حکم دلارام علی در حالی صادر شد که دختر جوان کمپین یک میلیون امضا برای تغییر با شجاعت و جسارت و حتی افتخار به استقبال اجرای حکم زندان رفت تا ثابت کند که استفاده از حربه و شمشیر زندان برای کنترل حرکت زنان در ایران حربه ای است که دیگر کارایی ندارد .
آمادگی پرداخت هزینه از سوی فعالان زنان در ایران این مدعا را اثبات می کند که این حرکت اجتماعی، یکی از مهمترین ویژگی های جنبش های اجتماعی را داراست و پاسخی است برای آنهایی که این جنبش اصیل و بر خواسته از میان توده های اجتماعی را فاقد ویژگی های جنبش نمی دانند.
امروز دلارام و دلارام ها، الگویی هستند برای آن ها که مایل به تغییرات اجتماعی اند، اما تصور می کنند تغییرات بدون هزینه و خطر کردن امکان پذیر است . پاسخی هستند به افرادی که می خواهند در اقیانوسی پر تلاطم قایق سواری کنند، اما نمی خواهند حتی یک قطره آب آنها را خیس کند و امثال دلارام علی ثابت کرده اند که از پذیرفتن عواقب این مسیر که جز در خواست برابری برای آحاد ملت ایران است نمی هراسند و توانایی آن را دارند که با امید به راه خود ادامه دهند .
این دختر جوان نسلی را نمایندگی می کند که با شنیدن کلمه خطرناک از خطر کردن پرهیز نمی کند و با ایستادگی در مفابل انگ زدن ها و تهمت ها و اختلاف افکنی هاتوطئه حریف را خنثی می کند. نسلی که از مارک زدن پرهیز می کند و اجازه اختلاف افکنی و انهدام از درون را نمی دهد. چرا که واقعا حریم شخصی افراد را پاس می دارد و آن را باور کرده است و آن را نه یک شعار بلکه یک حق به عنوان خقوق شهروندی برای هر ایرانی می داند. آنچه امروز برای همه فعالان جامعه مدنی و سیاسی مهم است تعهد به حمایت از همه افرادی است که به هر شکل حقوق اولیه انسانی از جمله آزادی های اجتماعی از آن ها سلب شده است. حمایت از همه افراد و حرکت هایی که برای برابری انسان ها تلاش می کنند و در راه دفاع از حقوق بشر متحمل سختی ها و مشکلات فراوان می شوند.
فعالان سیاسی با هر عقیده و ایدئولوژی می توانند حول دفاع از حقوق بشر گرد هم آیند و با یکدیگر گفت و گو کنند و ضمن فعالیت در گروه های خود و حفظ چارچوب تشکیلاتی اشان با اتحاد با سایر گروه ها در جهت رشد و پای بندی به حقوق بشر در ایران تلاش نمایند. دفاع از دلارام علی و اعتراض به حکم نا عادلانه او یکی از این موارد است. اعتراض به مرگ زهرا بنی عامری پزشک جوانی که در زندان همدان به طرز مشکوکی در گذشت نیز از جمله همین موضوعات است . همچنان است اعتراض به کتک زدن مادر روناک صفار زاده که برای روشن شدن وضعیت دخترش به مقامات قضایی مراجعه کرده بود، دستگیری هانا عبدی، بازداشت دانشجویان دانشگاه های علامه و امیر کبیر،اعدام های اخیر، کتک زدن وحشیانه افراد تحت عنوان اراذل و اوباش، اجرای احکام سنگسارو خلاصه تمام مواردی که فضای سیاسی و اجتمایی ایران را از خود متاثر کرده و می کند…
هر گونه بی عملی و بی تفاوتی از سوی این گروهها نسبت به آنجه امروز می گذرد، نه تنها نشانه انفعال در مقابل ناقضان حقوق بشر تلقی میشود، بلکه به این معناست که نیروهای داعیه دار دموکراسی و مشارکت در اداره امور ایران، اولویت خود را نه پاسخگویی به مطالبات اجتماعی و سیاسی یا اجرای مفاد حقوق بشر، که دستیابی به قدرت تلقی می کنند؛ و البته حافظه تاریخی ملت ایران هیچ گاه این بی عملی را فراموش نخواهد کرد.
همه گروه ها و افرادی که به هر علت، از جمله تایید صلاحیت و حضور در انتخابات، از موضع گیری در باره پایمال شدن حفوق انسان ها خودداری می کنند، تردید باید داشته باشند که که سکوت امروز آنها، فردا گریبانشان را در حالی خواهد گرفت که آن روز، تنها خواهند ماند .
امروز، روز دفاع از امثال دلارام علی است. افراد زیادی می توانند به کمیته مادران بپیوندند و قدم های دیگر مادران را در راهرو های داد گستری همراهی کنند . اگر امروز دلارام شلاق بخورد، فردا بسیاری این راه را خواهند رفت. شاید اگر آن روز که فعالان جنبش زنان از دیگر گروه ها دعوت کردند که در تظاهرات 22 خرداد زنان را همراهی کنند و آنها به بهانه اینکه مطالبات شما مطالبات ما نیست از شرکت در تظاهرات سر باز نمی زدند و پشت به پشت یکدیگر حرکت می کردند، ما امروز شاهد چنین احکام عجیبی برای حامیان برابری بین زنان و مردان نبودیم.
آیا وجدان بیدار ایرانیان تحمل تازیانه خوردن دختران برابری خواه را خواهد داشت؟ آیا هر ضربه ای بر دلارام ضر به ای بر مشروعیت گروه های سیاسی و افراد مدعی نخوا هد بود؟ همه می توانند به هر نحوی بر این حکم اعتراض کنند. وقت آن رسیده که پیران سیاست از جوانان درس گیرند و به جای نشستن در اتاق های در بسته و جلسات طولانی در کنار این جوانان حضور یابند. وقت آن است که به جای آنکه آنها را مشتی جوان رادیکال یا زن احساساتی بخوانند، همرا هی شان کنند و باور داشته باشند که آنها چیزی نمی خواهند جز حق برابر؛ و اگر با آنها همصدا نمی شوند به صدای آنها گوش کنند؛ و اگر آن را باور ندارند با شفافیت و شجاعت اعلام کنند که چه می خواهند…