مهرداد شیبانی
صبح فردا که هفته سوم اسفند ماه 1386 پایان می گیرد، در یخبندان سیاسی ایران، دو تیم به میدان می روند تا بر سر کرسی های باقیمانده از مجلس هشتم رقابت کنند.
تیم رهبری که پیشتر 190امتیاز رابصورت کرسی های قرمز رنگ مجلس درکیسه دارد، در “مه شدید و غلیظ صبحکاهی”ـ به تعبیر روزنامه اعتماد ملی ـ به مقابله با تیم یاران خاتمی می رود که روزهای آخر دست به دامن پگاه آهنگرانی، شعر همراه شو رفیق سیاوش کسرائی و ائمه معصومین شده اند تا شاید بازیکنانشان که اغلب ذخیره های تیم اصلاح طلبان هستند، بتوانند به مجلس راه یابند.
تیم “شیخ” هم البته هست که عکس شان در صفحه اول روزنامه شان آمده و عین تصویر پرمعنایی است که مربی یعنی شیخ کروبی از ایران دارد: در دو طرف 5 کاندیدای پیچیده در سیاهی که یکیشان حاج خانم مربی است ؛ و درمیانشان تعدادی بازیگر مردسیاسی که چون مردند بالباس ورزشی ظاهر شده اند. وهمگی “بازیگران سیاسی” که مربی تیم حریف اجازه داده به میدان بیایند تا نمایش انتصابات، انتخابات “ آزاد، سالم و عادلانه” تبلیغ شود که خواست همه مردم ایران و محافل جهانی است.
تیم یاران خاتمی می خواهد “نقشه اقتدارگرایان” برای یک دست شدن مجلس هشتم را بر هم بزند و بقول خاتمی مانع انجام “نقشه های بزرگی” بشود که “خیلی” ها کشیده اند.
سخنان طبق معمول درپرده خاتمی را، محمد علی ابطحی باز می کند: “مهمترین پیامشان این بود که مبادا غیر اصولگرایان بتوانند در سطح گسترده وارد صحنه ی پارلمان شوند. به صورت مصنوعی هم علاقه مند بودند که دو جناح محافظه کار درون سیستم را به عنوان دو جناح کشور معرفی کنند و برای انتخابات ریاست جمهوری هم راه را بر اصلاح طلبان ببندند. آقای خاتمی در تحلیل شرایط فعلی گفت باید بازی آنان را به هم بریزیم. تشکیل یک اقلیت قوی و بزرگ، همان چیزی است که بازی محافظه کاران حاکم بر قوای مختلف را به هم می زند.”
و خاتمی درست در همان روزهائی می خواهد بازی بزرگان را بهم بزند که دارند برای برادرش ـ داماد خانواده آیت اله خمینی ـ یکی از آن آش های پر روغن را بار می گذارند. کیهان که در امورامنیتی تخصص ویژه دارد، مذاکره محمد رضا خاتمی باسفیر آلمان را رومی کند وحتی متن این گفت وگوی “محرمانه” را هم انتشار می دهد، تا غلامحسن اژه ای وزیر اطلاعات و از مهره های اصلی قتل های زنجیره ای به او مهر خیانت بزند.
”مردم” هم بطور خود جوش فعال می شوند و به چند حوزه یاران خاتمی حمله می کنند و عکس های رئیس جمهور سابق را که درمقابل نظامی که قبول داشت، عقب نشینی کرد به آتش می کشند.
در تیم رهبری هم دو جناح دارند خودشان را گرم می کنند که بسوی قبضه کامل قدرت بروند. جناح روحانی ـ سنتی که در لیستش علی لاریجانی را دارد؛ و جناح نظامی ـ امنیتی که زیر نام پدر عروس رهبری یعنی حداد خان عادل، تا دلت بخواهد اسامی قاتلان و آدم کشانی مانند روح اله حسینیان را ردیف کرده است که قلب سعید امامی در سینه هایشان می تپد.
از مدتی پیش هم نظامیان و بسیجیان و روضه خوانان و مداحان بسیج شده اند تا باکمک رادیو و تلویزیون و دهها روزنامه با یک “یا حسین” دیگر قال جمهوری را بکنند و سلطان را جانشین شاه کنند.
و همه تیم ها هم “مردم” را دعوت می کنند در مسابقه ای شرکت کنند که سالهاست تیم ملی ایران از آن حذف شده است و زنان و مردانش را به سحرگاهان اعدام برده اند و یا مجبور به ترک میهن کرده اند.
جمعی از شخصیت های سیاسی دراعلامیه ای این انتخابات را “مسخره گرفتن ملت ایران” نام می دهند و فرخ نگهدار هدف ان را چنین جمعبندی می کند: “هدف درست کردن مجلسی بله قربانگو است که بیشتر ماشین قانوننویسی باشد تا خانه ملت. رویای رهبری است که بیشترین مردم با کمترین حق انتخاب، پای صندوقها حاضر شوند. نیاز کشور آن است که بیشترین مردم با بیشترین حق انتخاب پای صندوق حاضر شوند.“
مصطفی تاج زاده هم حرف آخر را می زند: “وقتی می خواستند جمهوری اسلامی را مثال بزنند می گفتند مانند پرنده ای با دو بال(راست و چپ) است اما امروز تشبیه به اتوبوسی می کنند که یک راننده دارد و مردم هم به مثابه سرنشینان آن موظف به سکوتند، چون حواس راننده پرت می شود پس باید خفه شوند و هیچ اعتراضی نکنند.“
در روزهای آخر اسفند که باد بهاری می وزد و شکوفه از خاک سر بر می کشد، در ایران یخبندان سیاسی است. آخرین خبرهای غروب چهارشنبه از سردی بی سابقه فضای انتخاباتی می گوید.
بیشتر سخن از سردار زارعی است که او را در حال نماز جماعت باشش زن برهنه یافته اند. این سردار بزرگ ماموریت ویژه داشته است تا با همکاری قاضی مرتضوی “اراذل واوباش” را از میان ببرد و “طرح امنیت اجتماعی” رابرای حفظ نوامیس مردم پیاده کند. فعلا هم برای خودش می گردد و حال می کند تاآبها از آسیاب بیافتد و لابد برای آموزش اخلاق به مردم به جای دیگری فرستاده شود.
در روزهای آخر هفته یک نظامی دیگر هم در ارتباط با ایران مورد توجه رسانه های جهانی قرار می گیرد. فرمانده ارشد نظامی امریکا ویلیام فالون از سمتش در فرماندهی مرکزی آمریکا درخاورمیانه کناره گیری می کند. خبر ها حاکی است او مخالف اصلی حمله نظامی جرج بوش به جمهوری اسلامی بوده است.
هفته دیگر درچنین روزی، سال نو می شود در میهن زخمی و هنوز بوی جنگ و مرگ می آید.