فرصتی تازه برای ایران

نویسنده

» مقاله میدل ایست آنلاین درباره سفر منشور کوروش به تهران

آلن فیلیپس

در تاریخ خاورمیانه باستان، شاید تعداد معدودی از کتیبه ها وجود داشته باشد که از منشور کوروش اهمیت بیشتری داشته باشد. گفته می شود قدمت این اثر به زمان فتح بابل توسط کوروش در سال 539 قبل از میلاد باز می گردد. در این کتیبه آمده است که پادشاه ایران به آیین مردم بابل و عزم آنها برای بهبود وضعیت زندگی شان احترام می گذارد و خاطر نشان شده که پادشاه ایران فرمان آزادی اسرا و اجازه بازگشت آنها به خانه هایشان را داده است.

این کتیبه در کنار سایر اطلاعاتش، شواهد تاریخی از خارج کردن بابل از زیر سلطه یهودیان توسط کوروش در اختیار می گذارد. با کمی اغراق ادعا می شود کتیبه کوروش اولین منشور حقوق بشر در دنیا بوده است.

این کتیبه سفالی در سال 1879 در خرابه های بابل یافت شد و در موزه بریتانیا نگهداری می شود. علیرغم قدمت زیاد این کتیبه، مکتوبات آن به سیاست های روزگار مدرن بسیار نزدیک است. شاه فقید ایران در سال 1971 این اثر را به عنوان نماد سلطنت خود خواند، سلطنتی که سابقه ای 2,500 ساله از امپراطوری پرشیا یا پارس را با خود به همراه داشت. شاه سران دنیا را به تخت جمشید دعوت کرد اما این ریخت و پاش ها تنها باعث تحریک احساسات مردم برضد خودش شد. او هفت سال بعد و با وقوع انقلاب اسلامی، سرنگون شد.

این کتیبه به صورت موقتی و برای مدت چهار ماه از لندن به تهران منتقل شده است. این رویداد، رژیم دینی ایران را با یک سرگشتگی روبرو کرده است. بزرگداشت ایران پیش از اسلام در مدت 30 سال گذشته مرسوم نبوده و به عنوان میراثی طاغوتی درنظر گرفته شده است.

اما محمود احمدی نژاد از این فرصت برای تبدیل ابهت منشور کوروش به نمادی برای قدرت و شکوه جمهوری اسلامی استفاده کرد. سال ها بود که به آقای احمدی نژاد به عنوان یک متعصب دینی و شخصی که منتظر ظهور مسیح شیعیان است، نگاه می شد. اما وی اکنون با چهره یک ملی گرای ایرانی ظاهر شده است.

آقای احمدی نژاد روز یکشنبه در مراسم رونمایی از این کتیبه در موزه ملی ایران، در پی متصل کردن ایران به امپراطوری کهن پرشیا برآمد. او به دور گردن مردی که به شیوه سربازان پادشاهی کوروش لباس پوشیده بود، چفیه ای انداخت. چفیه نماد شبه نظامیان بسیجی طرفدار دولت است. او با توصیف کوروش به عنوان “پادشاه جهان”، کتیبه وی را نمادی از حقوق پایه بشر، آزادی، حق آزادی تفکر و ایده های انقلابی برای جنگ با خفقان خواند. رقصند های محلی با پوشش اقوام محلی مختلف در ایران نیز با موسیقی سنتی ایرانی به اجرای برنامه پرداختند.

روزنامه تندروی کیهان با ورود به این بحث نوشت، این کتیبه “به ایران تعلق دارد” و نباید به “سارقان” موزه انگلیس مسترد شود.

در این نمایش وطن پرستانه ایرانی، چندین مشکل به چشم می خورد. اول اینکه کتیبه در بابل در 85 کیلومتری جنوب بغداد کشف شده است، بنابراین اگر قرار است به جایی برگردانده شود، باید به عراق مسترد شود و نه ایران. دوم اینکه محققان نسبت به ایده محسوب کردن کوروش کبیر به عنوان اولین منادی حقوق بشر تردید دارند. ظاهراً چنین رسمی به هزاران سال پیش در بین النهرین، عراق فعلی، باز می گردد که در آن پادشاهان جدید برای تاجگذاری به نقل چنین سخنانی دست می زدند. نیل مک گرگور رئیس موزه انگلستان چنین می گوید: “ممکن است کتیبه در واقع یک سند حقوق بشر باشد و مسلماً به تاریخ ایران مربوط می شود، اما در واقع نشانی از یک سند ایرانی ندارد بلکه بخشی از یک تاریخ بزرگتر باستانی، پادشاهی بین النهرین و در دوره پراکندگی یهودیان است.” خلاصه اینکه کتیبه کوروش به همان اندازه که ریشه در تاریخ ایران دارد، به تاریخ بین النهرین نیز تعلق دارد.

از بحث های علمی که بگذریم، آنچه در واقع اهمیت دارد، محتوای سخنان آقای احمدی نژاد است. جای تعجب نیست که یک سیاستمدار در لحظات سخت خود را در پرچم کشورش بپیچد، و البته رئیس جمهور ایران نیز در زیر کوهی از مشکلات است. تحریم های جدید برای بازداشتن ایران از پیگیری برنامه هسته ای در حال اثرگذاشتن هستند و دولت را به صرفنظر کردن از یارانه های سوختی مجبور کرده است. ظهور جنبش سبز پس از تقلب انتخاباتی سال گذشته نیز بر جایگاه رهبری رژیم تأثیر گذاشته است و از سوی دیگر، آقای احمدی نژاد به تلاش برای کسب قدرت بیشتر به جای خدمت رسانی به روحانیون متهم شده است. اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر آقای احمدی نژاد که به نوعی نقش یک مرشد را برای وی ایفا می کند، در کانون نارضایتی ها قرار گرفته است. او با ایده “اسلام منهای روحانیت” مرتبط است، به این معنا که ایران یک ملت اسلامی است که باید تحت تأثیر منافع ملی خود و نه آیت الله ها پیش برود. این نظریه در ایران جدید به ارتداد و انحراف شبیه است. آیت الله خمینی بنیانگذار انقلاب 1979 ایران گفته بود: “اسلام منهای روحانیت مساوی دارو بدون پزشک است.”

آقای احمدی نژاد هرگز نخواهد توانست اعتماد طرفدارن جنبش سبز را دوباره جلب کند. او آشکارا تلاش می کند حمایت طیف غیرسیاسی را جلب کند که از عدم صلاحیت رژیم آخوندی به ستوه آمده، خواستار ایران موفق تری بوده و پذیرای دنیای مدرن است.  از آنجا که دو سوم جمعیت کشور پس از سقوط شاه به دنیا آمده اند، سخن گفتن از نقش قهرمانانه روحانیت در سرنگونی شاه خریدار چندانی ندارد، بلکه ممکن است سخن گفتن از کوروش کبیر به عنوان پادشاه دنیا معنا مفهوم بیشتری داشته باشد.

آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی ایران قبلاً آقای احمدی نژاد را به دلیل عبور از خطوط قرمز هدف انتقاد قرارداده است و از احزاب خواسته است که مجادلات شان را در خفا نگه دارند.

ایران در دوره ای از بحران و سرگشتگی به سر می برد. پیش بینی اینکه قدردانی از کتیبه کوروش توسط آقای احمدی نژاد به فروپاشی رژیم منجر خواهد شد، همانطور که سرنوشت شاه را رقم زد، حماقت آمیز به نظر می رسد. تاریخ به این زودی ها تکرار نمی شود.

اما روشن است که در دوره ای که رژیم ایران به پایان عمرش رسیده است، و در دوره ای که احزاب رقیب در حال دریدن گلوی یکدیگرند، نیاز به یافتن چیز جدیدی برای تسخیر قلب طرفداران احساس می شود. آقای احمدی نژاد با اظهارات دردسرساز و سیاست های عوامگرایانه اقتصادی شکست خورده اش، آشکارا خود بخشی از این مشکل است و نه راه حلی برای مشکل. با این حال، طرفنظر از تحرک رژیم برای تأکید بیشتر بر وطن پرستی، پیش بینی اینکه ایران در نهایت به کدام سو خواهد رفت دشوار است.

 

منبع: میدل ایست آنلاین- 17 سپتامبر