پیتر گریر
سانتریفیوژ گازی، فن آوری جالبی است. آنها لوله های نازک فلزی هستند که به شکل عمود ایستاده اند و قدشان به اندازه یک بچه دبستانی است، آنها بر روی محور مغناطیسی می چرخند که معمولا هیچ اصطحکاکی ایجاد نمی کند. آنقدر سریع می چرخد که وقتی با گاز هگزافلورید اورانیوم پر می شود،محفظه به دو ایزوتوپ تقسیم می شود که وزن اتمی متفاوت دارند، ایزوتوپ هایی که وزن اتمی شان سنگین تر است با قدرت دستگاه سانتریفوژ به بیرون لوله فشرده می شوند.
استفاده صحیح از سانتریفوژ ها کار سختی است. لرزش می تواند باعث ایجاد مشکل شود، پس باید آنها را بی حرکت نگه داشت. اما بمحض اینکه سانتریفوژ ها کارشان را آغاز کردند، احتیاج به مراقبت کمی دارد. آنها بهترین راه برای غنی سازی اورانیوم هستند تا جایی که این اورانیوم برای ساخت اتمی یا استفاده از رآکتورهای اتمی بکار می آید.
همه این گفته ها برای این بود که به اهمیت زیاد تاسیسات سانتریفوژ مخفی در شهر قم در معادله قدرت در یکی از پر تنش ترین مناطق جهان، پی ببریم.
در هفته گذشته خبرهای زیادی درباره برنامه های اتمی ایران شنیدیم. خبر قم، بعد این خبر که ایران یک طرح مخفی بمب با عنوان “پروژه 110” و پیشنهاد غافلگیر کننده ایران مبنی بر فرستادن اورانیوم نیمه غنی شده وگرفتن سوخت لازم برای رآکتورها.
این خبر ها و اتفاقات اخیر نشان می دهد که پیچیدگی های برنامه اتمی ایران، افزایش پیدا کرده است. در حال حاضر رهبران ایران ممکن است بمب اتمی بخواهند یا نخواهند. اما مشخص است که ایران می خواهد قدرت منطقه بشود، و معنایش این است که آمریکا و متحدانش فرصت کوتاهی برای تشدید تهدیدهایشان در منطقه دارند که هم برای تولید انرژی در جهان و هم برای اسلام امری است حیاتی.
انتونی کورسمن، استاد مرکز بین المللی مطالعات استراتژیک، در کتابی که بتازگی درباره برنامه تسلیهاتی ایران منتشر کرده است، می نویسد: “ایران مهم ترین چالش امنیتی در خاورمیانه است.”
آمریکا در پی تاسیسات پنهانی
در تصاویر ماهوارهای، تاسیسات اتمی قم شبیه به یک سوپر مارکت، یک مدرسه یا یک کارخانه است. اما به گقته خود مقامات ایرانی و آمریکایی در دل این بنا سه هزار سانتریفوژ قرار دارد.از لحاظ غنی سازی اورنیوم این تاسیسات محقری است.
اما بسیاری از کارشناسان آمریکایی، قم معرف خطر وجودداشتن یک تاسیسات دیگر است. دلیلش هم این است که ایران یک تاسیسات بزرگ اتمی در نزدیکی نطنز دارد. آنجا 8300 سانتریفوژ وجود دارد که در حال غنی سازی اورانیوم هستند. به گفته آمریکایی ها تاسیسات نطنز آنقدر بزرگ هست میزبان 54 هزار سانتریفوژ باشد.
خود نطنز هم توسط یکی از مخالفان حکومت در سال 2002 به جهان معرفی شد. ایران می گوید که کار این تاسیسات تولید اورانیوم نیمه غنی سازی شده برای استفاده رآکتور های اتمی است. امروز این تاسیسات مورد موشکافی دقیق سرویس های اطلاعاتی غربی و آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دارد و بسیاری از کارشناسان معتقدند که استخراج اورانیوم غنی سازی شده لازم برای تولید بمب از تاسیسات نطنز کار دشواری است.
این نکته کارشناسان خارج از ایران را به این نتیجه می رساند: اگر ایرانی ها بخواهند مواد اولیه برای بمب اتم را درست کنند، باید این کار را در سایت های مخفی انجام بدهند. نطنز اولین تاسیسات چرخه سوخت آنهاست. تاسیسات مخفی دومین سایت محسوب می شود.
سرویس های اطلاعاتی آمریکا آن را پیش بینی کرده بودند. دو سال پیش، در گزارش اطلاعاتی سال 2007،تحلیلگران آمریکایی درمور توانایی اتمی ایران گفته بودند: ما تشخیص داده ایم که احتمالا ایران تاسیسات مخفیانه ای بغیراز سایت هایی که اعلام کرده است، برای تولید بالای اورانیوم غنی سازی شده برای تولید سلاح اتمی، دارد.
آیا قم آن تاسیسات مخفی است؟
ایران می گوید که چنین نیست و این سایت هم مثل نطنز اهداف صلح آمیز دارد.
اگر قرار بود این سایت مخفیانه باشد آنوقت باید به این فکر کرد که یک تاسیسات دیگر برای تولید هگزافلورید اورانیوم هم وجود داشته باشد. در واقع برخی از کارشناسان حدس می زنند که ممکن است ایران شبکه ای از این سایت ها داشته باشد. یا اینکه اگر تا کنون چنین شبکه ای نداشته است، ساخت آن را آغازکرده است زیرا سایت قم کشف شده است.
این ممکن است منجر به شروع بازی موش تو سوراخ می شودکه بازنده شدن در این بازی، ایران را به سلاح هسته ای می رساند.
دیوید آلبرایت،بازرس اسلحه و رئیس سابق موسسه امنیت بین المللی، می گوید:” آنها سایت قم را پنهان کردند و ماموران اطلاعاتی مابموقع آن را پیدا کردند. ما نمی توانیم روی بموقع پیدا کردن سایت بعدی حساب کنیم”.
گزارش های اطلاعاتی مخدوش
بدست آوردن مواد خام مثل پلوتونیوم یا اورانیوم غنی شده دشوارترین قدم در راه تولید بمب اتم است، اما تنها قدم نیست. سلاح هسته ای بسیار حساس است که سیستم حرارتی آن با ولتاژ بالا کار می کند. قطعات آن باید مقاومت بسیار بالایی داشته باشند و باید بخوبی به هم وصل بشوند.
دادن کپی نقشه ساختن بمب به کسی به این معنا نیست که بمب را به او داده باشیم. تولید بمب از روی کپی نقشه ساخت آن کار بسیار سختی است.
طبق گفته ماموران اطلاعاتی آمریکا، ایران روی تولید سلاح اتمی کار کرده است. اما این را هم اضافه می کنند که ایران از سال 2003 دیگر به این کار ادامه نداده است.
تحلیلگران اطلاعاتی در برخی از کشورها مثل آلمان با این حرف مخالف اند و اصرار دارند که ایران همچنان در حال ساخت سلاح هسته ای است. مشخصا این دیدگاه برخی از مقامات آژانس بین المللی انرژی هسته ای هم هست.
در یکی از گزارش های آژانس بین المللی انرژی هسته ای که اوایل اکتبر به مطبوعات درز کرد آمده بود که پروژه 110 با تلاش های مخفیانه اش قصد داشت به کلاهک هسته ای برسد و در پروژه 111 قرار است فضای داخل کلاهک موشک شهاب 3 به گونه ای تغیر کند که کلاهک اتمی در آن جا بگیرد.
گزارش آژانس بااین نتیجه گیری به پایان می رسد که ایران اطلاعات کافی برای طراحی و تولید سلاح اتمی را دارد. اما این گزارش با مخالفت افرادی در داخل آژانس مواجه شده است که معتقد برخی ازاطلاعات این گزارش ممکن است تقلبی باشند.
برخی از کارشناسان خارج از این مجموعه، به این اشاره می کنند که بخش هایی از گزارش با فعالیتهای ایران از لحاظ زمانی نا همگون است. معنای آن این است که احتمال دارد زمانی ایران پروژه 110 را داشته است اما از زمانی که ماموران اطلاعاتی آمریکا بر وجود چنین پروژه ای اصرار کردند، آن را رها کرده است.
گرگ تیلمن، مامور سابق اطلاعاتی آمریکا که در حال حاضر انجمن کنترل سلاح هسته ای کار می کند، معتقد است: “من به هر دو قسمت موضوع مشکوک ام”.
به گفته آقای کوردسمن، ایران تا اوایل سال جاری قادر است بمب اتمی اش را بسازد. او در کتابش نوشته است که به نظر می رسد که قرار گرفتن چنین بمبی بر روی کلاهک موشک، بین سال های 2011 تا 2015 اتفاق بیافتد.
کردسمن در کتابش می نویسد: “به نظر می رسد ایران تا سال 2020 به توانایی لازم برای تولید بمب و سوار کردن آن روی موشک و شلیک آن به سمت هدف هایی در داخل منطقه یا فراتر از آن، می رسد.”
امید برای گتفتگو واقعی درباره مسال اتمی: هوشیارانه است، اما فقط در زمان حال.
پس همین؟ نمی شود از پیوستن ایران به کلوپ اتمی جلوگیری کرد؟
کارشناسان می گویند، این کار لازم نیست، علائم امیدوار کننده ای از سوی رهبران ایران رسیده است که باعث امیدواری است که منجر به گفتگو واقعی بشود.
فعلا در اول ماه اکتبر ایران با اصول فرستادن اورانیوم نیمه غنی سازی اش به خارج از کشور، احتمالا روسیه، موافقت کرده است. اورانیوم در آنجا تبدیل به سوخت موردلزوم برای رآکتور کوچک ایران که ایزوتوپ دارویی تولید می کند، می شود.
اگر این اصل تصویب بشود، و این “اگر” با در نظر گرفتن گذشته ایران “اگر” مهمی است، یک قدم مثبت محسوب می شود. تهران دیگر نمی تواند مواد اولیه لازم برای تولید سلاح اتمی را انبار کند.
کلید اصلی قصد رهبران ایران است. این موضوع برای آمریکا و متحدانش هنوز مشخص نشده است.
به گفته ماتوی بون، بازرس اصلی پروژه کنترل کردن اتم در مدرسه جان اف کندی دانشگاه هاروارد، اگر ایران قصد تولید بمب اتمی را داشته باشد و این توافق همچنان در دولت ایران وجود داشته باشد، شاید نشود جلوی ان را گرفت و هیچ مذاکره ای با آمریکا و یا هر کشور دیگری بیفایده است.
دکتر بون در جریان سخنرانی اش درباره اینکه چطور با برنامه های ایران کنار بیاییم، گفت: “آنهاحتی می توانند هر چیزی را که به برنامه هایشان تحمیل شود رد کنند یا نقض کنند”.
با این حال، اگر درداخل حکومت ایران تفاوت هایی در زمینه نحوه دستیابی به سلاح هسته ای وجود داشته باشد،آن موقع است که گفتگو تاثیر خواهد داشت.
بون می گوید که با تشویق کردن ایران به تغییر رفتارش، غرب می تواند بدون برخورد شدید دست هر ایرانی را بفشارد.
اما زمان و انعطاف پذیری در چنین معامله ای نقش مهمی دارد. بعد از چند دهه دشمنی، نه ایران و نه آمریکا نمی توانند به هم اعتماد کنند.
بون می گوید: “اخیرا،کشاندن ایران به پای میز مذاکره برای آمریکا و متحدانش به یک امر ضروری بدل شده بود. اگر معامله ایران را راضی نکند، منجر به ردشدن آن و شکست می شود”.
منبع: کریستین ساینس مونیتور 18 اکتبر