نمایش روز♦ تئاتر ایران

نویسنده
جمشید کمالی

بهروز غریب پور متولد سال 1329 سنندج است. فارغ التحصیل رشته کارگردانی از مدرسه هنرهای دراماتیک رم ‏silvio Damico‏ است و تا کنون چندین نمایش زنده و عروسکی را روی صحنه برده. وی مدت ها مدیریت ‏فرهنگسرای بهمن و سپس خانه هنرمندان ایران را برعهده داشت که در آخرین حمله جناح راست از مدیریت خانه ‏هنرمندان عزل شد. غریب پور در سال های مدیریت نیز از صحنه دور نبود و نمایش های مختلفی همچون بینوایان، ‏اپرای رستم و سهراب، 2342 روز بد، ایکارو، قصه تلخ طلا و… را به روی صحنه برد. کلبه عمو توم آخرین کار او ‏در حوزه کارگردانی است…‏

kolbeamutom682_1.jpg

‎ ‎کلبه عمو توم‎ ‎

کارگردان، نویسنده، طراح صحنه و لباس: بهروز غریب پور بر اساس داستان کلبه عمو توم نوشته هریت بیچر استو. ‏موسیقی: ابراهیم اثباتی. بازیگران: نعمت الله اسد الهی، مینو زاهدی، نسیم ادبی، شهین علیزاده، حمیدرضا نوری، نادیا ‏فرجی، سعید شیری و….‏

داستان کلبه عمو توم به دوران برده داری در امریکا می پردازد.عمو توم شخصیت محوری این نمایش فردی مسیحی و ‏معتقد است که در خانه یک ارباب کار می کند. ارباب که بدهکار است ناچار می شود او را بفروشد. عمو توم و خانواده ‏اش به صاحب یک مزرعه گندم فروخته می شوند. صاحب تازه فردی بسیار ظالم است که سعی دارد وجهه شخصیتی ‏توم را نیز تحت تاثیر قرار دهد. تم چندی صبوری می کند اما در نهایت با کمک دیگر بردگان علیه ارباب خود قیام می ‏کند. این زمان از منظر تاریخی مصادف با ریاست جمهوری آبراهام لینکلن در امریکا و پایان دوره برده داری است.‏

‎ ‎بازی نور و تصویر‎ ‎

بهروز غریب پور جزو نام هایی است که تولید نمایش های عظیم را روی صحنه های ایران معنا بخشید. او با اجرای دو ‏نمایش بینوایان و اپرای رستم و سهراب نشان داد که خلق صحنه های عظیم از نظر تعداد بازیگر و حجم طراحی صحنه ‏بعید نیست و حتی در اندازه های تئاتر محدود ایران نیز می توان به آن دست یافت. ‏

کلبه عمو توم هم یکی از همین پروژه هاست. غریب پور که تجربه اجرای بینوایان را در صحنه عریض فرهنگسرای ‏بهمن داشت، این بار نیز همان صحنه را برای اجرای نمایش کلبه عمو توم برگزید. این نمایش تعداد بسیار زیادی ‏بازیگر اصلی و سیاهی لشگر دارد. تمامی دکور با استفاده از چوب ساخته شده و کارگردان به تمامی توانسته از عرض ‏صحنه به نفع میزانسن های خود استفاده کند. غریب پور زمان اجرای نمایش بینوایان صحنه را از عرض به دو نیم ‏تقسیم کرده بود و در تجربه ای جالب؛ داستان که در دو محل مختلف رخ می داد همزمان روی یک صحنه واحد به ‏نمایش در می آمد. کلبه عموتم نمایشی است با نزدیک به 50 بازیگر روی صحنه که 6 بازیگر آن خردسال هستند، ‏دکوری حجیم، ثابت و انبوهی دکورهای متحرک و متغیر و آکسسوارهای مختلف، اجرایی با ده‌ها خط نوری مجزا و ‏افکت‌ها و موسیقی‌های متعدد. بر این سیاهه می‌توان استفاده از سیستم صوتی جهت تقویت صدای بازیگران، حجم زیادی ‏از لباس‌های طراحی شده، گریم پرکار و سنگین، انواع افکت‌های بصری از قبیل دود و آتش را نیز افزود.‏

kolbeamutom682_2.jpg

‏ بی شک نمی توان تنها عنوان کارگردانی را در چیدن میزانسن و روایت بصری اثر خلاصه کرد و نقش کارگردان به ‏عنوان مدیر کنترل کننده اجزای نمایش را از نظر دور داشت. منظور این است که کارگردانی چنین نمایشی به طور حتم ‏با اجرای نمایشی تک نفره و محدود متفاوت است و صاحب اثر می بایست فارغ از مدیریت هنری قابلیت مدیریت ‏نیروی انسانی نیز داشته باشد. جنس مدیریتی که در نمایش ایران تقریبا کم است و از همین روی نمایش هایی که به ‏عنوان تئاتر های عظیم در تمامی دنیا روی صحنه می رود در ایران وجود ندارد.‏

البته این بدان معنا نیست که در نمایش کلبه عمو توم خلاقیت های نمایشی و هنری فدای اجرایی پر حجم شده است. ‏داستان کلبه عمو توم در اوایل قرن نوزدهم روایت می شود و غریب پور به جای باز آفرینی رئالیستی مو به موی این ‏فضا دست به نوعی فضا سازی می زند که هم حوصله تماشاگر از پیرنگ طولانی نمایش سر نرود و هم به شکلی ‏گرافیکی در صحنه دست یابد. بنابراین دکوری را در نقطه طلایی صحنه تعبیه می کند که این دکور ثابت و دکور های ‏متحرک اطرافش به محل های مختلفی تبدیل می شوند. ‏

kolbeamutom682_3.jpg

در ایجاد این فضا استفاده از رنگ های تند و بازی با سایه نیز به کمک کارگردان می آیند و فضا را حتی تا حدی برای ‏تماشاگر به فضایی ذهنی تبدیل می کنند. حضور پر شمار سیاهی لشگرها نیز درصحنه بخشی از همین القای گرافیکی ‏تصاویر را شامل می شود. به طور مثال آنها که در قالب توده سیاه پوستان ظاهر می شوند، ناگهان در میانه حرکت به ‏صورت ثابت می ایستند تا کارگردان بتواند در میان انبوه بازیگر و دکور موجود در صحنه توجه مخاطب حود را به ‏نقطه ای خاص جلب کند.‏

کلبه عمو توم داستان محنت هاست. بنابراین نمایش این حس عذاب توسط بازیگران از درجه اول باور پذیری نقش ‏هایشان حکایت می کند. صحنه گسترده و نمای لانگ شاتی که تماشاگر از دور در آن بازیگران را می بیند فرصتی را ‏برای بازیگران پدید می آورد که آنها بتوانند با کش و قوس های بدن حس مورد نظر خود را به بیننده القا کنند.‏

بهروز غریب پور در نمایش کلبه عمو توم آنقدر تصاویر چشم نواز پیش روی بیننده اش خلق می کند که گاه فراموش ‏می کنیم در حال بازخوانی یکی از بزرگترین رمان های تاریخ ادبیات هستیم و این خود موفقیتی در تبدیل یک رمان به ‏نمایشنامه به شمار می آید.‏