در راستای اینکه هفته گذشته هاشمی رفسنجانی با چشم های دوخته به دیوار، محمود احمدی نژاد با یک من و نیم اخم وسط ریش و پشم، حسن خمینی با یک لبخند ژوکوند بدون دلیل و آیت الله خامنه ای در حالی که دور وجودش سیم خاردار کشیده و می ترسید مبادا اگر وحدت کند، کسی یا چیزی به جایی نفوذ کند، بخصوص اینکه حاج منصور ارضی خطرات رحیم مشائی را با ذکر حالت شیئی مذکور در موضع راست افراطی بازگو کرده بود در جلسه وحدت حاضر شدند. و با عنایت به اینکه امام جمعه تهران و رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و سایر نواب خاص و عام، در حال حفظ وحدت هستند، ولی هنوز آیت الله خامنه ای که از همه خواسته با هم وحدت کنند، نمی تواند مشخص کند که بالاخره کی باید با کی وحدت کند؟ و برای چی وحدت کند؟ و این اصولی که براساس آنها باید وحدت بشود چی هست؟ و از کجا آمده؟ ما گشتیم و گشتیم و سعی کردیم شیوه های وحدت در داخل کشور و در سطح جهان را به اطلاع عموم برسانیم.
وحدت منطقه ای
طی سه برنامه رئیس جمهور مملکت به عربستان سعودی، امارات، بحرین، قطر، یمن، افغانستان، عراق، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و تاجیکستان، که روابط مان در بیست سال گذشته با آنها خوب بوده است، می رود و در نتیجه جز در ارمنستان که به دلایل دینی و تاریخی و عادت های شبانه تفریحی با هم وحدت داریم، رابطه ایران با همه این کشورها به هم می خورد. در نتیجه برای ایجاد اقتدار در منطقه 13 درصد منافع گاز دریای مازندران را می دهیم به روسها، کل دستآورد هسته ای مان را می دهیم دست تنها حکومت سکولار منطقه یعنی ترکیه که سی سال است داریم به آن فحش می دهیم و سعی می کنیم اگر کلاه مان افتاد توی پاکستان – اولین جمهوری اسلامی عالم -، از ترس نرویم و نیاوریم. به خصوص که آن ها بمب سبز اسلامی دارند.
وحدت جهانی
فهرست کشورهایی را که کمترین رشد اقتصادی در بیست سال اخیر، بیشترین تورم، بیشترین تصادف رانندگی، بیشترین توقیف مطبوعات و بیشترین پرونده جنایت جنگی داشتند تهیه می کنیم و طی یک برنامه تعیین شده به آن کشورها می رویم. مطمئنا با استقبال گسترده ای مواجه خواهیم شد، چون در اکثر آن کشورها ما اولین خارجی هستیم که دیده شده ایم. در مورد قیافه و رفتار رئیس جمهور نگران نباشید، آنها قبلا هیچ رئیس جمهور دیگری، بخصوص رئیس جمهور خودشان را هم ندیده اند. اصلا مهم نیست منافع مشترکی داریم یا رابطه مان از نظر فرهنگی و اقتصادی فایده دارد یا نه، مساله مهم وحدت است که تا دسته می کنیم.
وحدت میان مسوولان
مسوولان کشور چهار گروهند، گروه اول کسانی که مخلص من هستند، گروه دوم کسانی که مخلص من بودند ولی دیگر مخلص من نیستند بلکه از من انتقاد دارند، گروه سوم کسانی که بلدند کار کنند و معمولا نشان نمی دهند مخلص من هستند یا نه، گروه چهارم کسانی که مخلص من نیستند و مخالف من هستند. برای وحدت اول گروه چهارم را دستگیر و زندانی می کنیم، آنها در زندان یا خفه می شوند یا مخلص می شوند یا اعتراض می کنند، در هر حال یا جزو مخلصین می شوند، یا دیگر جزو مسوولان نیستند. گروه دوم به ما اعتراض می کنند و با ما قهر می کنند، در نتیجه ما هم آنها را می گذاریم کنار و کلا انگار نه انگار که یک روزی رئیس خودمان بودند. می ماند گروه سوم، که کارشان را می کنند و حرف نمی زنند. حالا همه شرایط برای وحدت فراهم است. هر کسی من را دوست دارد دستش را بالا ببرد، هر کسی دوست ندارد برود بیرون.
وحدت ملی
برای ایجاد وحدت ملی، باید از سه وسیله استفاده کرد. ساندیس، گاز اشک آور، دستبند سبز. اول دستبند سبز را می دهیم به مردم، شصت درصد مردم دستبند می بندند دست شان و ما می فهمیم که با چه کسانی نباید وحدت کنیم. بعد پنج درصد مردم را با گاز اشک آور می فرستیم سراغ آن شصت درصد، چند ماه طول می کشد تا مردم به این نتیجه برسند که دیگر هیچ جای کتک نخورده ندارند و بروند توی خانه شان. بعد ده درصد مردم را برای خوردن ساندیس می آوریم به خیابان، و از آنها ده بار فیلم می گیریم و هزار بار پخش می کنیم، در نتیجه تعدادشان از ده درصد تبدیل به صددرصد می شود. حتما می پرسید که 25 درصد دیگر کجا هستند؟ آن 25 درصد نه دستبند می بندند، نه گاز اشک آور می زنند، نه به ساندیس علاقه دارند.
وحدت میان اصولگرایان: وحدت با اصولگرایان ساده است، به آنها می گوئیم نظرتان را بگوئید، اگر نظرشان دقیقا مثل نظر خودمان بود، که مشکلی نداریم. اگر نظرشان با نظر ما فرق می کرد، یک نامه می نویسیم و به آنها می گوئیم که نظرشان باید چه چیزی باشد. آنها هم با ما وحدت می کنند و مساله بسرعت حل می شود.
وحدت با ایرانیان خارج از کشور
ایرانیان خارج از کشور بر چهار گروهند، گروه اول کسانی هستند که نمی خواهند برای زندگی به ایران برگردند در نتیجه ما دوست داریم هر وقت می خواهند به ایران بیایند، گروه دوم کسانی هستند که دوست دارند به هر قیمت شده به ایران برگردند که ما اینقدر قیمت را بالا می بریم که هیچ وقت نتوانند برگردند مگر اینکه ما نباشیم، گروه سوم کسانی هستند که نمی دانند که می خواهند برگردند یا نمی دانند که می خواهند برگردند. گروه سوم را یک بار دستگیر می کنیم که بیخودی هوس بازگشت به سرشان نزند. گروه چهارم هم کسانی هستند که خودشان نمی خواهند به کشور برگردند، اما ما دوست داریم برگردند، گروه چهارم معمولا کارمندان خودمان هستند و مشکل زیادی با آنها نداریم. برای وحدت ایرانیان خارج از کشور با ایرانیان داخل بهترین راه این است که این دو گروه هیچ وقت خیلی با هم مواجه نشوند، چون ممکن است نتوانند وحدت پیدا کنند.
وحدت با ملت های جهان
برای وحدت با ملت های جهان راههای مختلفی موجود است، اما بهتر است بیخودی وقت مان را هدر نکنیم چون ملت های جهان وقتی از ما خوششان می آید که ملت خودمان از ما خوششان بیاید، به همین دلیل به جای اینکه زحمت بکشیم و ملتهای جهان را به خودمان علاقمند کنیم، اسم علاقمندان خودمان را ملت های جهان می گذاریم.
نتیجه گیری اخلاقی: وحدت باید حول محور اصول صورت بگیرد، هر روز اصول جدید را به شما اعلام خواهم کرد.