فرید هاشمی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در مصاحبه با روز ضمن اشاره به حوادث اخیر در دانشگاه های کشور،به ویژه دانشگاه آزاد،تاکید می کند امنیتی کردن فضا در کوتاه مدت ممکن است به صورت«مسکن» عمل کند ولی در دراز مدت بی تاثیرخواهد بود.
او در توصیف وضعیت کنونی دانشگاه ها به روز می گوید:” دانشگاه ها امسال در میانه ی انقلاب فرهنگی نرم و در وضعیتی که انقلاب فرهنگی نرم شدت می گیرد باز شده اند؛ متولیان امور حلقه ی محاصره علیه فضای آکادمیک را تنگ تر کرده اند؛ به اسم کنترل فضای علمی دانشگاه و برای آرام سازی فضای دانشگاه، فضای امنیتی در دانشگاه تشدید شده؛ فعالین دانشجویی با شدت بسیار بیشتری نسبت به قبل از فضای رفاهی خوابگاه های دانشگاه ها محروم می شوند؛ فعالیت کمیته انضباطی تشدید و قدرت در دانشگاه ها به حراست واگذار شده است.”
هاشمی با اشاره به اعتراضاتی که در سطح جامعه وجود دارد و کشیده شدن این اعتراضات به دانشگاه ها و تلاش مسوولان برای مهار اعتراضات،می افزاید:” پیش از آنکه اعتراضات طبقه ی متوسط به دانشگاه ها وارد شود و شاهد جلوه های آن در میان دانشجویان باشیم، متولیان با استفاده از توان بوروکراتیک خود در تلاش برای جلوگیری از هرگونه تحرک در فضای دانشجویی هستند.”
اما آیا این رفتارها قابلیت کنترل فضای دانشجویی را دارد؟ آقای هاشمی در پاسخ می گوید:“امسال فضای دانشجویی با همیشه متفاوت است؛ فضایی که حتی در سال های اوج گیری و شکوفایی اصلاحات نیز دیده نشده بود. دانشگاه و دانشجو متأثر از فضای کلی کشور بیش از همیشه سیاسی است و محتملا تشدید فضای امنیتی و رعب و وحشت نخواهد توانست در بلند مدت منجر به جلوگیری از اعتراضات دانشجویی شود.جالب اینکه شاهد نوعی پختگی فعالیت های دانشجویی هم هستیم و نوع و نحوه ی اعتراضاتی که تاکنون رخ داده به صورتی است که گویا دانشجویان انرژی خود را یک جا خرج نمی کنند.”
این عضوشورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت درباره برخوردهای امنیتی ـ قضایی با دانشجویان و تاثیر آن بر فعالیت های دانشجویی اما چه نظری دارد:“مسلما تشدید فضای امنیتی برای تحت تاثیر قرار دادن فضای دانشگاه و فعالین دانشجویی بوده است تا در پناه این فضای امنیتی امواج اعتراضات دانشجویی کنترل و همزمان برنامه های انقلاب فرهنگی نرم پیش برده شود.بررسی ها حاکی از این است که برخورد با فعالین دانشجویی کاملا سیاستگذاری شده و در سراسر کشور همسان با هم، در سه سطح پیگیری می شود: سطح اول برخوردهایی است که در فضای خود دانشگاه و وزارت علوم انجام می شود. برخوردی که با دانشجویان در دانشگاه می شود را می توان در دو دسته کلی برخوردهای خشن و مستقیم مثل احضار دانشجویان به حراست و کمیته انضباطی ، محروم کردن دانشجویان از تحصیل و امکانات رفاهی بخصوص خوابگاه ها ـ محروم کردن تعداد زیادی از دانشجویان از خوابگاه واقعا یکی از بزرگترین تحدید هایی است که علیه آکادمی شده ـ تبعید و اخراج دانشجویان ، تعطیلی تشکل ها و نشریات دانشجویی و برخوردهای فریبکارانه مثلا افزایش برنامه های تفریحی و ورزشی در دانشگاه ها گنجاند. برخورد سطح دوم احضار دانشجویان به دفاتر پیگیری وزارت اطلاعات در سراسر کشور و دادگاه های انقلاب و برخورد سطح سوم بازداشت فعالین دانشجویی است. این برخورد ها هم به منظور پیشگیری و هم برای جلوگیری از تشدید و ادامه اعتراضات انجام می شود،اما اینکه تا چه میزان موفقیت آمیز باشند هنوز تاثیر خود را نگذاشته اند چرا که احتمالا حتی اگر میزان فضای امنیتی صفر هم می بود اعتراضات فراتر از آنچه تاکنون صورت گرفته نمی بود.البته من معتقدم امنیتی کردن فضا بالاخره تاثیر خود را خواهد گذاشت و در کوتاه مدت موثر خواهد بود ولی تنها می تواند بصورت مُسَکِن عمل کند و اثرگذاری آن در میان مدت و بلند مدت به شدت کاهش می یابد و تقریبا کم اثر می شود و علی رغم هر تمهیدی که اندیشیده شود، اعتراضات ادامه خواهد یافت. دلیل آن نیز بیش از هر چیز ویژگی های خاص جنبش سبز امروز است، امروز افراد بسیاری وارد فرایند اعتراضات شده اند که پر انرژی و تازه نفس هستند و برخورد امنیتی با این تعداد کاری محال است.”
وی با اشاره به ظهور و بروز جنش سبز در سطح جامعه چنین ادامه می دهد:“مرحله ی جدیدی در حیات جنبش سبز با دانشگاه آغاز می شود و متولیان امور در مراکز تحصیلی زمین گیر می شوند. دانشگاه بالذات روح منتقد و معترضی دارد که ناشی از همزیستی آن با عقل مدرن است. علم با سوال آغاز می شود و سوال ناشی از شک است؛ بعلاوه دانشجویان نیز از دو مولفه ی بسیار مهم جوانی ( انرژی ، انگیزه ، نشاط و احساس ) و کمترین میزان وابستگی به محیط اطراف برخوردارند وکمترین چیزها را برای از دست دادن دارند. موج سبز با اعتراض به نتایج اعلام شده انتخابات آغاز شد، با اعتراضات حقوق بشری به وضعیت بازداشتگاه ها و زندانیان ادامه پیدا کرد و امروز وارد دانشگاه شده است و دانشجویان و دانشگاه بزرگترین همراه موج سبز هستند چون اصولا موج سبز نتیجه ی نارضایتی طبقه ی متوسط از وضع موجود است و دانشگاه نیز بخشی از طبقه ی متوسط است.”
وی درباره تفاوت میان اعتراضات در دانشگاه و سطح جامعه می گوید:“موج سبز در دانشگاه با دو تغییر همراه خواهد شد : بدلیل متمرکز بودن تعداد زیادی انسان معترض در یک محیط (دانشگاه ) آن هم بصورت دائمی ، اعتراض کردن بصورت یک روند دائمی در خواهد آمد و موج سبز از حالت سلبی در دو مرحله ی اول خود ( اعتراض به نتایج اعلام شده انتخابات و اعتراضات حقوق بشری ) بصورت ایجابی در خواهد آمد. “
اما اکنون وضعیت دفتر تحکیم وحدت به عنوان بزرگ ترین تشکل دانشجویی چگونه است:؟”دفتر تحکیم پیش از این در سال هایی که کمتر کسی حاضر به فعالیت می شد رسالت خود را انجام داده است ، دفتر تحکیم وحدت بدلیل شناخته شده بودن اعضای آن و فعالیت علنی، شفاف و آشکار آن بشدت درفضای امنیتی امروز کنترل می شود ولی ویژگی مثبت جنبش اجتماعی کلانی که تحت عنوان موج سبز تغییر شناخته می شود غیر متمرکز بودن آن است. این جنبش علی رغم کلان بودن متمرکز نیست و دارای هسته های خود بنیاد بسیار زیاد و عمدتا ناشناخته است که با یکدیگر ارتباطی ندارند، همدیگر را نمی شناسند ولی در یک مسیر گام بر می دارند.”
وی با اشاره به نقش مهم تشکل ها در اعتراضات اخیر، افزاید:” در چنین فضایی تشکل هایی مثل دفتر تحکیم وحدت کارایی و ثمر بخشی شان به حداقل ممکن می رسد. اتحادیه ای مانند دفتر تحکیم وحدت که پیش از این سخنگوی خواسته ی دانشجویان معترض برای آزادی ، دموکراسی و حقوق بشر بود ، امروز تنها بدلیل سابقه ی فعالیت هایش شاید دارای احترام بیشتری باشد وگرنه این مجموعه احتمالا تماشاچی ای در میان اعتراضات دانشجویی خواهد بود. “