“من نعیمه اشراقی سومین فرزند آیت الله اشراقی و هفتمین نوه ی حضرت امام خمینی هستم”. این جمله را نعیمه اشراقی در فیس بوک خود نوشته است. نوه دختری بنیانگذار جمهوری اسلامی که مهندس پتروشیمی و کارشناس ارشد صنایع از دانشگاه امیرکبیر، و معاون مدیر عامل و عضو هیات مدیره شرکت خدمات مهندسی نفت کیش است.خانم اشراقی میانه خوبی با رسانه ها و روزنامه نگاران دارد و نقد دوران آیت الله خمینی را نیز با روی خوش می پذیرد. او در مصاحبه با روز می گوید که در مواجهه با مردم در جامعه و فضای مجازی بیشترین انتقاد و ایرادی که نسبت به آیت الله خمینی بیان می شود درباره ادامه جنگ، اعدام ها و برکناری آیت الله منتظری است.
خانم اشراقی می گوید: من مخالفان و موافقان امام را سیاه و سفید می بینم. یک عده با بغض و کینه به او به شدت می تازند و یک عده هم او را معصوم می بینند؛ تعصب دارند و هیچ انتقادی را نمی پذیرند. حتی به من که نوه امام هستم هم ایراد می گیرند و می گویند نباید اجازه دهی روی صفحه تو به امام اهانت شود.اما من حتی امروز هم که شرایط مناسب نیست نمی گویم نباید امام نقد شود.من معتقدم همه باید نقد شوند ولی فضای بدون تعصب نسبت به امام وجود ندارد. یک عده تعصب مثبت و یک عده هم تعصب منفی نسبت به او دارند و فضای عادلانه ای وجود ندارد.
نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی، حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی را غیراخلاقی و غیر اسلامی میداند و در عین حال می گوید که از دست خانواده امام کاری جز دعا کردن برای آنها ساخته نیست.
مصاحبه خانم اشراقی با روز در پی می اید.
خانم اشراقی شما در زمینه حجاب اجباری گفته اید که ما نباید این کار را می کردیم. اگر الان در اختیار شما باشد چطور این مشکل را حل می کنید؟ چه راهکاری فکر میکنید برای این قضیه وجود دارد؟
من کلا با اجباری کردن حجاب مساله دارم. به نظر من اجبار در هیچ کاری صحیح نیست در خصوص حجاب هم همین طور. همانطور که بی حجابی اجباری صحیح نیست. برخی علما اعتقاد دارند چون حدی برای حجاب تعریف نشده حکومت هم نمی تواند آن را اجباری کند.برای امام هم حجاب دغدغه مهمی نبود. اما اینکه اگر مسئولیتی داشتم در این زمینه چه میکردم فکر میکنم تصمیم به برنامه ریزی می گرفتم و با برنامه ریزی جلو می رفتم. حجاب با همه سادگی اش، یکی از خط قرمزهای نظام است و نظام میخواهد با آن یک پوسته اسلامی به کشور بدهد ولی در این زمینه هم موفق نبوده. کسی که وارد مقوله حجاب می شود باید زره بپوشد و ترکش ها را به جان بخرد. یک شبه نمی توان گفت در این زمینه آزادی ایجاد شود و برنامه ریزی دراز مدت و کارشناسی شده می طلبد. من قطعا یک تیم کارشناسی تشکیل میدادم و با برنامه ریزی جلو می رفتم.
گفتید برای امام هم حجاب دغدغه مهمی نبود اما در زمان او حجاب در ایران اجباری شد.
حجال براساس تصویب قانونی در مجلس اجباری شد. اکنون نمی توان نسبت به آن جامعه قضاوت کرد و قضاوت هایی که می شود درست نیست. جامعه ما بعد از انقلاب خیلی احساسی بود و طبیعت انقلاب هم همین است و مقوله حجاب را آن زمان جامعه می طلبید. مردم می طلبیدند و من هیچ کجا پیدا نکردم که امام در مورد اجباری کردن حجاب دستور داده باشد. نمایندگان مجلس که نمایندگان مردم بودند به شکل قانون تصویب کردند و اجباری شد. البته من نمی گویم امام مخالف بوده بلکه می گویم که امام دستوری در این زمینه نداده است.
خود شما چادر مشکی سر می کنید اما گفته اید که چادر مشکی را دوست ندارید. چرا سرتان می کنید؟
منظورم این نبود که علاقه ندارم. من به خاطر فعالیت هایی که دارم در زمینه های فنی و مهندسی و کارهای عملیاتی که با این فعالیت ها مخلوط می شود چادر برایم سخت است. مثلا بخواهم برای بازرسی حفاری بروم، به خاطر خطراتی که وجود دارد قوانین اجازه استفاده از چادر را نمی دهد. شرایط آدم ها در نوع پوششی که انتخاب می کنند خیلی مهم است. مثلا مادر من با چادر خیلی راحت است و برای او اصلا سختی ندارد اما برخی فعالیت ها است که استفاده از چادر در آن خطر دارد. به هر حال سلیقه هر آدمی قابل احترام است و هر آدمی خود انتخاب میکند.
با توجه به فعالیت هایتان که اشاره کردید استفاده از چادر خطر دارد سئوال من این است که با این شرایط چرا چادر سر میکنید؟ آیا اجباری از سوی خانواده است یا تحمیلی از بیرون بر شما باعث می شود چادر داشته باشید؟
اجبار به آن معنا که کسی به من بگوید باید چادر سرکنی یا اگر نخواهم چادر سرکنم و کنار زده شوم تاکنون احساس نکرده ام. اما فضایی که من در آن هستم، فضایی است که چادر را می طلبد. من خودم هم زیاد سنت شکنی را دوست ندارم یعنی اهل اش نیستم. اینکه بیایم چادر را بردارم و برخی از مذهبیون بخواهند از این قضیه علیه امام استفاده کنند را نمی توانم قبول کنم. از طرفی هم به هر حال عرف خانوادگی ما، چادر است.
یعنی شما به خاطر عرف خانواده تان و همین طور تحمیل برخی مذهبیون در جهت عدم سواستفاده علیه امام چادر سر میکنید؟
بله همین طور است.
گفته اید که “سنت خانوادگی ست که همه آزادانه اظهار نظر کنیم”. برای این اظهار نظر آزادانه آیا محدوده ای هم دارید؟ یعنی در خانواده آزادید یا حق دارید نظریات مخالف و انتقادات تان را در جامعه هم مطرح کنید؟
سنت خانوادگی ما فرهنگی است که از امام پایه ریزی شده و ما یاد گرفته ایم. همه به نظرات هم احترام می گذارند. ما اصولا اجازه غیبت کردن نداشتیم. مسائل اخلاقیات در خانواده ما خیلی مهم است و بدگویی و ناسزا به هیچ عنوان وجود ندارد. انتقاد و نظرات موافق و مخالف نسبت به جریان های سیاسی همیشه مطرح می شود و همه هم گوش میدهند. آزادی بیان داریم و نقد میکنیم.
در جامعه چطور خانم اشراقی. در جامعه و به صورت علنی هم آزادید که نظرات مخالف و انتقادات تان را بیان کنید؟
جامعه ما جامعه ای است که یکسری خط قرمز ها دارد و اجازه نیست ما به آنها وارد شویم. به این معنا که بخواهیم با آزادی کامل حرف مان را بزنیم. شاید جامعه برای محدودیت ایجاد کند و هنوز به جایی نرسیده که بتوانیم آزادانه حرف مان را بزنیم.
منظورتان از جامعه مردم است یا حکومت که برای شما محدودیت ایجاد میکند؟
فضای حاکم بر جامعه است، فقط مساله حکومت نیست. یکسری افراد هستند که نسبت به امام خیلی حساسیت دارند. منظور من فقط نیروهای امنیتی نیست. قشری از جامعه که نیروهای سنتی مذهبی هستند حساسیت شدید به امام دارند و خط قرمزهایی ایجاد میکنند که نمی شود زیرپا گذاشت.
در مصاحبه ای گفته اید که “امام ارثی برای ما نگذاشت که پس گرفتنی باشد”. با توجه به اینکه ارث نوه آیت الله خمینی بودن کم نیست شما این ارث را چگونه هزینه کرده اید؟ شخصی یا اجتماعی.
من گفته ام امام چیزی که قابل پس گرفتن باشد به ما نداد و چیزی که به ما داد قابل پس گرفتن نیست. منظورم این است که امام نه سمتی به ما داد نه پستی، نه سازمانی. خانواده ما نه در کارهای اقتصادی وارد شد و نه هیچ چیز دیگر که با رفتن امام از دست داده باشیم. اما اعتباری که امام به ما داد چیزی نیست که پس گرفتنی باشد.تلاش خانواده ما هم البته همیشه این بوده که نخواهیم از امام هزینه کنیم. اگر عقیده ای داشتیم و عنوان کردیم عقیده شخصی ما است و به امام نسبت نمی دهیم. و یا از شرایط نوه امام بودن، خانواده امام بودن استفاده نمی کنیم. حالا اینکه موفق بوده ایم را نمیدانم ولی تلاش ما در این راستا بوده.
گفته اید که شرایط پدر بزرگتان را وادار به حضور پرقدرت در صحنه کرد. مهم ترین نشانه این حضور پرقدرت از نظر شما در کجا بود؟
مردم ما کمی فراموش کار هستند و الان قضاوت هایی که راجع به امام می شود عادلانه نیست. امروز براساس شرایط روز قضاوت میکنیم و شرایط 34 سال پیش را فراموش کرده ایم. ما در شرایط سختی قرار داشتیم، همیشه بعد از انقلاب ها چنین شرایطی است. یک سری نیروهای احساسی داشتیم که کنترل شان بسیار مشکل بود. درهای زندان ها باز شده بود و همراه با زندانیان سیاسی، مجرمان هم آزاد شده و اسلحه به دست بودند. همه جا آتش بود و اسلحه و در گیری . همزمان جنگ هم شروع شد که همه کشورها در کنار عراق ایستاده بودند و ما تنها بودیم. در چنین شرایطی اینکه توقع داشته باشیم خیلی دموکراسی باشد بی انصافی است. همین امروز هم اگر درگیر جنگ شویم توقع اینکه هر کسی هر حرفی دارد بزند و اختلافات سیاسی داخلی شروع شود و .. درست نیست بلکه همه متحد می شویم تا دشمن را شکست دهیم بعد به دموکراسی می پردازیم. من شرایط آن موقع ایران را شرایطی نمی بینم که الان محکوم اش کنیم. امام در آن شرایط قصدش این نبود که در مسند اجرایی قرار بگیرد . وقتی آمد رفت قم و همین نشان میداد که نمیخواهد اما هم بر اثر اصرار مسئولان و هم خود امام، شخصا به این نتیجه رسید که نمی شود بدون قدرت و پشتوانه کلام ایشان، کشور را حفظ کرد و فروپاشی می شود. حفظ کردن کشور بدون حضور امام امکان پذیر نبود. وقتی به این نتیجه رسید آمد و در مقام اجرایی قرار گرفت و آن شرایط را کنترل کرد.
در واقع شما مهم ترین بارزه حضور پدرقدرت پدربزرگتان را در همین می بینید که برای جلوگیری از فروپاشی بر مسند اجرایی نشست؟
دقیقا به خاطر همین موضوع در مقام اجرایی قرار گرفتند. من خیلی صادقانه می گویم او اصلا هیچ تفاوتی برایش نمیکرد که رهبر شود. اگر با رژیم پهلوی مبارزه کرد نه برای رهبر شدن بلکه برای عدالت با رژیمی دیکتاتوری مبارزه کرد و هدف اش برقراری عدالت بود نه اینکه حاکم شود. اما واقعا انسان بزرگی بود بزرگتر از اینکه در مقام اجرایی قرار بگیرد.
این حضور پرقدرت در صحنه در قبال این چند مورد چگونه ارزیابی می شود از نظر شما؟ ادامه جنگ؟ اعدام ها؟ برکناری آیت الله منتظری؟
من راجع به این سه مساله در حال تحقیق هستم و خیلی علاقه مندم که تحقیقات ام را کامل کنم بعد راجع به آنها حرف بزنم. الان اطلاعات ام درباره این مسائل کم است و نمی توانم قضاوت کنم و جواب روشنی بدهم ولی با صد در صد ایمان و به دور از تعصب نوه و پدربزرگی می گویم امام کسی نبود که حکم اعدام کسی را بدون محاکمه او بدهد. در مورد شاه هم می گفتند که شاه باید حکم اعدامش صادر شود اما امام می گفت باید ابتدا در دادگاه محاکمه شود و بعد از محاکمه در دادگاه، حکم صادر شود. کسی که درباره شاه حاضر نیست بدون دادگاه و محاکمه حکمی دهد چطور ممکن است برای 3 هزار نفر بدون محاکمه حکم داده باشد؟ من باتوجه به شناختی که از امام دارم این را باور نمیکنم. من دهسال با امام زندگی کردم. قضاوت هایی که الان درباره امام می شود دور از واقعیت است. من الان نمی توانم تحلیل درستی بدهم چون واقعا اطلاعات ام کامل نیست ولی در حال تحقیقات هستم در این موارد. درباره آیت الله منتظری هم، امام به دانش فقه و سلامت اخلاقی ایشان احترام می گذاشت اما شخصیت او را خیلی مناسب رهبری نمیدانست خبرگان انتخاب کرده بود و بعد هم شرایطی پیش آمد که منجر به عزل ایشان شد در زمان امام در نهایت احترام این مساله صورت گرفت . اما در همین مورد هم اینکه بخواهم مسائل را تحلیل کنم، با توجه به اینکه تحقیقات ام کامل نیست خب فعلا نمی توانم. به هر حال آن موقع سن من کم بود ولی الان در حال تحقیقات هستم.
شما گفته اید که امام فقط حکم شرعی می داد .یعنی امام با این اتفاقات مخالف بود ولی کاری نمی کرد؟ یا نمی توانست بکند؟
این حرف من درباره بحث حجاب بود که امام مسائل شرعی را مطرح میکرد و نه قانونی. و بحث حجاب را مجلس قانونی اش کرد.
خانم اشراقی شما در فیس بوک حضور فعال دارید برخورد مردم با شما به عنوان نوه آیت الله خمینی چیست؟ مردم امام را دوست دارند؟ مهم ترین انتقادی که از امام می کنند یا مهم ترین ایرادی که می گیرند چیست؟
اصلا همین که در فضای فیس بوک خیلی مورد استقبال قرار گرفته ام فقط و فقط به خاطر نوه امام بودن است. خیلی مسیج ها دریافت میکنم که می گویند به خاطر شخصیت خودت است و تحصیل کرده و فرد روشنی هستی و .. اما من باور نمیکنم افراد زیادی داریم که تحصیل کرده و آدم های روشنی هستند اما چنین استقبالی در فیس بوک از آنها نشده. استقبال از من هم به خاطر نوه امام بودن است. در فضای مجازی اما به این نتیجه رسیده ام که هنوز زمان برای نقادی امام مناسب نیست. من مخالفان و موافقان امام را سیاه و سفید می بینم. یک عده با بغض و کینه او را به شدت می تازند و یک عده هم او را معصوم می بینند. تعصب دارند و هیچ انتقادی را نمی پذیرند. حتی به من که نوه امام هستم هم ایراد می گیرند و می گویند نباید اجازه دهی روی صفحه تو به امام اهانت شود. اما من حتی امروز هم که شرایط مناسب نیست نمی گویم که نباید امام نقد شود، معتقدم همه باید نقد شوند ولی فضای بدون تعصب نسبت به امام وجود ندارد. یک عده تعصب مثبت و یک عده هم تعصب منفی نسبت به او دارند و فضای عادلانه ای وجود ندارد. حتی می بینیم که بعد از سال 88 فضایی در ایران ایجاد شد که حمله به امام نه تنها آزاد شد بلکه با استقبال هم روبرو شد تا جاییکه صدا و سیما هم برنامه هایی پخش میکرد و ناعادلانه امما را زیر سئوال می برد. خود من شخصا بعضی وقت ها به فکر فرو می رفتم که شاید آن تعصب و عشقی که من نسبت به پدربزرگ ام دارد باعث می شود اینطور برخورد کنم و اشتباهاتی هم در گذشته بوده. ولی الان می بینم قضاوت ها خیلی دور از واقعیت است و بیشتر به حقانیت امام پی می برم. بالای نود درصد مسائلی که مطرح می شود دروغ و تهمت و ناروا است.
خانم اشراقی چرا صدا و سیما چنین رویه ای را که میگویید در قبال آیت الله خمینی پیش گرفت؟ آن هم در شرایطی که خیلی از مخالفان یا منتقدان به بهانه توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی سرکوب شده و می شوند.
نمیدانم شاید سیاست صدا و سیما آن موقع بر این اساس بوده .خیلی راحت نمی توانم به این سئوال جواب دهم.
خب برمی گردم به سئوال قبلی ام خانم اشراقی؟ در جامعه یا فضای مجازی مهم ترین انتقادی که مردم از امام می کنند یا مهم ترین ایرادی که می گیرند چیست؟
مهم ترین مساله همین است که شما هم در مصاحبه به آن پرداختید.
یعنی اعدام ها و …
بله بحث ادامه جنگ، اعدام ها و برکناری آیت الله منتظری. شاید همین فضا مرا بیشتر به فکر تحقیق انداخت که روی این سه مساله بیشتر تحقیق کنم.
شما گفته اید که “در جامعه کنونی، عدهیی در لایههای میانی حکومت، ضمن اعتقاد نداشتن به رای اکثریت، آرای مردم را تنها زینتبخش اهداف خود میدانند! در حالی که اعتقاد قلبی امام به رای مردم به گونهیی بود که سرچشمه مشروعیت نظام را در رای مردم تفسیر میکردند”. حالا سئوال من است که لایه میانی مشخصا چه کسانی هستند و منظور شما از لایه میانی چیست؟
ما در جامعه خودمان در زمان امام هم اینها را داشتیم؛ قشری در نظام که خیلی سنتی هستند متحجر، واپسگرا و خرافی هستند. در عین اینکه اسلامی اند اما اسلام آنها ارتجاعی است. در زمان امام اینها هیچ راهی برای رشد نداشتند و امام هم گفته بود که خطر اینها از منافقین هم بیشتر است برای کشور. امام بیشتر دنبال جامعه و فقه پویا بود. این افراد اما به جمهوری هیچ اعتقادی ندارند و دنبال حکومت اسلامی هستند. حتی در مصاحبه هایشان هم می گویند که مردم کاره ای نیستند و مردم ممکن است اشتباه کنند و .. اینها در زمان امام نمی توانستند در جامعه تاثیرگذار باشند. اما بعد از امام بیشتر رشد کردند. بخصوص در 8 ساله اخیر تلاش زیادی کردند که احکام زمان صدر اسلام را در جامعه پیاده کنند و من امیدوارم که موفق نشوند بیایند و حکومت را در دست بگیرند. هرچند نمودهایی را شاهد هستیم و داریم می بینیم مثلا قطع کردن انگشت های دست را به خاطر دزدی می بینیم که صورت می گیرد. من خودم معتقدم که باید این مسائل تغییر کند. جامعه چنین احکامی را نمی پذیرد، انعکاس بین المللی خوبی هم ندارد و به دین ما ضربه میزند. صدور چنین احکامی از همان تفکرات واپس گرا است. شاید روز به روز هم قوی تر می شوند اما امیدوارم کنترل شوند
صدور چنین احکامی که نمود چنین جریانی میدانید نشانگر حضور این طیفی که گفتید در حکومت و درون حاکمیت است.
خیلی دارند تلاش میکنند که بیایند حاکمیت را در دست بگیرند اما اگر تا یک حدی طی 8 ساله گذشته موفق بوده اند فکر نمی کنم این موفقیت دوام بیاورد . جامعه در مسیری پیش می رود که راهی جز تغییر و اصلاح نیست.
درباره تحریم ها گفته اید که بهنظر میرسد که دنیای غرب با اعمال تحریمها و نشانه رفتن مستقیم تیغه تیز اسلحهشان به سوی شاهرگ مردم، قصد دارند بهعمد مانع راههای پیشرفت و توسعه نسل آینده و رفاه اقتصادی نسل حاضر شوند. حال سئوال من این است؛ آنان چگونه سنگ آرزوهای از دست رفته نسل جوان ایرانی را به سینه میکوبند؟ این ماجرا یک طرف دارد؟
فقط یک طرف نیست. یک طرف حکومت است که سیاست هایش درست پیش نرفته و کشور را به اینجا رسانده که تحریم ها علیه کشور وضع و اعمال می شود. اما ما همیشه فقط ایران را می بینیم و طرف غرب را بی گناه می بینیم. در حالیکه آن طرف هم بی گناه نیست. تحریم هایی که وضع کرده ضررش به مردم میرسد تا حکومت. چون دولت تحریم ها را به هر حال دور میزند و اقتصاد کشور نمی خوابد. به هر حال همه کشورها و شرکت ها دنبال منافع خود هستند. این تحریم ها، هزینه های ما را بالا می برد اما اینطور نیست که پروژه ها بخوابد. تحریم ها بیشتر به مردم آسیب زده و میزند و گردن مردم را نشانه رفته است. برای همین دنیای غرب متهم است از این جهت که باید دنبال راههایی می رفت که به مردم آسیب نزند. شاید هدف شان این بوده که با فشار بر مردم، مردم بر دولت فشار بیاورند و..اما من کلا غرب را در این زمینه متهم می بینم.
در واقع شما معتقدید که این قضیه دو طرف دارد یکی سیاست های نادرست حکومت ایران و طرف دیگر قضیه هم غرب است.
بله دقیقا. همین طور است.
نوع برخوردها با خانواده تان بخصوص سیدحسن خمینی را چطور می بینید؟ برخوردهایی که در رسانه های بیشتر امنیتی و حکومتی مشهود است و حتی تا جایی پیش رفته اند که سید حسن آقا را با فرزند ناخلف نوح مقایسه کرده اند. در عمل هم که می بینیم در حرم آیت الله خمینی سخنرانی سید حسن را به هم می ریزند و ناتمام می گذارند. آن هم در حالیکه منتقدان به بهانه و با عناوینی چون توهین به امام سالهای سال حذف شده اند.
من بیش از اینکه حاکمیت را محکوم کنم به خاطر این موضوع، جامعه خودمان را مقصر میدانم. ما از فقر فرهنگی رنج می بریم در حالیکه به فرهنگ غنی خود بسیار می نازیم. اگر بخواهم قضاوت منصفانه کنم باید بگویم تفاخر فرهنگی مان با دانش امروز و تکنولوژی امروز همراه نبوده و ما به شدت عقب افتاده ایم. می گوییم هنر نزد ایرانیان است و بس، ولی این مربوط به امروز نیست. مربوط به شاید قرن 4 و 5 باشد. ما ادامه ندادیم همه جلو رفتند و به همه جا رسیدند اما ما ایستادیم و در همان جا گیر کردیم. حتی اگر ثروتمندترین کشور و قوی ترین ارتش را هم داشته باشیم اما فرهنگ قوی نباشد مشکل داریم. این مسائلی که گفتید از فقر فرهنگی ناشی می شود و راهی نداریم جز اینکه همه کمک کنند تا فرهنگ را بالا ببریم.در چنین جامعه ای وقتی رفتار و منش و سخنان نوه امام را همراه خود نبینند دست به چنین اقداماتی می زنند،اما اگر رفتار و منش اورا همسو با خود ببینند او را به بیت پیغمبر تشبیه می کنند.
سئوال من بیش از جامعه به خود حاکمیت برمیگردد:مشکل بخشی از حکومت با خانواده آیت الله خمینی چیست؟
شاید در سالهای اخیر از جانب رسانه های دولتی بیشتر به این مساله دامن زده شده اما خیلی دوست ندارم کس خاصی را محکوم کنم. به نظرم شرایط به گونه ای پیش رفته که احساس خطری نسبت به خانواده امام بوده یا چی.خیلی دوست ندارم حاکمیت یا شخص خاصی را محکوم کنم.
شما سید حسن خمینی را گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری معرفی کرده اید. برای انتخابات آتی ریاست جمهوری او کاندیدا خواهد شد؟
ایشان تکذیب کرده و گفته اند که کاندیدا نخواهند شد.
به چه دلیلی؟
دلیل اش را نپرسیده ام از ایشان . شاید فضا را مناسب نمیداند، شاید هم تجربه کاری خودش را در این سمت مناسب نمیداند.
این بدین معنی است که درباره کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری سیدحسن آقا در خانواده و بیت آیت الله خمینی هیچ صحبتی نشده؟
نه در خانواده این مساله مطرح نشده است.
به عنوان آخرین سئوال خانم اشراقی؛ حصر خانگی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی و برخوردهایی که با آنها می شود را چطور می بینید؟
برخوردهایی که با جناب مهندس موسوی، خانم دکتر رهنورد و جناب آقای کروبی می شود قطعا محکوم، ضد اخلاقی و ضد اسلامی است. اگر اتهامی به آنها وارد است باید بیایند در دادگاه صالحه و با برخورداری از حقوق قانونی، حق داشتن وکیل و حق اظهار نظر، به این اتهامات رسیدگی شود. اگر اتهامات منجر به صدور حکم شود، حکم اجرا شود اما چنین برخوردی کاملا ضد اخلاقی و ضداسلامی است ولی متاسفانه دارد اتفاق می افتد و به قول فرزندان شان، آدم ربایی است.
آیا خانواده ایت الله خمینی در این زمینه پی گیری کرده اند؟ منظورم برای رفع حصر مهندس موسوی، خانم رهنورد و آقای کروبی است.
ما به شدت از این مساله متاثریم ولی موضوع آقای موسوی و آقای کروبی و خانم رهنورد موضوعی نیست که خانواده امام بتوانند تلاش مثمر ثمری داشته باشند. اینکه خانواده امام همیشه حامی آنها بوده اند کاملا واضح است اما این موضوع در سطح ملی مطرح است و موضوع کوچکی نیست که تلاش های خانواده امام تاثیرگذار باشد و خانواده امام بتوانند کاری از دست شان بر بیاید. ما فقط می توانیم دعا کنیم.