ایران و نفت، تهدیدی واقعی

نویسنده

» تحلیل فیگارو از وضعیت خطرناک جهان

ژان ماری شوالیه

نشست هفته گذشته میان سران گروه هشت کشور در کمپ دیوید بار دیگر کمبودهای نفتی اروپا را یادآوری کرد و باز توجهات به ویژه به سمت ایران معطوف شد. احتمال دستیابی این کشور به سلاح اتمی برای اسراییل به مثابه یک کابوس است و صحبت از حمله اسراییل به ایران برای نابودی چند مرکز استراتژیک اتمی نیز مرتباً شنیده می شود. این موضوع همچنین به مانند کابوسی برای آمریکاست که نخواهد توانست در برابر چنین حمله ای ساکت بماند. مسأله مداخله نظامی به طور مرتب ازسوی برخی شخصیت های جنگ طلب مطرح می شود. در ماه فوریه ۲۰۱۲ مقاله ای در “فارین افیرز” به چاپ رسید که عنوان آن “زمان برای حمله به ایران” بود. جدا از ملاحظات نظامی و فنی برای امکان حمله به ایران، این سؤال را باید مطرح کرد که پیامدهایی که چنین حمله ای بر بازارهای نفتی می گذارد چه خواهد بود.

سؤال اصلی که به طور رسمی کم مورد تحلیل قرار می گیرد این است که بدانیم ایران چطور در برابر چنین حمله ای واکنش نشان خواهد داد.

به نظر می رسد یکی از اولین واکنش های این کشور بستن تنگه هرمز خواهد بود. ازطرف دیگر، سران جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده اند که این اقدام را به عنوان یک عمل تلافی جویانه انجام خواهند داد. درواقع این تنگه یک نقطه حیاتی برای تأمین نفت خام، محصولات نفتی و گاز طبیعی مایع به سراسر جهان است و ۳۵ درصد از محصولات نفتی جهان از این تنگه می گذرد. از این آبراهه هر ساله در حدود ۲۵۰۰ نفت کش صادرات هیدروکربن ایران، امارات متحده، بحرین، کویت، قطر، عربستان و عراق را منتقل می کنند. براساس اصول حقوق بین المللی، رفت و آمد آزاد کشتی ها در این تنگه به طور مشترک ازسوی دو کشور مجاور آن، یعنی ایران و عمان، کنترل می شود.

آیا بستن تنگه هرمز به نفع ایران خواهد بود؟ آیا این کشور توانایی این کار را خواهد داشت؟ من مایلم به هر دو سؤال پاسخ منفی دهم. نیروهای مسلح ایران می توانند رفت و آمد کشتی ها را نه تنها در تنگه هرمز، بلکه در کل خلیج فارس با مشکل روبرو کنند. درواقع ایران دارای یک ناوگان پرقدرت است و شناورهای ویژه ای مانند اژدرافکن، زیردریایی، و قایق های تندرو دارد که به شکلی هولناک می توانند کارآمد ظاهر شوند و در عرشه های خود کماندوهای انتحاری قرار دهند. این کشور همچنین زرادخانه قابل توجهی از مین، موشک و اژدرهای هدایت شونده دارد. پس ایران این امکان را دارد که به صورت گسترده بتواند رفت و آمد کشتی ها را با مشکل روبرو کند.

این موضوع می تواند قیمت محصولات نفتی و گازی و همچنین هزینه های انتقال و بیمه را به شدت افزایش دهد. در کوتاه مدت می توان افزایش قیمت ها را کنترل کرد: کشورهای عضو سازمان بین المللی انرژی می توانند ذخایر استراتژیک خود را به بازار نفت تزریق کنند. البته چنین اقدامی تخلف از حقوق بین المللی است که می تواند بر روند تأمین انرژی کشورهای بزرگ واردکننده تأثیر بگذارد و همچنین درآمدهای برخی کشورهای صادرکننده را کاهش دهد. با اینکه روسیه به صورت مستقیم در تنگه هرمز دخالت ندارد، ولی می تواند در تصمیم گیری های جمعی جامعه بین الملل مانع تراشی کند.

علی رغم تمامی این مسایل، این طور می توان تصور کرد که عملیات نظامی گسترده، احتمالاً تحت رهبری ایالات متحده، هرچه سریعتر برای قطع اختلال و ایجاد نظم آغاز شود که این موضوع مطمئناً به آسیب های جانی و تنش های منطقه ای منجر خواهد شد.

به نظر می رسد که اختلال در رفت در آمدهای دریایی در بلند مدت برای ایران بسیار منفی تمام شود، زیرا جامعه بین الملل را علیه ایران بسیج خواهد کرد.

اینها همه نشان دهنده آن است که مذاکره و اعمال تحریم های اقتصادی بر هرگونه عملیات نظامی که می تواند پیامدهای غم انگیزی در کل منطقه به همراه داشته باشد، ارجح است.

منبع: اکو، ۲۴ می