به نظر می رسد که حکومت در حال تبدیل کلمات خشن به کلمات ظریف است. از یک طرف در داخل کشور جناح های بیرون از قدرت در مورد خطر جنگ هشدار می دهند. مهدی کروبی که معمولا تا شش تا موشک توی حیاط خلوت خانه شان نخورد، نگران نمی شود، گفت: « مردم از اوضاع کشور نگران هستند.» متکی هم که توسط اعلمی برای سووال به مجلس خوانده شده بود، گفت: « خاورمیانه در حال ورود به یک موقعیت جنگی است.» البته متکی یک طوری در مجلس حرف زد، انگار آمریکا قرار است با کویت بجنگد و ممکن است خدای ناکرده توپ شان بیفتد توی حیاط خانه ما و اگر این اتفاق افتاد ما باید توپ شان را پاره کنیم. ظاهرا کمی از نگرانی شدید جنگی کاسته شده است، چون ناو هواپیمابر آیزنهاور که وسط خلیج فارس لنگر انداخته بود، خلیج فارس را ترک کرد و به شرق عمان رفت تا آنجا کنگر بخورد. روسیه هم به عنوان رئیس اتحادیه آدم فروش های مقیم اروپا، اعلام کرد: « تحویل 29 مجموعه موشک تورام یک به ایران تمام شده. این موشک ها صددرصد دفاعی است. برد این موشک ها چهل کیلومتر است و برای انهدام هواپیما، هلی کوپتر، موشک بالدار و هواپیمای بدون سرنشین استفاده می شود.» البته یک خبر نگران کننده این که آمریکایی ها می خواستند در کردستان عراق یک پایگاه نظامی درست کنند، که فعلا موضوع منتفی شده است و کردها با ایجاد این پایگاه مخالفت کردند و آمریکایی ها هم سرشان را انداختند پائین و از غصه کلی گریه کردند.
دیپلماسی بگیر و ولش کن
واقعیتش را بخواهید جمهوری اسلامی اصولا یک موضوع ایرانی است، اگر فشاری به حکوکت نیاید تا ابد هیچ کاری نمی کند. مثل خودمان که می توانیم بیست سال در مورد یک موضوع حرف بزنیم ولی از جای مان تکان نخوریم. فعلا علی بی خیال از ترس جنگ تبدیل به علی ورجه شده و دائم از دمشق به عراق می رود و از پکن به مونیخ، اما تا یک دقیقه ولش کنی، شلوارش را کی کند( نگران نباشید، زیرش پیژامه پوشیده است) و لم می دهد به مخده و کتاب تاریخ زندگی سنت اکویناس را می گذارد جلویش و شروع می خواند به فلسفه خواندن. دیروز انگلیس در مورد افزایش فشاراروپا به ایران هشدار داد. سخنگوی دولت هم بدون اینکه یادش باشد که اروپا هنوز هم مهم ترین شریک اقتصادی ایران است، زرتی نظر پراند و گفت: « مگر اروپایی ها تا کنون به ما کمکی کردند که اکنون ما را تحریم می کنند.» از طرف دیگر سخنگوی وزارت خارجه از موضع بابای بچه به بچه بابا گفت: « اتحادیه اروپا از رفتارهای چالش آمیز قدرت های فزون طلب فاصله بگیرد.» آگاهان هم به اروپایی ها تذکر دادند که به این حرف ها گوش کنند، چون حتما عقل سخنگوی وزارتخارجه ایران از عقل سران 29 کشور اتحادیه اروپا بیشتر است، وگرنه اروپا این همه بدبختی نداشت و ایران این همه در سیاست خارجی اش موفق نبود. از طرف دیگر پیروزی بزرگ دیگری در سیاست خارجی ایران رخ داد و شکایت ایران در مورد حمله آمریکا به کنسولگری اربیل اصلا در شورای امنیت طرح هم نشد. در این میان شیخ حسن روحانی هم حرف مهمی زد. وی که مثل سایر ایرانی ها مشکلش دیگران هستند، گفت: « تحریم ایران به ضرر همه کشورهاست.» آگاهان به آقای روحانی گفتند: حاج آقا! شما مواظب باش کلاه خودت رو باد نبره، نمی خواد به فکر ضرر و منفعت بقیه کشورها باشی. اما و هزار اما، بشنوید که متکی و لاریجانی همزمان با رایس به مونیخ می روند تا در همایش مونیخ 43 شرکت کنند. موضوع این همایش مسائل هسته ای ایران است. پوتین، مرکل، رایس، گیتز، سولانا و فرماندهی ناتو در این اجلاس شرکت می کنند. من فکر می کنم این رایس و لاریجانی یک ماجرایی با هم دارند، البته مطمئنم لاریجانی آن جوان قزوینی نیست، ولی من نمی دانم چرا تازگی ها تا یکی از این دو تا به جایی می رود سروکله دیگری هم آنجا پیدا می شود؟
محمود صحاف گزارش تلویزیونی داد
اولش که آمده بود، به نظر خیلی ها می آمد که موجود مظلوم بدبختی است که حداقل اگر عقل درست و درمانی ندارد و جمال و کمالش ایراد دارد، حداقل صداقت دارد، اما حالا دیگر طرف بکلی قاطی کرده و زده به کانال بی خیالی. بالاخره انتظارها بسرآمد و جمال بی مثال یار از هاله نور بدرآمد و احمدی نژاد در صدا و سیما ظهور کرد و مسائل این روزها را برای مردم گفت. خلاصه اظهارات احمدی نژاد در سخنان دیشب در صدا و سیما چنین بود:
همه مشکلات کشور از گذشته مانده است و ما که وقتی آمدیم می گفتیم این همه مشکل در کشور وجود دارد و ما آنها را حل می کنیم، فعلا نشستیم کنار و این مشکلات را نگاه می کنیم.
رابطه ایران و کشورهای جهان در طول سال گذشته بشدت گسترده شده است، به همین دلیل هر پانزده عضو شورای امنیت علیه ایران رای دادند.
برای هسته ای شدن هیچ هزینه ای ندادیم، این 80 میلیارد دلار پول هم که چیزی نیست، جنگ هم کاملا طبیعی است و در دوره خاتمی و هاشمی هم ما سه بار جنگیدیم.
امسال ایران بیش از چهل درصد رشد صادرات غیرنفتی داشته است که درآمد آن مثل درآمد صادرات نفتی توی سطل زباله ریخته است.
علت گرانی همه چیز دولت های قبلی هستند، منتهی اینقدر بدجنس هستند که در دوره خودشان نگذاشتند این چیزها معلوم شود.
چیزی به اسم تورم وجود ندارد و هفتاد میلیون نفر تحت القائاتی قرار گرفته اند که فکر می کنند قیمت ها افزایش پیدا کرده، در حالی که اگر به هیچ چیز گوش نکنند و هیچ جا نروند و هیچ چیزی نخرند تحت القائات قرار نمی گیرند و تورم از بین می رود.
آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، کسانی هم که ماموران ما را در کنسولگری گرفتند از کره مریخ آمده بودند و قرار است ما با آنها بجنگیم.
دولت شش هزار میلیارد برای ایجاد مشاغل زود بازده هزینه کرده است که قرار است تا پنج سال دیگر بازده آنها معلوم شود.
همه مردم دنیا دل به دولت ما بسته اند و از ما راهکار می خواهند، منتهی ما چون زبان بلد نیستیم نمی توانیم به آنها راهکار نشان بدهیم، در نتیجه خودمان را نشان می دهیم.
ایران تابع مقررات آژانس بین المللی انرژی اتمی است، وگرنه مرض نداشتیم ماموران آژانس را راه ندهیم.
آگاهان اعلام کردند پس از گفتگوی صمیمانه رئیس جمهور با مردم، سی هزار تلویزیون شکسته شد و دویست و پنجاه نفر از خوشحالی سکته کردند.
جواد ظریف رفت، جواد خشن آمد
دو تا راه وجود دارد، یکی این که بازرسان را راه بدهید و بعد اعلام نکنید که ما با آژانس رابطه داریم، دیگری هم همین کار بسیار عاقلانه ای که دولت انجام داد. به دنبال جلوگیری از ورود 38 بازرس آژانس انرژی اتمی، امروز الهام شدیدا تاکید کرد که دولت به همکاری با آژانس ادامه می دهد. لاریجانی هم با البرادعی تلفنی حرف زد و گفت: « بازرسان آژانس می توانند به فعالیت های خود در ایران ادامه دهند.» به نظر شما کدام موجود باشعورو نابغه ای جلوی ورود بازرسان مذکور را گرفته و بعد به آنها اعلام کرده که می خواهد به همکاری با آژانس ادامه دهد؟ معاون وزیر خارجه آمریکا به شکل کاملا با رایحه ای گفت: « ایران طی سی روز آینده بطور ناگهانی فعالیت های غنی سازی اورانیوم خود را در مرکز نطنز تسریع خواهد بخشید.» به عبارت دیگر آمریکا می خواهد بگوید که ایران را در یک ماه آینده در مورد نطنز شدیدا تحت فشار می گذارد. فعلا سیاست خارجی ایران علیرغم غنای فلسفی اش روز بروز از ظرافت تهی تر می شود. دو روز قبل ماموریت جواد ظریف، تنها موجود ظریف باقیمانده در سیاست خارجی ایران تمام شد و احتمالا قرار است یک جواد خشن به جای او نماینده ایران در سازمان ملل شود.
لبنان رفت روی هوا
من نمی دانم این چه رازی است که به محض اینکه ایران تحت فشار جهانی قرار می گیرد، در عراق و لبنان و فلسطین درگیری شدید می شود و انواع حزب الله و سپاه مهدی و حماس شهر را به هم می ریزند؟ از دیروز اعتصاب گسترده در لبنان که به گفته حسن نصرالله قرار است بدون خشونت برگزار شود، در یک روز سه کشته و صد مجروح داشت. شهر اینقدر شلوغ بود که فواد سینیوره با هلیکوپتر از بیروت خارج شد. حسن نصرالله هم که قرار است چاه نفت عمه اش را بفروشد، به سینیوره گفت: « حتی حاضریم سه میلیارد دلار هزینه جنگ را هم بپردازیم، مشروط به اینکه سینیوره در مورد هزینه های دیگر پاسخگو باشد.» آگاهان به حسن نصرالله پیشنهاد کردند هر هزینه ای که برای سال آینده می خواهد بکند، از حالا به سازمان برنامه و بودجه ایران و دکتر اینقدی نژاد بگوید که در بودجه سال آینده کشورپیش بینی شود.
ناو آیزنهاور به طرقبه رفت
با شنیدن صدای یک انفجار عظیم شهر مشهد با یک سووال مهم مواجه شد. این صدای انفجار ناشی از چیست؟ آگاهان گزارش دادند که « به دنبال شنیدن این صدا برق منطقه طرقبه قطع شد.» ابوالفضل زنجانیان معاون فرماندار مشهد گفت: « هیچ گزارشی تا کنون در این مورد به ما نرسیده است.» ظاهرا فرمانداری مشهد ابتدا چون فکر کرده بود که صدای انفجار به دلیل زلزله است، یک بالگرد را برای پیدا کردن مرکز زلزله به طرقبه و چناران و فریمان فرستاد، اما بعد از اینکه یکی از دانشمندان دانشگاه مشهد به فرماندار توضیح داد که زلزله اولا که صدا ندارد و ثانیا تکان دارد، فرماندار با وزیر کشور در تهران تماس گرفت تا مطمئن شود که در مشهد جایی تکان نخورده است، با این وجود هنوز معلوم نبود که صدای مهیب انفجار ناشی از چیست. به همین دلیل فرمانداری از نیروی زمینی درخواست کرد که منطقه را جستجو کنند تا اگر آمریکا حمله کرده باشد، پاسخ دندان شکنی به استکبار جهانی بدهند. نیروی زمینی هم با نیروی دریایی تماس گرفت و گزارش کرد که ناو آیزنهاور از خلیج فارس حرکت کرده و ممکن است که به طرقبه رفته باشد، اما معاون فرماندار بعد از اینکه با بندرعباس تماس گرفت متوجه شد که هیچ راه دریایی از خلیج فارس به طرقبه وجود ندارد. در پایان فرمانداری مجددا تاکید کرد که « هیچ گزارشی تاکنون در مورد انفجار به ما نرسیده است.»
سعید رضوی فقیه با محسن سازگارا؟
اصلا به این نکته دقت کردید که سایت امروز به عنوان مهم ترین وب سایت اصلاح طلبان و مشارکت و غیره یک هفته است که غیب شده و هیچ اثری از آن نیست و کسی هم هیچ مشکلی با حذف این وب سایت پیدا نکرده است؟ من این پیروزی بزرگ را به اصلاح طلبان که قرار است در انتخابات آینده، تجمیعا یا منفردا، یک یا دو انتخابات را ببرند، تبریک عاجزانه عرض می کنم. از طرف دیگر شبکه ششم صدا و سیما در روز روشن و بدون هیچ مشکلی گفت: « گروه سیاست و عملیات مربوط به ایران و سوریه در وزارت خارجه آمریکا با حضور سعید رضوی فقیه، حسین باستانی، علی افشاری، اکبر عطری و محسن سازگارا تشکیل شده است.» سعید رضوی فقیه هم در این مورد شدیدا اعتراض کرد. البته من بعید نمی دانم که آمریکایی ها به این فکر افتاده باشند که از این پنج نفر برای آن اقدام استفاده کنند. اما معتقدم زمان و هزینه های یک جنگ کامل با ایران و سوریه از زمان و هزینه های نشاندن این پنج نفر دور یک میز کمتر است، به همین دلیل این خبر تکذیب می شود.
آخرین هنرهای باهنر
اصولگرایان در حال انفجار کامل از ایجاد فراکسیون اصولگرایان مستقل هستند. به دنبال بحث احضار رئیس جمهور به مجلس که فعلا تعداد امضاهای آن احتمالا به 63 امضا رسیده است، فراکسیون اصولگرایان دچار انشعاب شد. اصولگرایان جناح افروغ اعلام کردند که « فراکسیون جدید اصولگرایان برای جلوگیری از خودکشی سیاسی بود.» افروغ به نقش باهنر به عنوان منشی احمدی نژاد در مجلس اشاره کرد و گفت: « در گذشته دولت هر کاری داشت به باهنر می گفت و او به اکثریت القاء می کرد.» وی توضیح داد که: « اصولگرایان واقعی ما هستیم، دیگران باید جدا می شدند.» از طرف دیگر باهنر هم اصلا قافیه را نباخت و بدون اینکه به روی خودش بیاورد که علت تشکیل فراکسیون اصولگرایان مستقل تلاش برای حل مشکلات اقتصادی کشور است، گفت: « احضار رئیس جمهور به مجلس نباید بر رسیدگی بر امور اساسی مردم سایه افکند، زیرا عمده خواسته مردم هنوز هم مساله تورم، بیکاری و ناهنجاری های اجتماعی است.» همچنین باهنر ضمن پذیرش اینکه گروهی از اعضای اکثریت از جمله احمد توکلی از این فراکسیون رفته اند، اعلام کرد هیچکس از این فراکسیون نرفته است. ظاهرا قرار است بعضی از نمایندگان مجلس امروز صبح با هاشمی رفسنجانی دیدار کنند.
ابطحی دوستت داریم، ابطحی دوستت داریم!
امروز از خواندن نوشته ابطحی در مورد نگرانی های پشت صحنه جنگ میان دولتمردان سابق کلی لذت بردم. این آدم بسیار خلاصه و شیرین و دقیق می نویسد و نکته این که بسیار هم اثرگذار است. البته دیدم که نوازنده انتخاب یک لایت موزیکی در مورد ابطحی نواخته بود. البته آدم وقتی جلوی جمعیت می نوازد، گاهی هم خارج می زند و یک دفعه باعث اعتراض حضار می شود، ولی معمولا نوازندگان وقتی تجربه پیدا می کنند، معمولا سازشان را جلوی جمعیت کوک نمی کنند، آن هم بعد از گذشت شانزده دقیقه از آغاز کنسرت. من به نوازنده پیشنهاد می کنم کمی در نوشتن دقت بیشتری کند، البته این را دوستانه گفتم. راستی! ما هم برای خودمان گاهی رئیس می شویم، نه؟ خوشم آمد از ابطحی که خودش زیر مطلب انتخاب، نظر داده بود و بزرگواری اش را نشان داده بود.