اعتراف به شکست بدون پذیرش مسوولیت

نویسنده

‏ حمید احدی ‏

محمود احمدی نژاد دیشب در گزارشی پیرامون تورم و گرانی، برای نخستین بار گرانی و تورم و کاهش ‏ارزش پول کشور را پذیرفت و بر افزایش نقدینگی به عنوان عامل اصلی تورم تاکید کرد. او بدون به عهده ‏گرفتن مسوولیت، شکست برنامه های اقتصادی دولت را تائید کرد و وعده داد که با کاستن از اندازه های ‏دولت، کاهش نقدینگی و بالابردن بهای ارزهای خارجی، شرایط بهتری در اقتصاد ایجاد کند. ‏

گزارش که در آستانه چهارمین سفر حج رییس دولت، درباره حساس ترین مساله جاری کشور به مردم داده ‏شد، از دید اقتصاددانان گرچه به علت پذیرش واقعیت هائی که از پذیرش آن سرباز زده می شد حرکت مثبتی ‏می تواند بود، اما سرشار از تناقص ها و مسائل غیراقتصادی است که بخش های اصلی نامه های استادان ‏اقتصاد دانشگاه ها را بدون اشاره به آنان و سابقه و ماخذ مباحث تائید می کند. ‏

پذیرش ارتباط افزایش نقدینگی با تورم، که در دو سال گذشته دولت و همراهانش نه تنها حاضر به قبول آن ‏نبودند، بلکه آن را از تئوری های وارداتی می خواندند، از جمله مسلمات گزارش دیشب رییس جمهوری ‏فرض شده است. ‏

به نظر می رسد پذیرش واقعیت های تلخ اقتصادی، بعد از آن ضرورت یافت که بانک مرکزی که مدیر تازه ‏آن از آخرین فشارها برای کناره گیری مصون ماندعد از بارها تکذیب ناگزیر به پذیرش واقعیت ها شده بودبر ‏اساس وعده ای که داده بود در یک برنامه تلویزیونی که از شبکه اول سیما پخش شد و تمامی مردم کشور را ‏زیر پوشش داشت، در تشریح علت تورم و گرانی کالا که دیگر انکار کردنی نیست، با ارائه آماری که با وعده ‏ها و اطلاعاتی سال های قبل وی فاصله بسیار داشت، تلاش کرد هیچ جا تقصیری را به عهده نگیرد. ارجاع ‏ریشه تورم به مسائل پایه ای، و اشاره به عملکرد نادرست بانک ها بدون اشاره به این که همه بانک ها زیر ‏نظارت شدید دولت بوده اند، از جمله نمونه های این رویکرد بودند.‏

احمدی نژاد در حالی که هزینه های انجام شده بر اساس درآمد اضافی نفت [دو سه سال گذشته] را در عداد ‏موفقیت ها و پیروزی های دولت خود به حساب آورد، گرانی فرآورده های نفتی وارداتی را از دلایل پیش ‏بینی نشده گرانی و تورم اعلام داشت. ‏

در شروع گزارشی که لحنی متفاوت با همیشه داشت، رییس دولت نهم که همواره مخالفان دولت را موجب ‏تورم و گرانی می دانست و به همین دلیل آنان را به انواع صفت های منفی متهم می کرد، این بار تورم را ‏ریشه ای خواند و کاهش آن از دوران دولت خاتمی را چنین توصیف کرد: “در سال 84 و ماه های بعد از آن ‏ما شاهد روند نزولی تورم بودیم و شاهد این که تورم کاهش پیدا کرد ولی در ماه های اخیر شاهد افزایش تورم ‏بودیم”. اگرچه، در میان این تحلیل جمله “در سال 84 تورم توسط دولت کنترل می شد” چنان به کار رفت که ‏گوئیا مربوط به دولت فعلی است. و همین جا بود که وی بدون پذیرش این واقعیت که سیاست های خود این ‏دولت موجب افزایش تورم بوده گفت ما برای کنترل آنها برنامه‌ریزی کرده‌ایم. این وعده که چند باری در طول ‏گزارش بیان شد، هیچ برنامه و جزئیاتی در پی نداشت. ‏

‎ ‎مهم ترین بخش های گزارش‏‎ ‎

مهم ترین بخش های گزارش دیشب که دارای تضادهای کلی و بنیادین با گزارش های قبلی و ادعاهای پیشین ‏دارد، که نشان می دهد چاره ای جز اعتراف بدان نبوده است، لابه لای آمار و اعداد پوشانده شده بود تا از ‏ضربه های تبلیغاتی آن کاسته شود. به کار بردن مفاهیم کشدار مانند “تلاش کردیم” یا “سعی کردیم” به جای ‏ارقام واضح و شفاف از جمله شگردهای گزارش است. مانند آن که: “دولت در راستای کاهش‎ ‎هزینه‌های خود ‏تلاش زیادی کرد و در این ارتباط دولت واقعا تحت فشار بود. ما سعی کردیم امکانات را در سراسر کشور ‏توزیع کنیم و دخالت دولت در امور‎ ‎اقتصادی با توجه به اصل ‌۴۴ کاهش پیدا کند و سرمایه‌گذاری را افزایش ‏دهیم. در سال ‌۸۳ جذب سرمایه در کشور ‌۷/۲ میلیارد دلار بود که ما تلاش کردیم آن‏‎ ‎را به ‌۱۰ میلیارد دلار ‏افزایش دهیم.“‏

غیر مبنای مقایسه ها از جمله دیگر شگردهای گزارش تورم است. در حالی که در جای جای گزارش آمار ‏موفقیت های سال 84 به حساب دولت فعلی آمده اما درباره تورم با پیش کشیدن رقم سال 83 کوشش شده تا ‏موفقیت دولت خاتمی در کاهش تورم در سال 84 پوشانده شود. “تورمی که در سال ‌۸۳، ‌۶/۱۵‏‎ ‎درصد بود، ‏در سال ‌۸۴ ‌۱/۱۲ درصد، در سال ‌۸۵ ‌۶/۱۳ درصد بود و ما‏‎ ‎تلاش داشتیم که این تورم کاهش پیدا کند ولی ‏خوب شما دیدید که روند صعودی‎ ‎داشت. “‏‎ ‎

تبدیل آمار ها و مبانی اقتصادی به تعابیری عوامانه از جمله دیگر تکنیک هائی که در گزارش شب گذتشه به ‏کار رفت. چنان که افزایش درآمد از محل فروش نفت با قید “ممکن است” با ابهام روبرو شده اما در مقابل ‏افزایش بهای کالاهای وارداتی قطعی و حتمی فرض شده. در همین جا احمدی‌نژاد بدون اشاره به تغییر ‏ترکیب واردات کشور از مواد اولیه صنعتی [از کشورهائی مانند آلمان] به مواد مصرفی [عموما وارداتی از ‏چین] که در نتیجه سیاست های اتصال اقتصاد به سیاست و بحران هسته ای قطعیت یافته و برای اولین بار ‏چین را در صدر فهرست بازرگانی کشور نشانده گفت “از یک‎ ‎طرف شاهد افزایش قیمت نفت هستیم که این ‏افزایش قیمت نفت ممکن است که درآمد‎ ‎ملی ما را افزایش داده باشد ولی این افزایش قیمت نفت باعث افزایش ‏قیمت‎ ‎کالاها در سطح جهانی شده است و شما نیز می‌دانید که درآمد ما متکی به‎ ‎واردات است و کالاهای ‏وارداتی ما تورم ‌۱۶ درصدی داشته‌اند. واردات ما در‎ ‎‏‌۸‏‎ ‎ماه اخیر نسبت به سال قبل از نظر وزنی ‌۵/۳ درصد ‏کاهش پیدا کرده ولی از‎ ‎نظر ارزشی ‌۱۲ درصد افزایش داشته است. یعنی ‌۱۶ درصد بر قیمت کالاهای‏‎ ‎وارداتی افزوده شده است”. ‏

‎ ‎گرانی میوه ‏‎ ‎

عواملی که در گزارش های قبلی دولت به عنوان برنامه هائی که از قبل درباره آن ها تبلیغات شد و دولت های ‏سابق به خاطر انجام ندادن آن ها بارها مورد سرزنش واقع شدند، به سادگی موضوع گزارش قرار گرفته ‏بدون اعتراف روشنی به نادرست بودن برنامه ریزی ها. مثل آن جا که گفت “ما مشاهده کرده‌ایم که قیمت ‏کالاهایی که مردم از آن استفاده می‌کنند‎ ‎افزایش پیدا کرده است که بعضا این افزایش ‌۳۶ درصدی بوده است ‏مثل گوشت و‎ ‎حبوبات. ولی شما همان بحث ‌۱۶ درصد را بگیرید. مثلا مشاهده می‌کنید که‎ ‎قیمت‌ها در زمینه‌ی ‏حمل و نقل سه - چهار برابر شده است. قیمت گندم به‎ ‎بالای ‌۴۰ دلار رسیده است.‏‎”‎

گفتنی است که سال گذشته در موضوع گرانی مواد مایحتاج روزانه مردم آقای احمدی نژاد حاضر به پذیرش ‏هیچ کدام از عوامل خارجی و یا نبود برنامه ریزی در داخل نشد، با تکذیب هر چه قطعی تر گرانی، با لحنی ‏استهزاآمیز نمایندگان مجلس را از بهای گران میوه سخن گفته بودند به خرید از میوه فروش نارمک [محل ‏سکونت قبلی رییس جمهور] دعوت کرد. چند هفته بعد یکی از مشاورانش فاش کرد که آن روز برخی از ‏مشاوران با خرید پاکتی میوه و گذاشتن آن روی میز هیات دولت، نادرست بودن گزارش مطبوعات و ‏نمایندگان اقلیت را اثبات کرده بودند!‏

در حالی که از یک سال گذشته ادعا شده است که دولت دلار را دیگر مبنای معاملات خارجی خود نمی شناسد ‏و ارزهای خارجی خود را به ارزهائی مانند یورو تبدیل کرده است اما در گزارش رییس جمهور کاهش ‏ارزش دلار همچنان علت گرانی و تورم در ایران وانمود شده و آمده “ارزش دلار در برابر‎ ‎ارزهای دیگر ‏کشورها کاهش پیدا کرده ولی در کشور ما ارزش دلار کاهش پیدا‎ ‎نکرده است. مثلا کالایی که ما ‌۱۰ دلار ‏می‌خریدیم ضربدر عوارض وارداتی‎ ‎ضربدر ‌۹۳۰ تومان می‌شد. اکنون قیمت کالا مثلا ‌۱۲ دلار شده ضربدر ‏عوارض‎ ‎وارداتی و ‌۹۳۰ تومان و ما می‌بینیم که دلار در برابر سایر ارزهای جهانی‎ ‎کاهش پیدا کرده است ‏ولی در کشور ما کاهش پیدا نکرده است و قیمت دلار ثابت‎ ‎است که البته ما سعی کردیم تغییراتی را در ارزها ‏ایجاد کنیم و ارزها را‎ ‎کاهش دهیم‎”‎‏. ‏

به عقیده یک کارشناس، تمامی این جمله با توجه به این که در ایران نرخ دلار توسط بانک مرکزی تعیین می ‏شود و بانک مرکزی خود را با دولت تطبیق می دهد بی معناست، و می تواند از جمله نقدهای مخالفان دولت ‏باشد نه گزارش رییس دولت. محاسبه قیمت کالاهای خارجی ضربدر رقمی که برای برابری آن به ریال ایران ‏وضع شده بیش تر شگردی عوامانه است که مبنای اقتصادی ندارد. ثابت ماندن بهای دلار در ایران به قیمت ‏تحمل هزینه و زیان آن توسط بانک مرکزی و از جیب مردم ایران صورت گرفته و اگر چنان که رییس ‏جمهور قصد دارد وانمود کند عمل غلطی است باید دولت پاسخگوی آن باشد نه مدعی آن. ‏

‎ ‎نقدینگی و تورم‏‎ ‎

اما شاید قطعی ترین و عجیب ترین بخش از گزارش شب گذشته رییس جمهور آن جا بود که وی پس از دو ‏سال مباحثه جدل برانگیز که گاهی توسط همکاران دولت هم به استهزا کشانده بود، سرانجام تاثیر مخرب ‏افزایش نقدینگی را بر تورم پذیرفت. پیش از این با دو نامه اقتصاددانان کشور هرگز رییس جمهور حاضر به ‏پذیرش این نبود که “یکی از این عوامل، افزایش شدید نقدینگی است‎ ‎و یکی از عوامل افزایش نقدینگی‎ ‎هزینه‌های دولت” و این درست عین جملاتی است که در دو سال گذشته هزاران بار در روزنامه های ‏اقتصادی از قول اقتصاددانان نقل شده و هر بار تکذیب گردیده که آخر بار هم معاون اول رییس جمهور بود ‏که در یک سخنرانی تند علیه تئوری های وارداتی و تزهای بانک جهانی به ارتباط نقدینگی و تورم پرداخت و ‏آن را تکذیب کرد. ‏

در بخش دیگر این گزارش، رییس جمهور در جهت تحلیل تورم با تقلیل درصد آن به سیزده ممیز شش، یک ‏سوم آن را ناشی از نقد کردن ارز به ریال [وابستگی به نفت] دانست و نه در صد آن را مربوط به فعالیت های ‏موسسات مالی و اعتباری. و از اشاره به نزدیک شصت در صد بقیه خودداری کرد. به گفته وی “اگر در‎ ‎سال ‏گذشته ‌۶/۱۳ درصد تورم داشتیم، یک سوم آن ناشی از نقد کردن ارز به‎ ‎ریال بود و ‌۹ درصد آن نیز ناشی از ‏فعالیت‌های موسسات مالی و اعتباری از‎ ‎جمله بانک‌ها بود و به همین خاطر دولت با همکاری نهادهای مالی و ‏اعتباری‎ ‎تلاش کرد که این میزان را کاهش دهد و در این ارتباط دولت سهم خود را کاهش‎ ‎داد و هزینه‌های ‏خود را در این ارتباط کاست و قرار بود که موسسات پولی نیز‎ ‎آن را کاهش دهند و پول حاصله را به سمت ‏تولید ببرند و خریدشان متناسب با‎ ‎دارایی‌هایشان باشد.” این بخش در همین جا پایان یافت و معلوم نشد که ‏سرانجام این تلاش کردن ها و قرار بودن ها به کجا کشید. ‏

جالب تر زمانی است که یک شکست بزرگ که اساس تمامی وضعیتی است که اتفاق افتاده به سادگی گزارش ‏می شود بدون نیازی به عذرخواهی و یا قبول شکست و لزوم تغییر. احمدی‌نژاد می گوید “ما آمدیم‎ ‎بودجه‌ی ‏‏‌۸۶ را انقباضی کردیم. مصرف ارز را کاهش دادیم و برنامه را طوری‎ ‎تنظیم کردیم که ایجاد نقدینگی نشود ‏اما متاسفانه در بخش پولی و مالی آن‎ ‎کاری که باید انجام می‌شد نشد و اتفاقات دیگری رخ داد و دو گروه خلق ‏پول‎ ‎کردند که یکی از آنها بانک‌های دولتی بود. با تغییر رییس بانک مرکزی و‎ ‎تغییر و تحولاتی که در آن راستا ‏رخ داد، نظارت ضعیف شد و یکدفعه ما شاهد‎ ‎وارد شدن چک پول‌های وسیعی در کشور شدیم و این چک پول‌ها ‏برای فعالیت‌های‎ ‎بازرگانی و خدماتی استفاده شد و میزان استفاده‌ی آنها اگر در سال ‌۸۳ چهار‏‎ ‎درصد بود، به ‏‏‌۴۸ درصد رسید و وارد قسمت خرید و فروش شد”. ‏

وی گفت: “چک‌پول‌هایی که تولید‎ ‎شد عمدتا خلاف قانون بود و این‌که طبق قانون بانک‌ها می‌توانند ‌۴۰ درصد‏‎ ‎از دارایی‌های نقدی‌شان را چک پول کنند، ما دیدیم که در برخی از بانک‌ها‎ ‎این امر به ‌۲۰۰ درصد رسید. در ‏شش ماه اول بانک‌ها می‌توانستند ‌۲۴ هزار‏‎ ‎میلیارد تومان با چک پول قدرت خرید ایجاد کنند ولی این در عمل ‏به ‌۱۲۰‏‎ ‎هزار میلیارد تومان رسید. یعنی چیزی حدود ‌۷۰ درصد قدرت خرید ایجاد شد‏‎ ‎برخلاف قانونی که باید ‏اجرا می‌شد”. ‏

سیستم مشهور “من گفته بودم” جائی خود را بیش تر نشان داد و رییس‌جمهور را بی نیاز از پاسخگوئی به ‏مردم قرار داد که گفت “من تخلفاتی که‎ ‎در این مورد بود را پی‌گیری کردم و از آقای مظاهری نیز خواستم که ‏پی‌گیری‎ ‎کند و آقای مظاهری نیز بعد از پی‌گیری که کردند این امر را تایید کردند و‎ ‎اتفاقاتی که در این ارتباط ‏رخ داد، اشتباه بود و من به دوستان گفتم که این‎ ‎خیانت به کشور بود و باید این مساله را مورد بررسی قرار ‏داد و این اتفاقی‎ ‎که افتاد باعث شد که نقدینگی به بازار تحمیل شود.‏‎”‎

تنها شباهتی که گزارش شب قبل رییس جمهور به گزارش های پیشین وی داشت آن جا بود که به افشاگری ‏علیه افراد نامعلوم و مفسدان اقتصادی دست زد و در بخش عملکرد موسسات‎ ‎مالی و اعتباری که مجوز از ‏بانک مرکزی ندارند گفت “من دو سه‎ ‎عدد از فعالیت‌های آنها را نیز می‌گویم. یکی از این موسسات مالی و ‏اعتباری‎ ‎که حداکثر ظرفیت و سرمایه‌ی آن ‌۵۰ میلیون تومان بود و طبق قانون ‌۱۲‏‎ ‎برابر سرمایه‌ی خود ‏می‌تواند تسهیلات ارایه دهد ولی این موسسه با ‌۵۰‏‎ ‎میلیون تومان، ‌۳ هزار میلیارد تومان مانده تسهیلاتش ‏است. یکی دیگر از این‎ ‎موسسات، سرمایه‌اش ‌۳۲ میلیون تومان است ولی ما می‌بینیم که ‌۶۵۰ میلیارد‏‎ ‎تومان ‏وام داده است”. ‏

و مهم ترین تفاوتش آن جا بود که احتمال خطا به دولت و خود داد و از مردم حلالی طلبید و گفت: “دو سال و ‏چند ماه است که‎ ‎در خدمت شما هستم تلاش خود کرده‌ام سعی خود کرده‌ام، و نیت‌ من و همکارانم‏‎ ‎نیز جز ‏اصلاح امور نبوده است. تلاش‌های ما برای عزیز کردن کشور و ملت است‏‎ ‎و من تمام ملت ایران با تمام ‏وجود دوست دارم و برایشان تلاش می‌کنم. اگر‎ ‎اشتباهی، کوتاهی، سستی در جایی شده است و یا برخی کارها ‏کفایت نکرده، اگر‎ ‎در جایی حرفی زدم که به ساحت ملت ایران آسیب زده و یا در جایی که باید، دفاعی نکرده‌ام ‏و یا در جایی که باید می‌خندیدم این کار را نکردم و هر‎ ‎کوتاهی دیگری بوده ملت به بزرگ‌واری خود ببخشد و ‏حلال کند. هر کس به من‎ ‎توهین کرده را از قبل حلال کردم، آن‌ها که اغراض سیاسی داشته‌اند امیدوارم‎ ‎خدا ‏هدایت‌شان کند و من آن‌ها را نیز بخشیده ام.“‏