از هر دری

نویسنده
میترا سلطانی

تحریم جشنواره، شکست تئاتر یا پیروزی مردمی؟

 

بیست و هشتمین جشنواره‌ی بین‌المللی تئاتر فجر درحالی به کارخود پایان داد که بسیاری از علاقمندان به هنر تئاتردرایران به دلیل سیاست های دولت احمدی نژاد دروزارت ارشاد بر ادامه ی روند تحریمات خود تا آخرین روزهای برگزاری این فستیوال ادامه دادند.

برپایی بسیت وهشتمین دوره جشنواره تئاترفجرکم رونق ترازچهارسال گذشته وبا کج سلیقگی های مدیران مرکز هنرهای نمایشی درانتخاب وارزشیابی آثار درمجموعه سالن های تهران برگزارشد تااستقبال مخاطبان هرساله این رویداد فرهنگی نسبت به ادوار گذشته ضعیف تر از همیشه باشد.

 

درحالی که جشنواره تئاترفجر زمانی به عنوان یکی از مهم ترین رویدادهای هنری سال محسوب می شد ومورد توجه همگان بود، عدم شرکت برخی از بزرگان وصاحب نامان این رشته دربخش های متعدد آن، به عنوان یکی از دلایل شکست کیفی وکمی جشنواره مطرح می شود.

این دور از جشنواره هم مانند دوره‌های قبلی و با همان شکل و شمایل و همان بخش‌ها به روال سال‌های گذشته برگزار می‌شود تا شاهد استقرار نوعی ثبات در شیوه‌ی برگزاری جشنواره باشیم؛ ثباتی که البته از سال 85 تاکنون برنامه‌ریزی و اجرا شده و به‌نظر می‌رسد که این روال و رویکرد در برگزاری جشنواره همچنان ادامه داشته باشد.
دو بخش چشم انداز تئاتر ایران وبین الملل که همواره به عنوان اصلی ترین بخش های جشنواره محسوب می شوند وتماشاگران وگروه های فراوانی را به سالن های مورد نظر اجرایشان می کشانند، با ارائه ضعیف ترین آثار از کشورهای خارجی همچون چین، تاجیکستان وآذربایجان – وانتخاب گروههای نه چندان قدرتمندی درایران به مانند مکبث، منظومه شمسی وآخرین پر سیمرغ (نمایش مشترک ایران وآلمان) به عنوان سست ترین قسمت های جشنواره از منظر تماشاگران انتخاب شد.

به طور مثال اجرای نمایش هایی چون: «خشکسالی و دروغ» نوشته و کار محمد یعقوبی، «شکار روباه» نوشته و کار علی رفیعی، « کابوس‌های یک پیرمرد بازنشسته‌ی خائن ترسو » نادر برهانی مرند، «کوکوی کبوتران حرم» نوشته و کار علیرضا نادری، «ابریشم بانو» نوشته و کارگردانی عزت‌الله مهرآوران، «از پشت شیشه‌ها» کار مصطفی عبداللهی، «پیچ تند» کار کتایون فیض مرندی دربخش چشم انداز ومسابقه بین الملل اعتباری را رقم زد تا پیش بینی های متنوعی درجهت رشد وشکوفایی تئاتر درتهران ارائه شود اما غیبت همه کارگردانان فوق دراین دوره به دلایلی که “ستیزبا دولت کودتا”عنوان شده است را می توان به حساب اصلی ترین شکست مسئولین فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران دربخش “تئاتر”عنوان کرد.
با اعلام خبرعدم حضور پیتربروک درحمایت وی از معترضین به نظام ایران آخرین بارقه های درخشش این دوره تئاترفجرنیز  پایان گرفت وبا وجود تعدد گروههای آسیای میانه وبرخی ملیت های درجه چندمی درجشنواره امسال نیز نه تنها اجرای درخشان وخلاقی دراین بخش دیده نشد بلکه درطول همه اجراهای خارجی از تعداد حاضرین درسالن کاسته می شد تا یخبندان زمستانی تهران هرروز درسالن های سرد تئاترشهررخنه کند.

در همین سال‌های نه چندان دور در بخش بین‌الملل جشنواره شاهد حضور گروه‌های نمایشی خارجی زیادی چون مارکوس زونر، کلاوس پایمان، روبرتو چولی و… بودیم که همه‌ساله با آثارشان تماشاگران را غافلگیر می‌کردند. با رویه‌ی موجود چیزی نمانده که حضور دوباره‌ی چنین کارگردانان و گروه‌هایی در جشنواره تئاتر فجر به آرزویی دست‌نیافتنی تبدیل شود و حتی اجرای آثاری چنین به یک ‌رؤیا تبدیل شود.

به‌نظر می‌رسد بی‌انگیزگی کارگردانان ایرانی برای حضور در جشنواره‌ی تئاتر فجر به نوعی به کارگردانان خارجی هم سرایت کرده و آنان هم چندان رغبتی برای حضور در بزرگ‌ترین رویداد تئاتری کشور نشان ندادند، چراکه هزینه و مسائل مادی هم در این زمینه بیشتر یک بهانه می‌نماید تا مسئله و مشکلی غیرقابل حل.

جشنواره ی تئاتر فجر در حالی به کار خود در سرمای مطل پایان داد که از هم اکنون مشکلات هیات برگزاری برای امور اختتامیه ی جشنواره ی فیلم نیز آغاز شده است. گزارش های رسیده در همین راستا حاکی از ممانعت رشید پور برای اجرای برنامه ی اختتامیه ی جشنواره ی فیلم فجر است.  به گزارش اعتماد، رضا رشیدپور اجرای برنامه اختتامیه جشنواره فجر را نپذیرفت. رشیدپور که به علت تسلط بر زبان انگلیسی از معدود مجری هایی است که می تواند برگزاری مراسم اختتامیه جشنواره را برعهده بگیرد، از قبول این پیشنهاد خودداری کرد. او چندی پیش هم در گفت وگویی با خبرگزاری ایلنا، صدا و سیما را رسانه یی دولتی خوانده و گفته بود صدا و سیمای دولتی نمی تواند رسانه ملی باشد.