؛ اگر گرفتند، مطمئن باشید که اگر زنده بمانید حتما شما را ول می کنند، چون معمولا پلیس برای نگاه داشتن کسی دلیل ندارد.

هفتم: در همه جای دنیا پلیس به کارش افتخار می کند، در ایران کسی که توسط پلیس دستگیر شده به کارش افتخار می کند.

هشتم: در همه جای دنیا وقتی پلیس با شما مواجه می شود، اول کارت شناسایی اش را نشان می دهد، بعد کارت شناسایی شما را می بیند، بعد خلاف شما را می گوید، بعد احتمالا شما را بازداشت می کند. در ایران پلیس اول شما را کتک می زند، بعد بازداشت می کند، بعد شما کارت شناسایی تان را نشان می دهید و معلوم می شود آشنا هستید، بعد خودش را معرفی و شما را آزاد می کند.

نهم: در همه جای دنیا پلیس مواظب است که شما خلاف نکنید، در ایران پلیس مواظب است که شما متوجه نشوید که دارید خلاف می کنید که بتواند شما را جریمه یا دستگیر کند.

دهم: در همه جای دنیا پلیس مامور اجرای قانون است، در ایران پلیس مامور اجرای قانونی است که هر روز تغییر می کند.

هر کسی از ظن خود شد یار این

در راستای اینکه پورمحمدی، وزیر نسبتا محترم کشورگفته است: “هر کسی که من را می بیند یاد سهمیه بندی بنزین می افتد.” لذا احتمال می رود که موارد زیر رخ بدهد.

احمدی نژاد: “هر کسی که من را می بیند یاد سفره و نفت می افتد.”

سردار رادان: “هرکسی که من را می بیند یاد فاق شلوارش می افتد.”

اکبر هاشمی رفسنجانی: “هر کسی که من را می بیند، یاد صراحت و صمیمیت می افتد.”

مهدی کروبی: “هرکسی که من را می بیند فکر می کند وقت انتخابات است، خوابش می گیرد.”

منوچهر متکی: “هر کسی که من را می بیند یاد علی لاریجانی می افتد.”

حداد عادل: “هرکسی که من را می بیند، یادش می افتد انگار قبلا یک نفر دیگر را دیده بود.”

محمود شاهرودی: “هر کسی که من را می بیند یاد بخشنامه می افتد.”

جواد لاریجانی: “هر کسی که من را می بیند یاد داداشم می افتد و می گوید کوش؟”

سعید مرتضوی: “هرکسی که من را می بیند، یاد لنگه کفش می افتد.”

باقر قالیباف: “هر کسی که من را می بیند یاد عینک دودی می افتد.”

علی لاریجانی: “مگر کسی هم مرا می بیند؟”

بادامچیان یک توطئه بود علیه خودش

با توجه به این که اسدالله بادامچیان در یک توطئه استکباری اعلام کرده است که: “سهمیه بندی بنزین توطئه آمریکا را خنثی کرد، انگلیس موظف به حمایت از اصلاح طلبان شده است.” لذا پیش بینی می شود که در روزها و ماهها و سالهای آینده این جملات از وی نقل شود.

بادامچیان ( یک هفته بعد): غنی سازی هسته ای با توطئه روسیه متوقف شد.

بادامچیان( دو هفته بعد): علت افزایش قیمت مسکن توطئه توتالیست های نروژی بود.

بادامچیان( یک ماه بعد): آزادی ملوانان انگلیسی توطئه کاریکاتوریست های دانمارکی را خنثی کرد.

بادامچیان( دو ماه بعد): ترجمه هری پاتر توطئه مشترک بلغاری ها و انگلیسی ها و ویدا اسلامیه علیه حسین کرد شبستری بود.

بادامچیان( یک سال بعد): علت سردرد من مصرف قرص های کثیف سردرد کارخانه بایرن آلمان متجاوز است.

بادامچیان( سه سال بعد): انتخاب احمدی نژاد توطئه مشترک اسرائیل و حماس علیه موتلفه بود.

به نقل از وصیت نامه بادامچیان: مرگ من هیچ علتی نداشت جز توطئه های مصدق السلطنه انگلیسی که توسط نهضت آزادی خائن آمریکایی اجرا شد.

دانشجویان نقد پذیر باشند

در راستای این که تا همین لحظه 25 دانشجوی دانشگاههای مختلف در زندان به سر می برند، روحانی احتمالا محترم عمید زنجانی رئیس دانشگاه تهران گفت: “دانشجویان باید نقد پذیر باشند.” دانشجویان زندانی گفتند: ما نقد را می پذیریم، ولی خیلی درد دارد. آگاهان توضیح دادند که احتمالا اشتباهی صورت گرفته است، چون معمولا دانشجویان نقد می کنند و دولت باید نقد پذیر باشد. رئیس دانشگاه تهران گفت: قبلا این جوری بود؟

اصلاح طلبان در ترکیه پیروز شدند

انتخابات ترکیه پیروز شد و جریان اصلاح طلبی دینی به رهبری اردوغان در انتخابات پیروز شد. این اردوغان هم کسی است مثل دکتر ابراهیم یزدی خودمان. نتیجه این انتخابات بسیار مهم است، چون ترکیه اولین کشوری است که یک اسلام سازگار با تمدن غربی در آن دولت را کاملا در اختیار می گیرد. فکر می کنم انتخابات ترکیه یکی از مهم ترین شکست های بنیادگرایی اسلامی در چند سال اخیر است.