مهدی محمدی
“تبدیل پول نفت به کالای مصرفی افتخار نیست.” این بخشی از سخنان حجت الاسلام موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات بود که به مناسبت دهمین سالگرد دوم خرداد در رشت ایراد شد. در این مراسم که ازسوی شورای ائتلاف اصلاح طلبان گیلان برگزار شد، لاری ضمن انتقاد از دولت نهم، تاکید کرد: “برای ما افتخار نیست که بازار را از سیب مصری و انگور مکزیکی و سیب زمینی ترک انباشته کنیم و پول نفت را به جای اینکه در جهت سرمایهگذاریهای اساسی و بنیادی به کار ببریم، به کالاهای مصرفی تبدیل کنیم.”
حجت الاسلام موسوی لاری در ابتدای سخنان خود با تاکید بر اینکه “یکی از ویژگیهای غیرقابل انکار ایران این است که در تمام فراز و فرودها توانسته موجودیت خود را حفظ کند” اظهار داشت: “در تاریخ معاصرمان کارنامه ارزشمندی مثل انقلاب مشروطه داریم، مثل مبارزات آزادیخواهانه ملی شدن صنعت نفت که در حقیقت مبارزات آزادیخواهانه و استبداد ستیزانه ملت بوده است و مساله ملی شدن صنعت نفت به عنوان بهانهای برای بروز و ظهور روح استبداد ستیزی این ملت در تاریخ ثبت شده است”.
لاری سپس با اشاره دوم خردادافزود: “یکی از مقاطع دیگری که جزو مقاطع تاریخی ملت ماست و در تعیین سرنوشت و در جهت گیری جامعه ما و هدفمند کردن حرکت مردم موثر بود، دوم خرداد ماه 76 بود. 15 خرداد 42 شروع مبارزه امام و آغاز حرکت و دوم خرداد 76 از روزهایی است که در جهتگیری مسیر حرکت جامعه ما نقش بسیار جدی ایفا کرد. اینکه ما در اینجا اجتماع کنیم و به احترام دوم و سوم خرداد با هم تعاطی فکر داشته باشیم و به گفت و گو بنشینیم یکی از ضروریات انکارناپذیری است که باید مورد توجه همگان قرار گیرد.”
موسوی لاری در ادامه با بیان اینکه باید به فرداها نگاه و برای آن برنامهریزی کرد، گفت: “اگر بخواهیم به فردایی روشنتر و جامعتر به همراه آرمانهای خود برسیم، نمیتوانیم دیروز خود را فراموش کنیم. نمیتوانیم آنچه که در تکوین دوم خرداد 76 موثر بود و در دوران هشت ساله بعد از آن به دست آمد را نادیده بگیریم. تصور من این است که جمع ما از نظر شرایط سنی به گونهای هستند که در دوم خرداد ولو به صورت ناظر در صحنه سیاسی حضور داشتند. آنچه که مردم ما در سال 75 و در نهایت دوم خرداد 76 روی آن تاکید کردند مسالهای است که نباید به راحتی از کنار آن گذشت که من فقط به چند نکته اشاره میکنم.”
لاری در تشریج این نکته ها، گفت: “وقتی بحث انتخابات ریاست جمهوری در سال 75 مطرح شد همه شرایط، امکانات، رسانهها و … در یک جهت بسیج شده بود. رسانههای کم و پرمخاطب، تریبون های رسمی و غیررسمی و تحلیلگران با طرف و بیطرف، تنها یک آینده را با موفقیت یک نوع طرز تفکر ترسیم میکردند و از اینکه مسیر جامعه تعیین شده و مشخص است و امکانات اجازه نخواهد داد این مسیر عوض شود، شرایط سال 75 بخصوص ماههای پایانی آن بود. اما گذشت زمان شرایط را به گونه دیگری رقم زد. فروردین 76 جنب و جوشی به وقوع پیوست که نشان میدهد تصور تحلیلگران و صاحبان تریبون ها که بر روی آن پای میفشردند، در رای مردم ناکارآمد بوده است. مسیر مردم علیرغم نبود امکانات تبلیغی و رسانهای توسط فرهیختگان جامعه به سمتی کشیده شد که نتیجه آن رسیدن به قلهی دوم خرداد 76 و انتخابات ریاست جمهوری و تدوین آیندهای که بعدها به نام دوران اصلاحات نامگذاری شد، بود. نمیتوانیم امروز دور هم جمع شویم و به فردا فکر کنیم و این نکات را مورد تامل قرار ندهیم و برای آینده از آن بهره نگیریم.”
برای فردائی بهتر
وی با بیان اینکه خرداد 76 مقطع دیگری در تاریخ آزادیخواهی و استقلال و عدالتخواهی ملت شد، افزود: “مردم در دوم خرداد 76 به اندیشه و فکر و منش و روشی رای دادند که در تصور آنها این روش میتوانست آنها را به فردایی بهتر رهنمون کند و نکته آغازین برای رسیدن به شرایطی بهتر در همه ابعاد زندگی باشد. اعم از حوزه فرهنگ و هنر، سیاست و مدیریت داخلی، اقتصاد و هر نوع مسالهای که به آن فکر میکردند. خلاصه اینکه ما تا رسیدن به خرداد 76 شاهد وقوع حادثهای بودیم که ویژگیاش این بود که همهی پیشداوریها و تحلیلهای ذهنی را متفاوت کرد. باوری که تا آن روز انعطافی نسبت به موفقیت یک سلیقه و جریان نشان نمیداد از صبحگاه سوم خرداد ماه متوجه شد که در درون جامعه ما شرایط دیگری وجود دارد. مردم ما صرفا به آنچه که از رسانههای رسمی به آنها گفته میشود بسنده نمیکنند، خود تحلیل میکنند و تصمیم میگیرند و براساس برداشتهای خود راهشان را انتخاب میکنند. دولت اراده ملی و منبعث از رای دوم خرداد 76 پا به عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری گذاشت و پشتوانه این دولت فکر و اندیشه و برنامهریزی فرهیختگان جامعه بود و توان این دولت بر گرفته از اراده عامه مردم که در یک مقطع بیش از 20 میلیون و در چهار سال بعد بیش از 23 میلیون رای به کاندیدای این طرز تفکر داد. امروز ده سال از آن ماجرا گذشته است و دور هم گرد آمدیم و نمیخواهیم تاریخ خوانی کنیم و در گذشته بمانیم که این در شان ملت ایران نیست. اما از آیینه گذشته به فردا نگاه کردن شرط بلوغ سیاسی و اجتماعی جامعه ماست. “
وی در ادامه با تشریح وضعیت کشور در آستانه دوم خرداد، گفت: “در عرصه مناسبات بین المللی شرایط آن روز ما به گونهای بود که تقریبا تمام کشورهای اروپایی و عضو اتحادیه اروپا، سفرای خود را از ایران فراخوانده بودند و رابطه جمهوری اسلامی با کشورهای عضو اتحادیه اروپا به نقطه نزدیک به جوش رسیده بود. براساس اطلاعاتی که بعدها در اختیار مسوولین ما قرار گرفت، بحرانهای وسیعی برای تحمیل خسارات اقتصادی طراحی شده بود، با بهانههایی از قبیل میکونوس و امثال آن هزینه برای ضربه زدن به مصالح جمهوری اسلامی فراهم شده بود. روابط اقتصادی ما با دنیای پیرامون بخصوص آنها که میتوانستند نقش موثر در اقتصاد ما داشته باشد به گونهای بود که به هیچ وجه حاضر نبودند با شرکتها و موسسات پولی و مالی و اقتصادی ایران ارتباط برقرار کنند. خریدهای ما عمدتا نقدی بود و بسیاری از بانکها از همکاری اقتصادی با ما سر باز میزدند. در عرصه اقتصادی وضعیت اقتصادی کشور، نمیخواهم غیرواقع بینانه بگویم بد و بسیار منفی بود، اما همه میدانیم تورم بسیار بالا و رکود بود و خیلی از پروژههای ما دچار مشکل شده بود. اعتماد متقابل بین سرمایهگذاران و متصدیان امر تا حدودی متزلزل شده بود، رابطه بین فرهیختگان، روشنفکران و صاحبنظران با تصمیم گیرندگان کشور در حد قهر بود. خرداد
76 شرایط را به سمتی هدایت کرد که همه آنهایی که از نظر روابط دیپلماتیک با ما در آن شرایط قرار گرفته بودند و سفرای خود را فراخوانده و از انعقاد هر نوع قرارداد اقتصادی سر باز میزدند، نه تنها در بازسازی روابط خود تلاش کردند، بلکه وقتی تئوری گفت و گوی تمدنها توسط ایرانیها مطرح شد، در سازمان ملل این نظریه با استقبال وسیع و بدون رای منفی به تصویب رسید. شرکتها و موسساتی که تا دیروز حاضر نبودند با ایران همکاری کنند به دلیل در پیش گرفتن سیاست تنش زدایی و جلوگیری از دشمن تراشیهای بیهوده و رفتار متواضع و متعادل در صحنهای بینالمللی برای همکاری با ایران سبقت گذاشتند. رشد سرمایهگذاری به بیش از 2⁄7 درصد رسید و فرصتهای شغلی در پایان برنامه دوم و آغاز برنامه سوم تا حدود 680 هزار فرصت شغلی در سال رسید و تهیه سند چشم انداز برنامه 20 ساله کشور مسیر اعتمادسازی برای کسانی که میخواستند در محیط سالم در ایران کار کنند را فراهم کرد. صندوق ذخیره ارزی برای ایجاد اطمینان و پشتوانهای دلگرم کننده را برای سرمایهگذاران داخلی و برای کنترل و مهار استفاده نابجا از درآمدهای نفت تاسیس شد.”
انتقاد به دولت
موسوی لاری اما از دولت نهم انتقاد کرد: “برای ما افتخار نیست که بازار را از سیب مصری و انگور مکزیکی و سیب زمینی ترک انباشته کنیم و پول نفت را به جای اینکه در جهت سرمایهگذاریهای اساسی و بنیادی به کار ببریم، به کالاهای مصرفی تبدیل کنیم و صندوق ذخیره ارزی را از طریق واردات کالاهایی که تولید داخل را دچار بحران میکنند، مصرف کنیم. این افتخار ما نیست، ملت ما شایستگیشان خیلی بیشتر از این است که نگاهشان به سیب زمینی ترکیهای، انگور مکزیکی و سیب مصری باشد. ملت ما ملتی است که با تواناییهای خودش توانسته است دیرپاترین تمدنهای تاریخ را پایهریزی کند و این برای ما بسیار مایه وهن است که فکر کنیم برای اینکه بازارمان دچار مشکل نشود یک روز گوجه فرنگی مساله روز ما باشد و یک روز تغییر ساعت و یک عمر با نوسان کارت هوشمند بنزین همراه باشیم و خواب کارت ببینیم. من فکر میکنم ملت ظرفیتهایی فراتر از اینها دارد. بخصوص با پیشینهای که مردم از خود نشان دادهاند ما ظرفیتهای زیادی برای آینده داریم.”
وی با بیان اینکه نمیخواهم به فرصت سوزیهای گذشته اشاره نکنم و تنها از گذشته تعریف و تمجید کنم، گفت: “ باید با توجه به جمیع واقعیات به استقبال آینده برویم. سر جمع دستاوردهای اصلاحات مثبت است. نقطههای ضعفی هم داشتیم که باید جبران کنیم و نقطههای قوتی داشتیم که باید به آن تاکید کنم. یکی از آن نقاط این بود که جریان حاکم در دوره اصلاحات به اصل برنامهریزی باور داشت. برنامههایی که در آن دوره تدوین شد چه برنامه سوم و چهارم و سند چشم انداز نشانه این واقعیت بود که اصلاحات بدون برنامهریزی صورت نمیگیرد. یک انسان اصلاح طلب حتما باید برنامهریز باشد و مدیران منطبق با اصلاح طلبی بدون برنامهریزی نمیتوانند مدیریت کنند. البته نقاط ضعفی داشتیم که خیلی از این برنامهها را نتوانستیم اجرا کنیم. یا به دلیل ناتوانی خودمان یا به دلیل بحران آفرینیها. اگر برنامههایی مثل بحث آمایش سرزمینی، اسناد توسعه استانی، توزیع امکانات در سطوح مختلف و جغرافیای کشور که مطرح بود اجرا میشد مطمئنا ضعفهای ما کمتر بود.”
انتقاد از انتخابات فرمایشی
وی به انتخابات هشتمین دوره انتخابات مجلس هم اشاره کرد و افزود: “قطعا باید تمام جریانات مختلف در این انتخابات حضور پیدا کنند. عناصری که دارای فکر اصلاح طلبانه هستند و ایرانی آباد را در ذهن خود میپرورانند حتما باید در این صحنه حضور پیدا کنند. همه گروهها باید اعلام کنند با کدام برنامه میخواهند وارد کار شوند و عقبه و پیشینه آنها چیست. از کدام تبار هستند و ریشه در کدام طرز تفکر دارند و مهمترین چیزی که میتوانیم به عنوان نماد حضور اصلاح طلبان نگاه کنیم نگاه توسعهای و برنامهای آنها به همه ابعاد جامعه است. زیرا ما معتقدیم جامعه ما به نگاهی موزون و فراگیر نیاز دارد. نمیشود به مردم وعدههایی داد که فردا محقق نشود”.
لاری در ادامه با تاکید بر اینکه “مدیران فکر نکنند که برنامهگریزی نوعی انقلابیگری است” گفت: “توجه به خواست و اراده مردم به عنوان اصل باشد و مردمسالاری حرف تزیینی نیست.انتخابات یعنی تجلی حضور مردم برای انتخاب بهترینها و رسیدن به فردایی بهتر و انتخابات امر فرمایشی و تزیینی نیست.”
پیش شرط اصلاح طلبان
وی در ادامه مراسم و در پاسخ به سئوال یکی از حاضرین که راجع به آینده اصلاح طلبان پرسیده بود، گفت: “بنده معتقدم اصلاح طلبی در عمق جان مردم ما بوده و آنها هیچگاه از این مقوله رویگردان نبودند و اگر بتوانیم فعالیت صحیح و مثبت داشته باشیم در صحنه حضور خواهیم داشت.”
وی در مورد پیش شرط اصلاح طلبان برای انتخابات هم توضیح داد: “ما همیشه یک پیش شرط داشتیم و آن اینکه متولیان امر در بحث انتخابات و نظارت قانون را مبنای کار خود قرار بدهند که در این صورت ما تابع قانون هستیم حتی اگر آن را قبول نداشته باشیم.”