ما لائیک هستیم یعنی چه؟

رشید اسماعیلی
رشید اسماعیلی

“لائیسیته فرآیندی سیاسی ـ اجتماعی است که مناسبات میان دولت و دین (یا نهاد دولت و نهاد دین) را در راستای استقلال متقابل آنها با حفظ آزادیهای دینی، تعیین و تبیین می کند…لائیک صفتی است که به نهاد، برنامه، طرح یا قانون اطلاق می شود.از دولت لائیک، انجمن لائیک، …برنامه لائیک یا قانون لائیک سخن می رانیم ولی چیزی به نام “جامعۀ لائیک” نمی شناسیم، زیرا در جامعه دین و نهادهای دینی حضور دارند و بخشی از جامعۀ مدنی را تشکیل می دهند. لائیسیته جدایی جامعه و دین نیست بلکه”جدایی” دین و دولت است.در همین رابطه اگر از لائیک ها صحبت می شود، منظور از این عبارت، طرفداران “جدایی دولت و دین” یا هواداران لائیسیته است.پس فرد لائیک می تواند متدین باشد، همانطور که می تواند آته (بی خدا) و یا آگنوستیک (ناشناس انگار) باشد.”[شیدان وثیق]

 

روشنفکران ما و لیوانهای وارونه

فضای روشنفکری ایران پر است از لیوانهای وارونه، لیوانهایی که از سر روی میز گذاشته شده اند و ته آنها به آسمان است. آیا در چنین لیوانی می توان آب آشامید؟  لیوان وارونه به کار آشامیدن نمی آید اما کافی است لیوان وارونه را سر و ته کنیم؛ آنگاه همه چیز فرق خواهد کرد.

در ایران مفاهیم علوم انسانی به همین لیوانهای وارونه تبدیل می شوند، ما  در یک “باتلاق مفهومی”  به گل نشسته ایم.

 مفاهیم از معنا تهی می شوند، این پرانتزهای میان تهی گاه از هیچ انباشته می شوند و گاه به انواع سوءفهم ها آغشته می گردند. دموکراسی، جامعه مدنی، لیبرالیسم، سوسیالیسم، مدرنیته، پست مدرنیسم و… از جمله مفاهیمی هستند که به چاقوی تیز “سوء فهم و سوءترجمه” ذبح شده اند. لائیسیته و سکولاریزاسیون هم از این قاعده مستثنی نیستند. آنچه در فضای فکری و فرهنگی ایران در مورد این دو مفهوم گفته می شود به شدت مبهم و متناقض و به طرز رقت انگیزی ساده انگارانه است.

مترادف کردن لائیسیته و سکولاریزاسیون با دین ستیزی، نادیده گرفتن تفاوتهای سکولاریزاسیون و لائیسیته[1] به عنوان دو فرآیند متفاوت و دو منطق مختلف (با  نتایجی مشترک و برخی نتایج متفاوت) و انواع دیگر کج فهمی ها در مورد این مفاهیم، کار بست آنها را با مشکل مواجه کرده است، گوییا هر کسی از ظن خود یار آنها می شود  و یا به دشمنی با آنها بر می خیزد.

با توجه به تفاوتهایی که بین لائیسیته و سکولاریزاسیون- یا به قول برخی سکولاریسم وجود دارد- در این نوشتار به مدد آراء شیدان وثیق[2] تنها به تبیین مختصر مفهوم لائیسیته خواهم پرداخت و به این پرسش پاسخ خواهم داد که لاییک ها به دنبال چه هستند، با چه مخالفت می کنند و از چه دفاع می کنند و خلاصه اینکه وقتی عده ای می گویند “ما لائیک هستیم” منظورشان چیست؟ 

 

لائیسیته چیست؟

شیدان وثیق -  از مهمترین نظریه پردازان جدایی دین و دولت در ایران - لائیسیته را بر سه اصل و رکن اساسی استوار می داند:

“رکن اول؛ جدایی دولت و دین، یعنی استقلال و خودمختاری  دولت نسبت به دین و دستگاه آن(کلیسا در مسیحیت، روحانیت در اسلام)، فقدان دین رسمی در کشور، عدم دخالت دولت و نهاد دین در امور یکدیگر، بی طرفی دولت و بخش عمومی نسبت به ادیان و مذاهب مختلف.

رکن دوم؛ آزادی عقیده و وجدان، از جمله آزادی به جا آوردن دین به صورت فردی و جمعی. همچنین باید افزود جدایی دولت و دین به معنای عدم فعالیت سیاسی دین باوران نیست، اینان چون همه شهروندان بدون برخورداری از امتیازی، در ابراز عقیده و فعالیت سیاسی آزادند.

رکن سوم؛ عدم تبعیض دینی و مسلکی یعنی برابری حقوق شهروندان صرف نظر از اعتقادات مذهبی یا غیر مذهبی شان”.

این سه رکن، ارکان تفکیک ناپذیر لائیسیته هستند، یعنی در فقدان هر یک از این سه اصل، لائیسیته ناقص است و محقق نشده؛ وقتی جدایی کامل بین دین و دولت صورت بگیرد، آزادی عقیده و وجدان و آزادی های مذهبی برای همه شهروندان تضمین شود و هیچ گونه تبعیضی بر اساس اعتقادات مذهبی یا غیر مذهبی بین شهروندان نباشد، لائیسیته تحقق یافته است.

جمهوری فرانسه نمونه کامل یک جمهوری لائیک است، بر طبق ماده 2 از قانون اساسی سال 1958:

“فرانسه کشوری است جمهوری و لائیک. جمهوری فرانسه، برابری همه ی شهروندان در برابر قانون را بدون تمایز خاستگاه، نژاد، دین و مذهب تضمین می کند و به همه ی باورها و اعتقادها احترام می گذارد.”

بدین سان در یک جمهوری لائیک هیچ دینی  به عنوان دین رسمی اعلام نمی شود، به هیچ دینی یارانه پرداخت نمی گردد، به انجمنهای وابسته به هیچ دینی پول داده نمی شود و پیروان هیچ دینی  - به بهانه اینکه در اکثریتند یا به هر بهانه ی دیگری- از امتیازات و حقوق ویژه بهره مند نمی گردند، در عین حال دولت آزادی همه ادیان و مذاهب را به شرطی که متعرض حقوق بنیادین بشر نشوند تضمین می کند.

ماده اول از قانون معروف به قانون 1905 که پیش از ورود صریح لائیسیته به قانون اساسی، اصل دولت لائیک را در فرانسه به رسمیت شناخته بود نیز به صراحت بر آزادی ادیان و مذاهب تاکید کرده است؛ در ماده اول این قانون می خوانیم:

“جمهوری آزادی وجدان را تضمین می کند؛جمهوری انجام آزادانه امور دینی را تضمین می کند.”

 همچنین در ماده 2 قانون 1905 آمده است: “جمهوری هیچ مذهبی را به رسمیت نمی شناسد. به هیچ مذهبی حقوق نمی پردازد و یارانه نمی دهد.”

در ضمن طبق ماده بیست و ششم: “تشکیل جلسات سیاسی در اماکنی که معمولا برای امور مذهبی در نظر گرفته شده اند، ممنوع است” و در عین حال “نصب علامت یا نماد مذهبی بر دیوارها، بناهای دولتی، و یا در هر محل عمومی دیگر- به استثنای اماکن دینی، محل تدفین در قبرستانها و هم چنین موزه ها و نمایشگاهها- ممنوع است”.

واقعیت نشان می دهد که لائیسیته هیچ نوع دلالتی به دین ستیزی ندارد، لائیسیته خواهان نابودی دین نیست، لائیسیته حتی حکم به محو دین از عرصه جامعه مدنی هم نمی دهد، دولت لائیک مانع ادامه حیات دین در جامعه مدنی نیست و نمی شود.لائیسیته تنها می خواهد دین و دولت کاملا جدا از هم باشند. همانطور که شیدان وثیق می گوید: “دولت یا نهاد لائیک نه ضد دین است نه طرفدار دین، بلکه بی طرف، مستقل از دین و فرای آن است.دولت یا نهاد لائیک مبلغ و مروج هیچ دین و مذهبی نیست. دولت لائیک تنها بر مبنای مشروعیتی که از مردم، صرف نظر از اعتقادات مذهبی یا غیر مذهبی شان کسب می کند- یعنی آنچه که دموکراسی می نامیم ـ عمل می کند. در نتیجه سیاستگذاریها و قوانین دولت لائیک تابع هیچ سرمشق و سرچشمه و  اصول آسمانی، مقدس و متعالی نبوده و نمی شود.”

 در واقع: “لائیسیته دریافتی سیاسی است که بر حسب آن از یک سو دولت و حوزه ی عمومی از هیچ دینی پیروی نمی کنند و از سوی دیگر دین با برخورداری از همه ی آزادیها در جامعه ی مدنی، هیچ قدرت سیاسی ای اعمال نمی کند.”

لائیسیته از اساس به مفهومی سیاسی دلالت می دهد. بدین سان که دولت لائیک با تضمین آزادی بیان و مذهب هر کس ـ البته با پاره ای از محدودیتها برای حفظ حقوق بنیادین بشر- به هیچ اعتقاد دینی و به طور عام تر، به هیچ دریافتی از زندگی سعادتمند، ولو آن دریافت، دریافتی غیر مذهبی باشد، برتری نمی بخشد.

بنابر این وقتی عده ای خود را لائیک می نامند، می گویند که ما می خواهیم:

الف) دین از دولت کاملا  جدا باشد و دولت مشروعیت خود را از مذهب یا نهادهای دینی خاصی کسب نکند. 

ب) هیچ قاعده یا گزاره ای  صرفا به اعتبار آنکه دینی است و برآمده از قرآن، حدیث، انجیل، تورات[یا هر متن مقدس دیگری] است، به قانون تبدیل نشود.

ج) هیچ دین رسمی وجود نداشته باشد و قانون اساسی هیچ دینی را به عنوان دین رسمی اعلام نکند، دولت نسبت به همه ادیان باید بی طرف باشد و به پیروان و نهادهای هیچ دینی اعم از کلیسا یا حوزه علمیه پول و یارانه نپردازد.

د) پیروان و روحانیون هیچ دینی از حقوق ویژه بهره مند نباشند و همه شهروندان با هر اعتقاد دینی یا غیر دینی به لحاظ بهره مندی از حقوق و آزادیها کاملا برابر باشند.

ه) دولت آزادی وجدان پیروان همه ادیان و مذاهب اعم از مسلمان- شیعه یا سنی-، مسیحی، بودایی، زرتشتی، بهایی و یا هر دین دیگری را به یکسان تضمین کند.

و) دولت همانطور که از تحمیل دینی خاص به شهروندان جلوگیری می کند باید مانع از تحمیل  اجباری “بی دینی” هم بشود.

ی) نظام آموزش عمومی در کلیه مقاطع ـ از ابتدایی تا آموزش عالی- غیر مذهبی باشد و هیچ نوع تعلیم مذهبی در مدارس و دانشگاهها و جود نداشته باشد.

گزاره های بالا البته هم سو و هم جهتند، چنانکه شاید می شد همه آنها را در یک گزاره آورد ولی برای شفافیت بیشتر بحث آنها را به این شیوه ارائه کردم. معنای لائیسیته شفاف و روشن است، فرد لائیک خواهان تحقق گزاره های فوق است، بنابراین فردی که می گوید لائیک نیست باید با یکی یا همه این گزاره ها مخالف باشد. برای فرد لائیک مهم است که ساختار سیاسی و حقوقی ایرانِ آینده بر اساس این ارکان و گزاره ها شکل گیرد، این حق افراد است که لائیک نباشند، ولی بدون لائیسیته، نه دموکراسی وجود خواهد داشت، نه از حقوق بشر رد پایی خواهد بود و نه حتی از آزادی ادیان و مذاهب نشانی.

مدافعان لائیسیته نظر و خواست خود را به روشنی و بدون هیچ ابهامی بیان می کنند و مرادشان را از معنای “لائیک بودن” مشخص می سازند، مخالفین لائیسیته هم باید شفاف باشند.

بنابر این کسانی که در صفوف جنبش سبز به هر نام و عنوانی با لائیسیته مخالفند و با لائیک ها مرزبندی می کنند باید دقیقا مشخص کنند که با کدام اصل لائیسیته مشکل دارند و چه چیز را می خواهند جایگزین آن کنند؟ شفافیت دیدگاهها در این زمینه ی مهم و اساسی نه تنها تضمین کننده صداقت افراد و مانع از سوءتفاهم است بلکه  افق اندیشه و انتخاب گسترده تری را نیز در برابر بدنه ی اجتماعی جنبش قرار می دهد.

 

پی نوشتها:

 1و2- در مورد تفاوتهای سکولاریزاسیون و لائیسیته و هم چنین برای مطالعه تعریفی همه جانبه نگر از لائیسیته نگاه کنید به  کتاب ارزشمند و منسجم شیدان وثیق، تحت عنوان لائیسیته چیست؟ نشر اختران و همچنین برای مطالعه جنبه های مختلف لائیسیته و نسبت آن با مسائل ایران رجوع کنید به مقالات مختلف وی بر روی سایت های اینترنتی.