صحبت های سید علی خامنه ای در دیدار با کارگزاران و مسئولان ارشد نظام را می توان سخنانی استراتژیک دانست که دور نمای عملکرد و برنامه های نظام را روشن می سازد.
این سخنان تا حدود زیادی مشخص کرد که در ذهنیت مهمترین و مقتدرترین فرد نظام سیاسی چه می گذارد و خطوط کلی سیاست های داخلی و خارجی نظام در ماه های آینده و بخصوص در فضای انتخابات ریاست جمهوری چیست. اگر چه خامنه ای اقتدار گذشته خود را ندارد و خصلت فصل الخطابی وی به نحو چشمگیری در درون جناح های نظام کاهش پیدا کرده است اما کماکان وی اصلی ترین نقش را در فرایند تصمیم گیری نظام سیاسی دارد.
اراده وی به طور نسبی بیشتر از دیگر نیرو ها و گروه های نفوذ سیاست های کلان جمهوری اسلامی را تعیین می کند. قطعا وی نیز تحت تاثیر اختلاف ها و تضادهای تضعیف کننده داخلی است اما نقش آفرینی وی بیشتر از دیگر نهاد ها و مسئولین است و انتخابهای او است که جا را برای نقش آفرینی دیگر نهاد ها باز می کند. به عنوان مثال سپاه و همچنین افرادی که اکنون این نهاد نظامی- سیاسی را اداره می کنند ، توسط حمایت ها و فرامین رهبری جایگاه کنونی را در عرصه سیاسی و اقتصادی به دست آورده اند و مانور های ولی فقیه پشتوانه اصلی قدرت آنها است.
برجسته ترین نکته حرف های خامنه ای اعتماد به نفس بالا و تصور مثبت وی از سیمای کشور است. او نه تنها قائل به بحرانی بودن اوضاع کشور نیست بلکه وضعیت داخلی و خارجی کشور را مناسب می داند و به قول خودش کشور در مسیر رشد مانند کوهنوردی است که به سمت قله در حال حرکت است و معضلات نظام از جنس چنین وضعیتی است.
اما سرفصل های مهم صحبت های خامنه ای را می توان به ترتیب زیر دسته بندی کرد.
زوال سلطه آمریکا
وی یا باور دارد یا اینگونه وانمود می کند که قدرت آمریکا را رو به زوال می بیند و معتقد است که توان غرب در برابر جمهوری اسلامی در ضعیف ترین دوره خودش قرار دارد. از نظر او جبهه خارجی مقابل حکومت همیشه در حال دسیسه گری است ولی توان برخورد آنها ضعیف تر شده و قدرت منطقه ای حکومت ایران افزایش یافته است و به قول او آنها جرات نمی کنند به طرف ایران نزدیک شوند. از دید وی دشمنی غرب به رهبری آمریکا و اسرائیل با اساس جمهوری اسلامی است و ارتباطی با مساله برنامه هسته ای ندارد. البته وی حساب اروپا را از امریکا جدا کرد و راه را برای آنها باز می کند. به باور او وخامت اوضاع در سیاست خارجی کشور امر جدیدی نیست و در مقایسه با بحران های قبلی نظام در موقعیت مستحکم تری است.
این ذهنیت که کاملا از واقعیت بدور است و خطای محاسبه آشکار و ژرف رهبری جمهوری اسلامی را عیان می سازد، عاملی شتاب بخش به بحران سیاست خارجی است و فضا برای حل دیپلماتیک منازعه را مسدود می سازد. این رویکرد اجماع جهانی و منطقه ای بر علیه حکومت را منسجم تر کرده و احتمال برخورد نظامی با آن را افزایش می دهد.
بحران هسته ای و تحریم ها
سخنان رهبری بیانگر ایستادگی نظام بر روی خط مقابله و برخورد دفاعی در برنامه هسته ای است و بنای مصالحه و توافق را ندارد. از دید خامنه ای تحریم ها امر جدیدی نیستند و نمی توانند نظام را از پا بیندازند. وی قائل به مقاومت در برابر دشمنی ها و حتی رویارویی با غرب است و به دنبال کند و نا کارآمد کردن حربه تحریم ها است.
از دید او مقاومت نظام و بی اعتنایی به تحریم ها باعث پیشرفت هسته ای شده و بر خلاف عقب نشینی مسئولینی که قائل به تفاهم با غرب بودند اینک کشور به جای سه سانتریفوژ، ده ها هزار سانتریفوژ فعال دارد.
بدینترتیب دیدگاه و تصوری که می اندیشید ایران در گفتگو های استانبول به دنبال مصالحه بود باطل می شود و معلوم می گردد نشست های سه گانه ژنو، استانبول و بغداد تاکتیک هایی از طرف حکومت برای مهار و کنترل تبعات تحریم ها و بخصوص جلو گیری از گسترش آنها بوده و در مجموع در چهارچوب استراتژی ناکآرامد سازی تحریم ها دنبال شده اند. بنابراین می توان انتظار داشت که گفتگو های کنونی به زودی به پایان خود برسد و دور دیگری از برخورد های تنبیهی بین المللی و یکجانبه علیه حکومت به جریان بیفتد.
اگر چه ارزیابی خامنه ای از اینکه تحریم های بین المللی تقریبا به سقف خود نزدیک شده اند درست است اما وی از دو عنصر غفلت می کند غرب و متحدینش هنوز کارت های بازی عمده ای در خصوص افزایش تحریم ها دارند همچنین ناکارآمد شدن تحریم ها راه را برای حمله نظامی محدود با هدف نابودی تاسیسات اتمی حکومت باز می کند. ممکن است وی این حمله را برای بقاء خود و حفظ فضای پلیسی مفید بیانگارد اما در عین حال ریسک تبعات غیر مترقبه و پدید آمدن زنجیره ای از واکنش ها می تواند آسیب های جدی به امنیت حکومت بزند. توان اقدامات تلافی جویانه ایران هر چقدر هم امکان پذیر باشد توان مقابله موثر با یورش نظامی غرب را ندارد.
خامنه ای اگر چه هر از گاهی انتقادات تند و حملاتی را به اصلاح طلبان انجام داده است. اما اظهارات اخیر وی در خصوص تملق برخی مقامات به آمریکا و عقب نشینی های آنها بی سابقه ترین حمله تلویحی به اصلاح طلبان و بخصوص جریان دولت محور آن بود.
خامنه ای به صراحت گفت که وی به میدان آمد و مسیر مصالحه هسته ای با تروئیکای اروپایی را به هم زد. امری که با ادعاهای حسن روحانی مذاکره کننده ارشد اتمی وقت در تعارض است.اهمیت این اظهارات در حالی است که خاتمی و اصلاح طلبان پارلمانتاریست و حکومت در اندیشه بازگشت به قدرت و آزمودن بخت خود در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هستند.
اما عبارات گزنده خامنه ای نشانگر دشواری و صعب العبوری مسیر آنها است. این سخنان خوشبینی های اصلاح طلبان و امیدواری آنها به پذیرش شرایط شان توسط حکومت را زایل ساخت.
البته دعوت از عارف، مسجد جامعی و کمال خرازی که از نیرو ها نزدیک به اصلاح طلبان هستند ممکن است علامتی باشد تنها این افراد که اساسا به دشواری بتوان آنها را اصلاح طلب قلمداد مرد و حد اکثر گرایش بسیار محافظه کارانه اصلاح طلبی دارند، از فیلتر شورای نگهبان به سلامت بگذرند.
اما در رویکرد منفی نظام نسبت به خاتمی و چهره هایی مانند عبدالله نوری اسحق جهانگیری و موسوی خوئینی ها تغییری ایجاد نگشته و حکومت بنای امکان بازی دادن به اصلاح طلبان را ندارد.
اقتصاد مقاومتی
اشاره به پیشرفت اقتصادی کشور و لزوم کاهش مصرف و ریاضت اقتصادی دیگر نکات مهم سخنرانی رهبری بودند. وی گفت: “از چند سال قبل مشخص بود که طراحی دشمن بر اقتصاد کشور متمرکز شده است و بر همین اساس شعارهای سال های اخیر همچون اصلاح الگوی مصرف، همت مضاعف - کار مضاعف، جهاد اقتصادی و تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی به عنوان حلقه هایی برای ایجاد یک منظومه اقتصادی مطرح شد تا حرکت عمومی کشور در عرصه اقتصادی ساماندهی شود.”
به باور وی اصلاحات اقتصادی انجام شده چون مردمی کردن اقتصاد با اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ و توانمند سازی بخش خصوصی، کاهش وابستگی به نفت، مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات، و حرکت براساس برنامه و پرهیز از تغییر ناگهانی قوانین و سیاستها از ارکان اقتصاد مقاومتی است.
در حالی که این ادعا با واقعیت نمی خواند و چنین تحولاتی در اقتصاد کشور رخ نداده است. اما این حرف ها نشان می دهد که گرفتاری معیشتی طبقات محروم و وضعیت وخیم اقتصادی برای حکومت و راس هرم قدرت مطرح نیست و بنا دارد مردم را به کاهش مصرف و تحمل سختی ها دعوت کند. استفاده از عنوان مقاومت با هدف تهییجمردم و بهره گیری از روحیه ناسیونالیستی برای تهاجم به دشمن صورت می گیرد.
البته در عین حال مطرح می شود که دشمن بنا دارد از مسئله اقتصادی سوء استفاده کند و لذا بدینترتیب به اعتراضات اقتصادی نیز جنبه ضد امنیتی داده می شود.
برخی از نمایندگان رهبری چون علم الهدی نیز به صراحت و با لحنی طلبکارانه می گویند مردم نباید انتظار داشته باشند همان شرایطی را که الان دارند همیشه داشته باشند! یا مکارم شیرازی از مردم می خواهد مرغ نخورند.
تاکید خامنه ای بر لزوم کنار گذاشتن سیاست کنترل جمعیت، مشابهت این ادعا با حرف های احمدی نژاد را به نمایش گذارد که قبلا جنجال آفرین شده بود. این مساله این فرضیه را قوت می بخشد که بسیاری از حرف های جنجالی مسئولینی که مورد حمایت وی بوده و یا هستند درواقع نظرات وی است که ابتدا توسط آنهابیان شده و پس از فرو نشستن واکنش ها و عادی شدن بحث سپس توسط وی به صراحت بیان می گردند.
در مجموع سخنان خامنه ای در جمع کارگزاران ارشد نظام این واقعیت را گوشزد کرد که در خطوط اصلی سیاست های موجود حکومت تغییری حاصل نخواهد شد.