امنیتی ها نمی گذارند پرونده ستار به دادگاه برود

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» وکیل خانواده بهشتی در مصاحبه با روز:

وکیل خانواده ستار بهشتی در مصاحبه با “روز” اعلام کرد که متهمان قتل این وبلاگ نویس کاملا مشخص اند اما فشارهای امنیتی بر دستگاه قضایی تاکنون مانع از ارسال پرونده به دادگاه شده است.

گیتی پورفاضل تصریح کرد: دستگاههای امنیتی میخواهند پرونده را مشمول مرور زمان و از ارسال آن به دادگاه جلوگیری کنند اما من به عنوان وکیل این پرونده چنین اجازه ای نخواهم داد. ایستاده ام و تا زمانی که پرونده به دادگاه ارسال و مورد رسیدگی قرار گیرد پی گیری خواهم کرد.

ستار بهشتی، وبلاگ نویس ۳۵ ساله به گفته خانواده‌اش، سه شنبه، ۹ آبان ماه در منزل مسکونی‌اش در رباط کریم بازداشت و۱۶ آبان ماه خبر مرگ او در زندان منتشر شد. در آن روز خانواده اش در مصاحبه با رسانه ها اعلام کردند پلیس فتا از آنها خواسته برای فرزندشان قبر بخرند.

پیکر این وبلاگ نویس در قبرستان رباط کریم به خاک سپرده شد. کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، کمیته ای برای پی گیری مساله مرگ مشکوک آقای بهشتی تشکیل داد، مسئولان قضایی نیز اعلام کردند که این مساله را پی گیری خواهند کرد. هنوز نتایج پی گیری و چگونگی و علت مرگ مشکوک آقای بهشتی اعلام نشده اما مادر او از تهدید خانواده اش توسط نیروهای امنیتی و گرفتن رضایت نامه از آنها خبر داده است.

اینک گیتی پورفاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی به “روز” می گوید این رضایت نامه، وجهه قانونی ندارد و مادر ستار بهشتی با فشار و تهدید ناچار به دادن رضایت نامه کلی شده است.

این مصاحبه در زیر می آید.

 

خانم پورفاضل، پرونده قتل ستار بهشتی اکنون در چه مرحله ای است؟

هنوز پرونده در بازپرسی است و به دادگاه ارسال نشده. هنوز می گویند دارند بررسی میکنند، در حالیکه متهمان قتل هم مشخص شده اند.

 

دلیل اینکه هنوز به دادگاه ارسال نشده چیست؟ شما پیشتر از اعمال فشارهایی بر دستگاه قضایی صحبت کرده بودید؛ این فشارها از جانب چه کسانی و در چه راستایی است؟

الان در مملکت ما اظهرمن الشمس است؛ فشاری که از سوی دستگاههای امنیتی روی تمام ارگان ها اعمال می شود. فرقی نمیکند دستگاه قضایی باشد یا سایر سازمان ها و ارگان ها. حتی قوای سه گانه که باید از هم جدا باشند هم متاسفانه تحت این فشارها هستند. وقتی یک نماینده مجلس حرف میزند و نظر مخالفی بیان می کند و سپس تحت فشار قرار می گیرد این به چه معنی است؟ الان فشار بر دستگاه قضایی، بخصوص بر دادگاههای انقلاب، کاملا محسوس است. این بدین معنی نیست که فشاری متوجه دستگاههای عمومی نیست اما فشار بر آنها کمتر است. کیفرخواست براساس همان گزارش دستگاههای امنیتی تنظیم می شود و در دادگاه هم براساس همان کیفرخواست دادرسی صورت گرفته و حکم صادر می شود. هنوز پرونده ستار کیفرخواستی به دادگاه ارائه نشده و من کاملا حس میکنم اگر یک قتل عادی از سوی یک فرد معمولی اتفاق افتاده بود تاکنون پرونده به دادگاه هم رسیده و مورد رسیدگی قرار گرفته بود اما پرونده ستار را مدام می گویند داریم بررسی میکنیم. خب چه چیز را دارید بررسی میکنید؟ همه چیز روشن است، متهمان قتل را هم من و هم خانواده ستار دیده ایم و همه مدارک و مسائل هم روشن است.

 

یعنی دستگاههای امنیتی میخواهند پرونده را مشمول مرور زمان کنند؟

بله دارند سعی میکنند زمان بخرند، مشمول مرور زمان کنند تا پرونده به دادگاه نرود. اما من ایستاده ام و به عنوان وکیل پرونده می گویم باید پرونده به دادگاه ارسال شود، باید مجرم، مال هر ارگانی که هست، مجازات شود تا بعد از این، شاهد این همه بی قانونی نباشیم. تا چه زمانی میخواهند قانون را زیر پا بگذارند؟ مگر ما انقلاب کردیم که قانون اساسی بنویسیم و برود زیر پای کسانی که خود را فراتر از قانون میدانند؟ براساس قانون حق شکنجه ندارند اما وقتی به بازجو می گویند که نباید شکنجه کنی و خلاف قانون است، جواب میدهد قانون من هستم. کتک میزند، هتک حرمت میکند، فحش ناموسی میدهد، و بعد میگوید قانون من هستم، از این وضع باید جلوگیری شود. من موکلانی دارم، بخصوص از هموطنان بهایی که با آنها چنین رفتارهایی صورت میگیرد و وقتی اعتراض میکنند با همین پاسخ مواجه می شوند. اگر قرار باشد بازجو، قانون را تعیین کند که باید فاتحه مملکت را خواند. اصلا چرا ما این همه مخارج متحمل می شویم که قانون تدوین شود؟ چرا پارلمان داریم؟ چرا از بیت المال این همه هزینه می شود تا قانونی تصویب شود؟ ما میگوییم باید به این بی قانونی ها پایان داده شود، باید مجرم بیاید و در دادگاه محاکمه و مجازات شود تا بازجوی دیگری جرات نکند قانون را زیر پا گذارد و با زندانی چنین رفتارهایی صورت دهد.

 

خانم پورفاضل خانواده ستار بهشتی متهمان قتل را دیده اند؛ ممکن است بفرمایید متهمان چه کسانی هستند؟

بله 4 نفر را آوردند بازپرسی. البته بازپرس سه نفر را بیرون کرد و گفت قبلا از آنها بازجویی شده و یک نفر ماند و گفتند او عامل قتل است. البته بدین معنا نیست که سه نفر دیگر دخیل نبودند، آنها هم ستار را مورد آزار و ضرب و شتم قرار داده بودند، منتهی گفتند کسی که اثرات ضربات اش بیشتر بوده این یک نفر است. او هم از مادر ستار تقاضای عفو کرد. متهمان از پلیس فتا هستند و الان درواقع مجرم کاملا برای بازپرس شعبه یک بازپرسی امور جنایی مشخص شده است. به گفته خودشان ابتدا 10 نفر را بازداشت کرده بودند بعد گفتند 7 نفر متهم هستند و در نهایت مجرم را معرفی کردند. حالا دیگر باید پرونده تکمیل و به دادگاه فرستاده شود تا من اجازه پیدا کنم پرونده را بخوانم، چون در این مرحله اجازه مطالعه پرونده را به من نمیدهند اما همچنان در ارسال پرونده به دادگاه تعلل میکنند.

 

پیشتر مادر ستار اعلام کرده بود که از او با زور و تهدید رضایت نامه گرفته اند. این رضایت نامه محتویات اش چیست و از نظر قانونی می تواند مورد اعتنا باشد؟

اصلا و ابدا آن رضایت نامه قابل استناد نیست. اولا خودشان میدانند پلیس فتا مقصر بوده و مجرم را هم به ما معرفی کرده اند؛ یعنی مجرم از پلیس فتا است. دوما با زور و تهدید مادر ستار را به دفترخانه ای برده اند که او حتی شماره آن را هم نمیداند و از او رضایت نامه کلی گرفته اند. از سوی دیگر رضایت باید قائم به مجرم اصلی و مشخص باشد نه به صورت کلی. اگر مجرم اصلی بتواند از مادر ستار عفو و رضایت بگیرد آن چیز دیگری است؛هر چند حتی در آن صورت هم نمی توانند او را آزاد کنند و تنها یک درجه تخفیف به او میدهند چون از نظر جنبه عمومی جرم باید مجازات شود. نکته دیگر اینکه رضایت نامه ای که از مادر ستار گرفته اند ارزش قانونی ندارد چون به صورت کلی گفته است نسبت به پلیس فتا ادعایی ندارد. مگر او نسبت به همه اعضای پلیس فتا ادعا داشته؟ او خواهان مجازات قاتل فرزندش است. گذشته از همه اینها پدر ستار هم زنده است و او رضایت نامه کلی هم نداده است.

 

در حال حاضر متهمان در بازداشت هستند؟

به ما این گونه گفته اند و امیدوارم چنین هم باشد چون ما که نمی توانیم برویم و ببینیم واقعیت چیست.

 

امروز دادستان تهران اعلام کرده که مرگ در اثر ضربه یا فشار روانی شدید بوده است. شما گزارش پزشکی قانونی را دیده اید؟

براثر هر دو مورد بوده هم ضربه و هم فشار روانی شدید. من هنوز پرونده را ندیده ام و نمی توانم براساس اظهارات این یا آن اظهارنظر بکنم اما بازپرس پرونده درباره نظریه پزشکی قانونی و کسانی که دستگیر یا بازجویی شده اند با من صحبت کرده است. فقط امیدوارم پزشکی قانونی مستقلا نظریه اش را داده باشد و زیر فشار امنیتی ها نبوده باشد.

 

گزارش نهایی پزشکی قانونی دال بر چیست؟

گفته اند که در اثر فشار روانی و جسمی منجر به ایست قلبی، فوت شده است. میدانیم که ستار قبل از زندان هیچ عارضه و بیماری خاصی نداشته. خوشبختانه روی شان نشده بگویند ایست قلبی یا سکته. از سوی دیگر در بند 350 زندان اوین تمام زندانی ها بدن ستار را که در اثر ضربات کبود بوده دیده اند و ما شاهد عینی داریم. ستار را مجددا پلیس فتا از بند 350 اوین تحویل گرفته و پس از آن خبر مرگ او را به خانواده اش داده اند. دراین فاصله زمانی آیا سکتجه منجر به مرگ صورت گرفته یا شکنجه های قبل از انتقال به بند 350 باعث مرگ بوده؟

بی برو برگرد. اصلا برای چه ستار را بیرون آوردند؟ برای اینکه ببرند و ناز و نوازش کنند؟ نه. برای این بوده که ببرند و اقرار بگیرند و پرونده را باب میل خودشان درست کنند. به زور میخواستند اقرار بگیرند که سرش کجا وصل بوده. من سی سال است که وکالت میکنم و طی دهسال اخیر پرونده های از نظرما سیاسی و از نظر اینها امنیتی زیاد داشته ام؛ خوب میدانم چه بلایی سر زندانی ها می آورند تا اقرار بگیرند. گذشته از این همکاران خودم در زندان هستند و شاهد خیلی مسائل. همین که ستار را از بند 350 تحویل گرفته و برده اند کاملا خلاف قانون بوده. وقتی متهم تحویل زندان اوین می شود دیگر حق دارند او را ببرند جای دیگر و باز شکنجه کنند. درباره همین هم باید پاسخ دهند. متاسفانه پلیس فتا که پلیس سایبری است در اینترنت می چرخد و هر کسی که نظر مخالف و انتقادی دارد را بازداشت میکند؛ حتی کسی را که درباره گرانی می نویسد می گویند چرا می نویسی. به جای اینها ریشه یابی و مسائل جامعه را حل کنید. نگذارید به اینجا بکشد که جوان مردم را سالم ببرید و جنازه تحویل دهید. من هم واقعا امیدوارم اینقدر زنده باشم که بتوانم این پرونده را تا انتها پی گیری کنم چون آدم وقتی چنین پروند هایی را پی گیری میکند به جان خودش هم ایمن نیست.

 

آیا شما را به خاطر پیگیری این پرونده تهدید کرده اند؟ یا از شما خواسته اند از پی گیری این پرونده منصرف شوید؟

بیشتر دارند فشار می آورند که رضایت نامه قانونی بگیرند و قضیه تمام شود. بیشتر فشارها در این راستا است و به من هم فشار می آورند که مصاحبه نکنم و سکوت کنم. اما چرا نباید مصاحبه کنم؟ این اولین و آخرین ستار است در جامعه ما؟ یا باید منتظر ستارهای دیگر باشیم؟ من پی گیری میکنم مصاحبه میکنم و میخواهم به صورت شفاف به پرونده رسیدگی شود. فشارهای امنیتی و تعلل در ارسال پرونده به دادگاه را نمی توان دید و سکوت کرد. می گویند که پلیس فتا زیر نظر وزارت کشور است، سئوال من این است که آیا وزارت کشور دستور داده مردم را شکنجه کنند؟ می گویند وزیر کشور عذرخواهی کند. آیا با عذرخواهی وزیر کشور قضیه تمام می شود؟ ایشان به جای عذرخواهی، دستور دهند، البته اگر دستورشان اجرا می شود، شکنجه را ممنوع کنند. چه عذرخواهی ای میخواهند از مردم بکنند؟ از این طرف عذرخواهی کنند و از آن طرف شکنجه گرها دست شان باز باشد که هر کاری بخواهند با مردم بکنند؟ من وکیل خانواده ستار بهشتی هستم و تا این پرونده به سرانجام درستی نرسد و قاتل و شکنجه گر ستار به مجازات نرسند من نه سکوت خواهم کرد نه از ادامه پی گیری منصرف خواهم شد و امیدوارم تدبیری داشته باشند و نگذارند وضعیت از اینکه هست بدتر شود.