احمدی‌نژاد و حقوق متهمان

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

در اقدامی بسیار غیرمترقبه و نادر، محمود احمدی‌نژاد رییس‌جمهور در نامه‌ای به سعید مرتضوی، دادستان تهران ‏خواستار رعایت قسط و عدل و قانون در رسیدگی به اتهامات رکسانا صابری، روزنامه‌نگار ایرانی-آمریکایی، می‌شود. ‏همان روز مهدی معتمدی‌مهر، فعال سیاسی و کنشگر مدنی، بازداشت گردیده و خبرگزاری رسمی دولت، از حبس وی، با ‏انتشار خبری کذب، استقبال می‌کند.‏

مستقل از انگیزه‌ها و علل صدور نامه‌ی احمدی‌نژاد به مرتضوی (رییس‌جمهور در آستانه‌ی سفر به سوئیس و شرکت در ‏اجلاس دوربان بود و دادستان تهران در آستانه‌ی میزبانی اجلاس دادستان‌های کشورهای اسلامی در تهران)؛ و ‏صرف‌نظر از آنچه با مضمون “دیپلماسی رکسانا” مورد توجه محافل سیاسی و مطبوعاتی قرار گرفته است؛ مضمون ‏نامه‌ی اخیر احمدی‌نژاد بسیار غریب و غیرمنتظره بود: “به قرار اطلاع، پرونده‌ی اتهامات آقای حسین درخشان و خانم ‏رکسانا صابری در مراجع قضایی رسیدگی می‌شود. ترتیبی اتخاذ فرمایید تا مراحل رسیدگی به اتهامات افراد مذکور با ‏دقت کامل و رعایت قسط و عدل و جمیع موازین قانونی صورت بگیرد، و شخصاً مراقبت فرمایید تا متهمان بتوانند از ‏تمامی آزادی‌ها و حقوق قانونی برای دفاع از اتهامات وارده برخوردار باشند و کوچک‌ترین حقی از آنها ضایع نشود.“‏
‏ ‏
نگارش چنین نامه‌ای در هفته‌های پایانی دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، هر معنایی داشته باشد، با نحوه‌ی مواجهه‌ی ‏وی با پرونده‌های مشابه پیشین، همخوانی ندارد و در یک راستا قابل ارزیابی نیست. به‌عنوان مهم‌ترین نمونه، در ماجرای ‏برخورد با سه دانشجوی دانشگاه امیرکبیر، رییس‌جمهور کجا بود و چه واکنشی نشان داد؟ چنین پرسشی در موارد مشابه ‏‏(بازداشت دانشجویان یا برخورد با فعالان سیاسی و تضییع حقوق اساسی شهروندان، به‌وپژه کنشگران مدنی و سیاسی) ‏نیز قابل طرح است.‏

آنچه که اما در این مورد مشخص واجد تناقض و تعارض آشکارتر و جدی‌تر به‌نظر می‌رسد، اتفاقی است که درست در ‏همان مقطع زمانی (روز انتشار نامه‌ی رییس‌جمهور) برای یک فعال سیاسی و مدافع حقوق بشر، مهدی معتمدی‌مهر، رخ ‏می‌دهد. معتمدی‌مهر، حقوق‌دان، عضو نهضت آزادی ایران، و از شخصیت‌های فعال در “کمیته دفاع از انتخابات آزاد، ‏سالم و عادلانه» است. همان‌روزی که نامه‌ی احمدی‌نژاد در مورد رکسانا صابری و حسین درخشان، منتشر می‌شود ‏‏(یک‌شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۸۸)، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) زیرمجموعه‌ی دولت احمدی‌نژاد ‏خبری بدین مضمون را منتشر می‌کند: « یک عضو فعال نهضت آزادی بعداز ظهر دیروز به اتهام اختلاس از یک موسسه ‏مالی دستگیر شد. به گزارش ایرنا به نقل از شبکه ایران ‏‎]‎که آن هم زیرمجموعه‌ی دولت احمدی‌نژاد محسوب می‌شود‎[‎‏ ‏مهدی معتمدی مهر در حالی به اتهام فساد مالی دستگیر شده است که از اعضای تندرو و افراطی نهضت آزادی شناخته ‏می شود. وی که در تشکیلات گروهک نهضت آزادی، عضو دفتر سیاسی است، پیش از این در یادداشت‌ها و ‏مصاحبه‌هایی که از وی در سایت‌های اپوزیسیون منتشر شده بود، دولت نهم را به بی‌عدالتی متهم کرده بود…“‏

این‌که میان خبر بازداشت یک شهروند به اتهام “اختلاس از یک موسسه مالی” و انتشار این تحلیل و توصیف که متهم ‏مزبور “از اعضای تندرو و افراطی نهضت آزادی” است و “در یادداشت‌ها و مصاحبه‌هایی که از وی در سایت‌های ‏اپوزیسیون منتشر شده، دولت نهم را به بی‌عدالتی متهم کرده…“، چه رابطه‌ی منطقی و معقولی برقرار است، پرسشی ‏است که منتشرکنندگان این خبر باید به آن پاسخ دهند؛ گو این‌که پاسخ برای تمامی منتقدان و دگراندیشان در جمهوری ‏اسلامی، آشکار و عریان است.‏

خبرگزاری دولت از یک‌سو نامه‌ی “حقوق‌بشردوستانه”‌ی رییس‌جمهور را منتشر می‌کند و از سوی دیگر، از این‌که یک ‏مخالف سیاسی، “دولت نهم را به بی‌عدالتی متهم کرده” برمی‌آشوبد. کسی از رییس‌جمهور انتظار ندارد که بر رفتار ‏دستگاه‌های قضایی، تاثیر گذارد و آن‌ها را تغییر دهد؛ اما دست‌کم می‌توان متوقع بود که وی بر خبرگزاری تحت امر خود، ‏کنترل داشته باشد تا این‌گونه آبرو و حیثیت متهمان و شهروندان را به بازی نگیرد. آیا “عدل و قسط و موازین قانونی” ‏مورد توجه رییس‌جمهور در رفتار زیرمجموعه‌ی وی، رعایت می‌شود؟ ‏

‏ خبرگزاری رسمی دولت برخلاف نص صریح قانون اساسی و آیین دادرسی کیفری، اقدام به انتشار خبر بازداشت و حتی ‏اتهام اثبات نشده‌ی یک متهم می‌کند. اصل 39 قانون اساسی تصریح می‌کند: “هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون ‏دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده؛ به‌هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است.” ضمن این‌که بر طبق ‏اصل 37 قانون اساسی: “اصل، برائت است و هیچ‌کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود، مگر این‌که جرم او در ‏دادگاه صالح ثابت گردد.” همچنین در تبصره‌ی ذیل ماده‌ی 188 آیین دادرسی کیفری نیز تاکید شده است که قبل از قطعی ‏شدن حکم متهم و بدون “دستور دادگاه صادرکننده رأی”، انتشار هویت متهمان، تخلف و در حکم “افترا” است.‏

‏ اینک با کدام توجیه قانونی، شرعی، عرفی و اخلاقی، زیرمجموعه‌های دولت احمدی‌نژاد، به متهمی که در بازداشت ‏به‌سر می‌برد و از امکان دفاع از خویش برخوردار نیست، اتهاماتی ثابت نشده را -که هنوز در دادگاه صالح مورد ‏رسیدگی قرار نگرفته و حکم قطعی نیز در مورد آن صادر نشده است- نسبت می‌دهند و به‌گونه‌ای غیراخلاقی و ‏غیرقانونی، حقوق اساسی شهروندی مظلوم را نقض می‌کنند؟ ‏

فرض محال، محال نیست؛ گیریم که معتمدی‌مهر، تخلفی مالی داشته یا اختلاس کرده است؛ مفسدان و مسئله‌داران مالی در ‏این کشور، کم‌شمارند؟ چرا اسامی و فهرست کسانی که بارها احمدی‌نژاد تهدید به انتشار اسامی‌شان کرده، اعلام و منتشر ‏نمی‌شود؟ ضمن این‌که به تصریح دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران: “اگر بازداشت‌کنندگان می‌گویند که ‏ایشان مسئله‌ی مالی داشته است، می‌بایست مدعی خصوصی در کار باشد و در آن صورت موضوع به وزارت اطلاعات ‏و دادگاه انقلاب مربوط نمی‌شود که به منزل او بریزند و کامپیوتر، لپ تاپ و تعداد زیادی سی‌دی و عکس را از خانه‌ی او ‏ببرند… ‏‎]‎بماند که‏‎[‎‏ آقای معتمدی‌مهر در هیچ موسسه‌ی دولتی یا نهادی مسئولیت نداشته که بخواهد اختلاس کنند.“‏

‏ آقایان نیک می‌دانند که “چه می‌کنند” و “چرا معتمدی‌مهر را بازداشت کرده‌اند”. عضو فعال “نهضت آزادی ایران” و ‏‏”کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه”، همچون بسیاری فعالان سیاسی و کنشگران مدنی دیگر -که در این سال‌ها ‏بازداشت و متهم و محکوم شده‌اند- تاوان نقدها و پیگیری‌ها و اقدامات سیاسی و حقوق‌ بشری خویش را پس می‌دهد.‏

آیا احمدی‌نژاد برای رعایت قسط و عدل و موازین قانونی در مورد معتمدی‌مهر نیز توصیه‌ای خواهد کرد و نامه‌ای به ‏مسئولان قضایی خواهد نگاشت؟ پاسخ -آشکارا- منفی و موضوع به‌گونه‌ای مشهود، منتفی است.نگارنده البته امیدوار است ‏که نامه‌ی رییس‌جمهور در مورد رکسانا صابری و حسین درخشان، واجد نتیجه‌ای باشد؛ و حداقل، حقوق اساسی این دو ‏متهم سیاسی-مطبوعاتی، رعایت شود. شاید به تبع آن، بخشی از حقوق تضییع‌شده‌ی متهمان و بازداشت‌شدگانی چون ‏معتمدی‌مهر را نیز بتوان، مطالبه و پیگیری و محقق کرد. ‏

به انتخابات ریاست‌جمهوری دهم یک ماه و نیم بیشتر نمانده است؛ می‌توان امیدوار بود همچنان که احمدی‌نژاد، اینجا و ‏آنجا، وعده‌های اقتصادی می‌دهد و بذل و بخشش نقدی و غیرنقدی می‌کند، در حوزه‌ی حقوق اساسی بازداشت‌شدگان و ‏کنشگران مدنی و سیاسی نیز شاهد انبساط و گشایشی -هرچند اندک- باشیم.‏