حرف روز

نویسنده
پریا سامان پور

فریاد اعتراض زنان از بام تهران…

 

چهل و دو سال پیش، “ سیمین دانشور” از قول “زری” ِ “سووشون” گفته بود:

کاش دنیا دست زن‌ها بود، زن‌ها که زائیده‌اند یعنی خلق کرده‌اند و قدر مخلوق خودشان را می‌دانند. […]اگر دنیا دست زن‌ها بود، جنگ کجا بود؟

و امروز می توان، همین آرامش، صلح دوستی، ایستادگی و امید را از میان سخنان زنی چون “مرضیه وفامهر” پس از آزادیش دریافت، او زن هنرمندی ست که به دور ازهر گونه هیجان و تعصب، در قبال بی عدالتی عریانی که در حقش روا شده، با استقامتی مثل زدنی از بازداشتش می گوید که برایش به مثابه ی تعلیق در خلا بوده است، او بی هیچ پروایی از حکم ناعادلانه اش سخن می گوید، حکمی که به تعبیر خودش، نه موجب حقارت اوست و نه موجب غرورش.

او تنها خود را هنرمندی می داند که از برچسب “حراج” سنجاق شده بر سینه ی شهرش، پرده برداشته است، شهری که به دنبال محدود کردن هنر و هنرمند، در آستانه ی ورشکستگی فرهنگی و نابودی سرمایه ی اندیشه اش قرار گرفته است. همان شهری که نه تنها به هنر، مجال پر گشودن نمی دهد بلکه با محدود کردن هنر امروزی و معترض، فرود آن را به “زیرزمین” ها، رقم می زند.

مرضیه وفا مهر، چون دیگر هنرمندان متعهد این سرزمین، مقتدرانه از هنر ورزی خود دفاع می کند وبر عدم تخطی خود از قوانین شرعی و عرفی تاکید دارد، او از “آزادی” سخن می گوید که برایش از محدوده ی یک واژه عبور کرده، و تبدیل به آرزویی پر معنا شده است.

 آزادی برای او، این بار همان مفهومی ست که خود او، در فیلم “تهران من، حراج” به نمایش گذارده است، وفامهر که حالا دیگر خود مثال زنده ی پشت در بسته ماندن “ظهیر الدوله” است، نمونه ای ست از هنر زندانی در همان قفسی که “فروغ”،”ایرج میرزا” و “قمر” را هم محصور کرده است.

برای هنرمندانی چون مرضیه وفامهر، جعفر پناهی، محمد رسول اف، رامین پرچمی، هیلا صدیقی، آریا آرام نژاد و… کلمه ی “زندان”، تنها در “قرچک ورامین” و یا “اوین” خلاصه نمی شود، چرا که اینان طالب “آزادی” هنر و اندیشه اند، همان موهبتی که اگر از هنرمند سلب شود، جسارت و شهامتش رنگ می بازد و این، در تعارض بارز با گسترش اندیشه و تعالی فرهنگی ست.

آری، همه ی این هنرمندان، در کنار مبارزان دیگر آزادی، برای دفاع از حقیقت و عدالت ایستاده اند، تا همراه با “مرضیه” ی “تهران من، حراج” صدای فریاد اعتراض خود را از “بام تهران” در سراسر این خاک بپراکنند.