عبدالمالک ریگی رهبر جنداالله دستگیر شد.وقتی دیروز این یک خط خبر از ایران به دنبا مخابره گشت، نتوانست اعتماد جهانی را به خود جلب کند؛ به همین علت بود که رسانه های معتبر جهان ترجیح دادند اینگونه خبر را مخابره کنند که:” ایران میگوید عبدالمالک ریگی را دستگیر کرده است”.
در گام بعدی وزیر اطلاعات ایران کنفرانس مطبوعاتی گذاشت واز دیدار ریگی با فرمانده ناتو در افغانستان خبر داد وعنوان کرد که او دیروز در مقر آمریکایی ها دیده شده است.وی در ادامه به محکوم کردن کشورهای غربی برای حمایت از ریگی پرداخت که همان دیروز همه موارد از سوی بریتانیا وآمریکا تکذیب شد.هر دو کشور هم از این اقدام در چارچوب مبارزه با تروریسم حمایت کردند، اما وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی از وجود اسنادی غیر قابل انکار مبنی بر رابطه ریگی با انگلیس وآمریکا خبر داد.
در ادامه داستان خبرگزاری فارس دست به انتشار ویدئویی زد که نشان می داد ریگی در درون یک هواپیما نشسته است ومامورینی نقاب دار او را دستگیر میکنند واز کادر خارج میشوند.متعاقب آن سیل پیام تبریک مقامات به رهبر ایران بابت این دستگیری به راه افتاد که از آن به عنوان اقتدار اطلاعاتی وامنیتی نظام نام برده میشد.تا بالاخره به فاصله یک ساعت،خبرنگار شبکه الجزیره در اسلام اباد به نقل از مقامات پاکستانی اعلام کرد ریگی یک هفته پیش به مقامات ایران تحویل شده بود؛ خبری که از سوی منابع ایرانی تکذیب نشد. به هر رو خبر دستگیری ریگی در دو خط خبری جداگانه دنبال میشد. رسانه های دولتی جمهوری اسلامی با داستان های ضد و نقیض و بدون پرداختن به جزییات،دست افشانی میکردند و از اقتدار امنیتی واطلاعاتی کشور می گفتند، و رسانه های مستقل ابهامات موضوع مثل گزارش الجزیره وموارد دیگر را مو شکافی میکردند.حاصل کاراما خبری یک خطی بود با دهها ابهام وانواع واقسام تحلیل.
اولین زمستان دولت نهم
اولین زمستان دولت نهم بود که پاسگاهی در سراوان مورد حمله نیروهای مسلح قرار گرفت ونه نفر از نیروهای این پایگاه پلیس به گروگان گرفته شدند؛ساعتی بعد جندالله در تماس با شبکه العربیه، وابسته به دولت عربستان رسمیت یافت ومسوولیت این اقدام را به عهده گرفت.افکار عمومی در سطح منطقه حساس شدند اما موج حساسیت حتی به مقامات در تهران هم نرسید.تا اینکه دو ماه بعد در اسفند 84 جاده زابل ـ زاهدان توسط نیروهای جندالله بسته شد وحادثه تاسوکی رقم خورد.در این حادثه 22نفر کشته شدند.بعد از ان بود که سی دی تاسوکی به تهران هم رسید وصحنه های سر بریدن گرفتار شدگان موج حساسیت را در افکار عمومی برانگیخت.از آن پس لیست اقدامات تروریستی جند الله تا کنون به شرح زیر است. - ۲۵ بهمن ۱۳۸۵: انفجار در خودروی بمبگذاری شده در مسیر اتوبوس حامل اعضای سپاه پاسداران در یکی از خیابانهای زاهدان به کشته شدن ۱۳ نفر و زخمی شدن ۳۰ نفر دیگر منجر شد.- ۲۳ خرداد ۱۳۸۷: شورشیان جندالله با حمله به یک پاسگاه نیروی انتظامی در سراوان، ۱۶ مامور انتظامی را به گروگان گرفتند و با خود به پاکستان بردند.- ۲۵ خرداد ۱۳۸۷: پاکستان عبدالحمید ریگی، برادر رهبر گروه جندالله و ۱۵ عضو دیگر این گروه را به ایران تحویل داد. ایران همواره از مقامهای پاکستانی به دلیل «عدم همکاری موثر آنها در مبارزه با تروریسم» انتقاد کرده بود.- ۲۱ مرداد ۱۳۸۷: تلویزیون العربیه گزارش داد، گروه جندالله دو سرباز ایرانی را کشته و سه تن از اعضای سپاه پاسداران را نیز گروگان گرفته است.- ۱۴ آذر ۱۳۸۷: جانشین فرمانده نیروی انتظامی ایران اعلام کرد، گروه جندالله ۱۵ تن از گروگانهای خود را که از سربازان نیروی انتظامی بودند، کشته است. پیشتر یکی از سربازها آزاد شده بود.- ۷ خرداد ۱۳۸۸: گروه تحت رهبری عبدالمالک ریگی مسولیت انفجار انتحاری در یکی از مساجد شیعیان زاهدان را برعهده گرفت. دراین حادثه ۲۵ نفر کشته و بیش از ۱۲۰ نفر زخمی شدند.- ۲۶ مهر ۱۳۸۸: در جریان یک بمبگذاری انتحاری دیگر در شهر «سرباز» جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران و شمار دیگری از فرماندهان ارشد سپاه و سران عشایر سنی بلوچ کشته شدند. ریگی کیست؟
عبدالمالک ریگی متولد سال 1358 است. وی تحصیلات کلاسیک ندارد و خودش را «خادم جندالله» می خواند. او مسوول یک گروه تروریستی جند الله است. بنا به گفته خودش از سن نوزده سالگی اسلحه به دست گرفته و به عملیات تروریستی پرداخته است. «ریگی» یکی از قبایل بلوچستان شمالی است، مانند قبایلی چون براهوئی ، مری ، ناروئی ، شهنوازی ، کهرازهی ، گمشادزهی ، بارکزهی . یکی از شبکه های تلویزیونی سلطنت طلب بارها وی را «دکتر عبدالمالک» نام داده است. زیستگاه و محل فعالیت گروه جندالله در مناطق بدون کنترل افغانستان، پاکستان و بلوچستان ایران بود. وی در مصاحبه ای به روز گفته بود: “من انکار نمی کنم. بسیاری از افراد ما در خاک پاکستان هستند. خانواده ها و کسانی که مجبور به فرار شده اند. با زن و بچه ها. ولی افرادی که کار عملیاتی می کنند در خاک ایران هستند.”
ریگی همچنین گفته بود که حتی یک بار هم در نزدیکی تهران اشتباها بازداشت شده، اما چون شناسایی نشده، رهایش کرده اند. بنا به گفته یکی از گروگانهایی که اسیر جندالله بود، نیروهای جندالله افرادی متعصب هستند و شعائر دینی را بسیار دقیق بجا می آورند.
به گزارش روز در سالهای اخیر سیستان و بلوچستان همواره یکی از محل های تبعید مخالفین سیاسی بوده است. برخی تبعیدی ها در استان مدارس شیعی را فعال کردند و انجمن حجتیه از سالها قبل در این استان فعال بود. در سالهای پس از انقلاب نفوذ مارکسیست ها و مجاهدین در این منطقه بسیار زیاد بود، تا جایی که اولین نماینده ایرانشهر یکی از اعضای سازمان چریکهای فدائی خلق بود. حکومت پس از انقلاب به زدن سران طوایف پرداخت؛مانند گروه سرمچاران که در دهه شصت به عنوان یکی از گروههای تروریست در استان فعال بود. در حال حاضر نیز نقش اسلحه و نیروی مسلح در این منطقه بسیار مهم است. بتدریج باکاهش نقش چپ ها و مجاهدین، مخالفت با حکومت توسط اهل سنت و با جنبه های دینی صورت می گرفت. با رشد مدارس اهل سنت که توسط پاکستان و عربستان حمایت مالی می شد و اندیشه وهابی و تشکیلات القاعده در آن قدرت داشت، بخش وسیعی از نارضایتی های اجتماعی زیر پوشش مذهب رفت.
هشدارهای مولوی عبدالحمید
نکته جالب در خصوص جند الله ورشد آن این بود که مقامات ومسولین ایرانی هیچ وقت دوست نداشتند این موضوع را جدی بگیرند و به فکر راه حل برای آن باشند. آنها به تنها راهی که باور داشتند وارد کردن فشار بیشتر امنیتی بر مناطق سنی نشین وتحت فشار قرار دادن علمای سنی بود.
.بعد از حادثه تاسوکی در 17بهمن 85 روزنامه کیهان تیتر هلاکت ریگی را زد؛ منبعی در نیروی انتظامی هم این خبر را تایید کرد؛ فارس هم به سرعت از شادمانی وپایکوبی مردم منطقه از کشته شدن ریگی خبر داد اما به فاصله چند ساعت از این خبر،خبرگزاری آفتاب از قول یک منبع آگاه از ترور چندین نفر در ایرانشهر خبرداد. این”منبع آگاه” گفت: “دیروز چندین نفر مورد حمله افراد مسلح قرار گرفتند. در جریان این درگیریها رابط فرهنگی دفتر نهاد نمایندگی رهبری در مرکز آموزش عالی ایرانشهر با شلیک هشت گلوله مورد حمله قرار گرفت . از سوی دیگر رئیس شرکت نفت ایرانشهر توسط اشرار ربوده شد”. وپیامد آن وزارت کشور خبر مرگ ریگی را تکذیب کرد.
پیش از این درست در استانه انتخابات ریاست جمهوری سال 84 مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان هشدار داده بود که «به قدرت رسیدن یک دولت افراطی به ضرر کشور است». عبدالحمید همچنین گفته بود که: “شرایط داخلی و خارجی کشور به هیچ وجه ایجاب نمیکند که یک دولت تندرو و انحصارطلب در کشور باشد و خودمحوری و تنگ نظری را اعمال کند، دولتی میتواند مملکت را نجات دهد که رییس آن انسانی دوراندیشی و فراجناحی باشد، تنگنظری و تندروی و طرد نیروهای انقلاب به ضرر همه است”.
نگرانی امام جمعه اهل سنت زاهدان بیشتر از این رو بود که مسلمانان اهل سنت اگر چه بر طبق قانون اساسی و به خاطر مسلمانی، اقلیت به حساب نمی آیند، اما رفتار برخی ازمقامات تندرو شیعه، آن ها را به اقلیتی خاموش بدل کرده که به تدریج با حکومت به مشکل برخورده اند. لذا حضور یک دولت متعصب شیعه می تواند این مشکلات را عمیق تر و پیچیده تر کند.
پیش بینی مولوی عبدالحمید از نخستین روزهای پس از انتخابات به تدریج به واقعیت پیوست. وقتی نگاه امنیتی در انتخاب مقامات محلی استان سیستان و بلوچستان نیز همچون سایر استان ها از سوی دولت پر رنگ شد، به تدریج ناآرامی هایی در مناطق مختلف این استان رخ داد. مسئولان از انتشار اخبار مربوط به این وقایع در روزهای نخست جلوگیری کردند، اما با این همه وقتی گروه جندالله در اوایل دی ماه گذشته 9 تن از ماموران مرزبانی را ربود و به گروگان گرفت، اخبار این ماجرا در رسانه های داخلی منتشر شد. سرتیپ مهدی محمدی فرد، معاون پارلمانی نیروی انتظامی در همان روزهای نخست ربایندگان را اشرار خواند و گفت: “تهدید و باج خواهی فایده ندارد و نیروی انتظامی به راحتی می تواند با استفاده از عناصر محلی خود با آنها مقابله کند” .
او همچنین هشدار داد که: “بزودی آنها را در هر کجا که باشند قلع و قمع می کنیم”.
اندکی بعد وزیر اطلاعات نیز اعلام کرد که: “اگر متجاوزین و متخلفین این عمل زشت به کار قبیح خود ادامه دهند و این سربازان مدت بیشتری در دست آنان بمانند، خود و حامیانشان سخت تنبیه خواهند شد”. محسنی اژه ای در پاسخ خبرنگاران که به تجمع خانواده سربازان در مقابل ریاست جمهوری اشاره کرده و گفته بودند«گروگان گیران به خانواده سربازان گفته اند اگر تا سه روز دیگر مبلغ 500 میلیون تومان پرداخت نشود و چهارگروگان ما آزاد نشوند هر روز یکی از سربازان را خواهند کشت» وعده داد که :“نهایت تلاش را می کنیم که این عزیزان زودتر و به سلامت به نزد خانواده هایشان بازگردند و اگر گروگان گیران مرتکب چنین جنایتی که شما گفتید شوند خیلی سخت با آنان و حامیانشان برخورد خواهد شد”.
درست دوماه بعد از این گروگانگیری، حادثه تاسوکی رخ داد.
بیمارستان یا هواپیما؟
دستگیری ریگی اما فارغ از سیاست جدید پاکستان در خصوص طالبان نیست. سایت دیپلماسی ایرانی که سایتی است تخصصی در حوزه سیاست خارجی روایتی متفاوت از این داستان دارد.در گزارش این سایت آمده است که:” وزیر کشور گفت عبدالمالک ریگی در خارج از کشور دستگیر و به داخل کشور منتقل شده است.” وی این اقدام را نشاندهنده اشراف امنیتی و اطلاعاتی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران دانست. در همین ارتباط اما یک منبع آگاه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی گفت:“ دستگیری ریگی با همکاری دستگاه اطلاعاتی پاکستان صورت گرفته است. پاکستانیها برای خود راهبردی را تعریف کردهاند که بر اساس آن تعاملی را با امریکاییان آغاز کردهاند و در حقیقت به دنبال کاستن از هزینههایشان هستند. مشابه این اقدام را امریکاییان با ایران کرده اند.”
در اخبار آمده است که ریگی به هنگام دستگیری در بیمارستانی بوده و این نشان میدهد که با اطلاع پاکستانیها شرایط دستگیری ریگی برای ایران فراهم شده است.
معنی این وقایع این است که اتفاقاتی در جریان است که هنوز مابه ازای آن مشخص نیست؛ در واقع نوعی همکاری میان دستگاه های اطلاعاتی ایران و پاکستان در سایه حمایت امریکا برای دستگیری ریگی در جریان بوده است اما هنوز مشخص نیست که در قبال این همکاری چه انتظاراتی برای طرفهای مقابل از ایران وجود دارد.
برخی کارشناسان معتقدند ریگی به طور قطع مورد حمایت سرویس اطلاعاتی پاکستان بوده، با امریکاییان کار میکرده و برخی کشورهای عربی نیز با او همکاری داشته اند؛ او حتی برای حج سفری به عربستان داشته است.
به گفته این کارشناسان این طرفها از ریگی به عنوان یک مهره استفاده کرده اند اما اکنون مشخص نیست چه اتفاقاتی رخ داده که تصمیم به تحویل این مهره به ایران گرفتهاند. این در حالی است که از مدتها قبل گفته می شود فردی به نام مولوی عبد الجلیل به عنوان جایگزین ریگی معرفی شده و به دو طرف مرز رفت و آمد دارد.
فرصت برای تکذیب نبود؟
ریگی چگونه دستگیر شد؟ در بیمارستان یا داخل هواپیما؟ روی خاک ایران یا بر فراز یک کشور عربی؟اگر فیلم فارس معتبر و مستند سازی یک عملیات اطلاعاتی باشد، وسخن وزیر کشور که گفته ریگی از نقطه ای به نقطه دیگر در حال انتقال بوده ودستگیر شده ،یا این گزارش درست باشد که ریگی از دبی به قزاقستان میرفته، این سوال بی بی سی فارسی منطقی می نماید که پس چرا هیچ شرکت هوایی از فرود اجباری اش در ایران گزارشی نداده است؟ طبیعی است که ریگی با خطوط ایرانی مسافرت نمی کرده است.
در این صورت با گزارش الجزیره به نقل از مقامات پاکستانی باید چه کرد که صراحتا میگوید ریگی را یک هفته پیش به ایران تحویل داده اند.آیا در میان سیل تبریکات مقامات به رهبری نظام کسی فرصت دیدن وشنیدن این خبر را نداشت که با دوخط در مقام تکذیب برآید؟ چرا این خبر درست بعد از آن اعلام شده که بی بی سی فیلمی در مورد حمله کوی دانشگاه پخش کرد و یک سردار در شرف قربانی شدن است؟
این ها ابهاماتی است که از یک خط خبر دیروز برآمد.خبر یک دستگیری که دنیا آن را با تردید باور کرد و برعکس خبر دستگیری صدام که خبر گزاری ایرنا در سال 83 داد وهمه خبر گزاری های معتبر جهان آن را کد کردند.