افراط گرایی و تحقیر

شیرین عبادی
شیرین عبادی

ارزش هایی چون حقوق بشر، استانداردهایی بین المللی و قابل انطباق و با فرهنگ ها و مذاهب مختلف هستند. به همین ‏علت است که سخن گفتن از حقوق بشر شرقی و غربی یا اسلامی و مسیحی، بدون معناست. ‏

اما یکسان بودن افراد متعلق به سنت ها و ادیان مختلف در احترام به حقوق بشر، همراه با اصلی دیگر نیز هست و آن، ‏برابری اشخاص متفاوت در برخورداری از “احترام” و “منزلت اجتماعی” است. به زبان ساده تر، این اصل که نباید ‏انسان ها را به خاطر نژاد، مذهب یا سنت هایشان مورد تبعیض قرار داد. ‏

این نکته، خصوصاً امروزه در کشورهایی اروپایی چون فرانسه حائز اهمیت مضاعف است. زیرا ترکیب جمعیت اروپا ‏بعد از جنگ بین الملل دوم و خصوصاً در بیست سال گذشته بسیار متحول شده و تعداد مهاجرینی که از فرهنگ های ‏مختلف آمده و اکثرا نیز علاقه به حفظ فرهنگ های ملی و قومی خود دارند، رو به افزایش است.‏

متاسفانه در بین مهاجرین، گروه های بنیادگرایی دیده می شوند که بسیای از آنها نیز از نسل دوم یا سوم مهاجرین هستند، ‏و این امر بدان معنا است که تعلیم و تربیت اروپایی نتوانسته است به هدف خود نائل آید. چندی قبل زنی عرب با من درد ‏دل می کرد و می گفت که با چه زحمتی وطن خود را ترک کرده و به اروپا آمده تا فرزندانش در اجتماعی آزاد رشد و ‏تحصیل کنند. او به گفته خود از سنت های آزاردهنده و از جمله حجاب اجباری فرار کرده و به محیط اروپا آمده بود، اما ‏اکنون دختر پانزده ساله اش - که در یک کشور غربی به دنیا آمده و تابعیت اروپایی داشت - یک باره تصمیم گرفته بود ‏با نوعی حجاب در اجتماع ظاهر شود که نه متناسب با باوری شخصی، که به زعم وی، یک شعار و علامت بنیادگرایانه ‏بود. این مادر می گفت، اگر می دانست فرزندش چنین راهی را انتخاب خواهد کرد، سرزمین مادری را ترک نمی گفت ‏تا مجبور به تحمل مشکلات مهاجرت نشود. او از من راهنمایی می خواست، و من اکنون این سوال را از شما متفکران ‏و اندیشمندان فرانسوی می کنم: چه به سر این دختر آمده که به بنیادگرایی روی آورده است؟‏

واکنش طبیعی انسان تحقیر شده، افراط گرایی و رفتار مبالغه آمیز در جهت حفظ چیزهایی است که آنها را جزو هویت ‏خود می داند، خصوصاً آنکه ارزش های اجتماعی بالاتر را نیز فرا نگرفته باشد. مدتی است که در برخی جوامع ‏اروپایی پدیده ای ظهور کرده که تاثیر خود را حتی بر محیط های آموزشی و مدارس نیز بر جای گذاشته و آن، تحقیر و ‏طرد ادیان و تمدن های غیر اروپایی است. تا حدی که بعضا، شنونده خبرهایی هستیم که حکایت دارند حتی در برخی ‏مدارس، به مسلمانان توهین می شود، و دانش آموزانی که “اروپایی مسیحی” نباشند، در معرض طرد سایرین قرار می ‏گیرند. پدیده ای که در سطح دیگر، در میان خانواده های همین دانش آموزان نیز قابل شناسایی است. ‏

البته بدون شک، وقایعی چون 11 سپتامبر و بمب گذاری مادرید، و در مجموع، افزایش فعالیت تروریست هایی که جز ‏بمب و خشونت منطقی ندارند، در گسترش چنین نگرشی بسیار مؤثر بوده است. اما آیا همه مسلمانان تروریست هستند؟ ‏آیا بنیادگرایی و خرافات، صرفا دستاورد مهاجرین است؟ آیا هر زنی حجاب دارد، همکار بن لادن و مروج افکار ‏طالبان است؟

اینجاست که باید، پیش از همه از مدارس آغاز کنیم. اگر به کودکان و نوجوانان اروپایی نیاموزیم که احترام به تمدن های ‏مختلف اساس تفاهم متقابل است، در آینده شاهد اغتشاشات و اختلافات بیشتری خواهیم بود که منشاء و سرچشمه آنها، ‏عدم تحمل یکدیگر است.‏

ما زمانی آرامش خواهیم داشت که در سرنوشتی که برای خود آرزومندیم، دیگران را نیز سهیم بداریم.‏

جهانی شدن در صورتی یک تحول تاریخی مثبت به شمار می آید که بتواند امکان تحقق یافتن “صلحی جهانی” را ‏افزایش دهد و از نابرابری های موجود در جهان بکاهد. در غیر این صورت، امید به تغییر وضعیت اسفبار موجود در ‏آینده، مبتنی بر واقع بینی نخواهد بود.‏

‏—‏

‏ قسمتی از سخنرانی شیرین عبادی در هنگام دریافت دکترای افتخاری از دانشگاه فرانسوی ‏Poitiers‏ ، که بیست و ‏سومین دکترای افتخاری این برنده جایزه صلح نوبل از دانشگاه های جهان است. ‏