داری چیکار می کنی؟
دارم روپایی می زنم، نمی بینی؟
نه ، منظورم این بود داری چی می خونی؟ روزنامه می خونی؟
هیچی، می خوام ببینم خبری از این دستگیریا توش هست یا نه. حتی تو روزنامه های خودشونم نیست لعنتی
بازم گرفتنشون؟
کیا رو؟ مگه تو می شناسیشون؟
آره بابا. دو تاشونو هفته پیش پارک هنرمندان کشیدن بالا. ببین این دفعه کجاس؟
چی کجاس؟ من خبرنگارا و روزنامه نگارا رو می گم
ای بابا! فکر کردم …
تو نمی خواد فکر کنی. دردت می گیره. هر وقت می خواستن اعدام کنن بهت می گم
آره، دمت گرم. یک حالی می ده پسر، خیلی باحاله
آره خیلی باحاله
ببین! در مورد این رایانه ها چیزی توش ننوشتن؟ می گن قراره دولت یه مایه تیله حسابی بده دم عیدی دست مردم
رایانه نه… یارانه . نه، اینجا چیزی ننوشتن
جون من خوب بگرد. تو که هنو نگشتی
می گم ننوشتن، بی خیال شو
خب حالا اینایی که گرفتن کیا بودن؟ آدم حسابی بودن؟
چه فرقی برای تو می کنه ؟ مگه تو می شناسیشون؟
هیچی، بچه ها تو فیس بوک می گفتن یه چیزایی. می خوام اسماشونو بدونم یه وقت حرفی شد ضایع نشه. تو بحثاشون شرکت کنم
تو نمی خواد تو بحثاشون شرکت کنی. ببینم! تو فیس بوکت کجا بود؟
هیچی بابا. بچه ها برام ساختن، جون من بگو دیگه. پسر، یه در و دافایی بعضی وقتا می یان تو این فیس بوک که نگو و نپرس… خب آدم در جریان نباشه خوبیت نداره
آهان! یعنی الان می خوای در جریان باشی که با این در و دافا بری تو بحث هاشون شرکت کنی؟
آره، عیبی داره؟
نه، بیا در جریان باش… حسین یاغچی، هفته نامه آسمان، نسرین تخیری، روزنامه اعتماد، جواد دلیری، روزنامه اعتماد، ساسان آقایی، روزنامه اعتماد، مطهره شفیعی، روزنامه آرمان که به قید وثیقه آزاد شد، نرگس جودکی، روزنامه آرمان، امیلی امرایی، روزنامه بهار، پوریا عالمی، روزنامه شرق، پژمان موسوی، روزنامه شرق، صبا آذرپیک، خبرنگار آزاد، اکبر منتجبی، هفته نامه آسمان، سلیمان محمدی، روزنامه بهار، میلاد فدایی اصل، خبرگزاری ایلنا
اااااا پسر دمت گرم! همینا بودن فقط؟
چیه؟ کمه؟ می خوای بیشترش کنم؟
نه، منظورم اینه کسی از قلم نیفتاده باشه. ببین حالا یه آقایی بکن ببین در مورد اون رایانه ها چیزی نگفته؟
یارانه… یا را نه … اول اسمشو یاد بگیر
حالا همون، چیزی نگفته؟
نه، نگفته. تو مگه اسما رو نمی خواستی، برو دیگه
نه بی خیال. هستم حالا … ببینم اینا خیلی کارشون درسته؟
آره، خیلی کارشون درسته
نه بابا. این قدرام دیگه درست نیست ،اگر کارشون درسته، پس چرا گرفتنشون؟ الان من … چرا کسی نمی یاد منو بگیره؟
آخه تو خیلی کارت درست تره. بگیرنت این چمنا رو کی بخوره؟
حالا شما هی به ما بد و بیراه بگو، ولی این خط، این نشون اینا حتما یه ریگی به کفششون بوده.
یعنی چی یه ریگی به کفششون بوده مرد حسابی؟ اینا روزنامه نگارن. دارن کارشونو می کنن، چه ریگی به کفششون بوده؟
آره؟ پس چی می گه این غلامحسین؟
غلامحسین کیه ؟
غلامحسین دیگه، همونی که روزنومه نگاره رو گاز گرفته بود، تو مایه سکوت بره ها، نمی شناسی؟ بابا ما رو تو خیلی حساب باز کردیم. گفتیم سرت تو حسابه.حالا غلام رو نمی شناسی؟
از بچه های لب خطه؟
اتفاقا این یکی از بچه های سر خطه جون تو. هفته پیش گفته بوده می گیرنشون، بچه ها گفتن. گفته بوده: “براساس اطلاعاتی که از منابع موثق به دست من رسیده است، متأسفانه عدهای از روزنامهنگاران امروز جدای آنکه در روزنامههای کشور قلم میزنند دستشان در دست غربیها و ضد انقلاب است. حال فردا اگر هر کدام از این افراد به دلیل یک اقدام مجرمانه دستگیر شوند داد و فریاد خود شما نیز بلند میشود غافل از آنکه آن فرد بلندگو و تریبون دشمن بوده است.”
تو این چیزا رو از کجا می دونی؟ بچه ها کی ان؟
تو داداشت رو خیلی دست کم گرفتی مشتی. این غلامحسین بعض شما نباشه ، خیلی مرده
خیلی مرده؟ تو مردونگیش رو از کجا دیدی؟
داداش یه سه چهار تریپ با بچه ها کارشو راه انداختیم خفن. مو لا درزش نمی رفت.
یعنی چی کارشو راه انداختیم؟ وایسا ببینم . تو چیکار کردی براش؟
حالا بماند… ببین، ولی اصل ماجرا از یه جای دیگه آب می خوره هاااااا
از کجا یعنی؟
ببین ، این یارو هست، گردن کلفته. همین که پسر و دخترشو گرفتن. اون سری یکی از بچه ها سر فحش کشید به خونواده اش…
کی؟
همین یارو دیگه. اسمش چی بود؟ اکبر کوسه! همین اکبر شاه دیگه. این رفته با آقا ساخت و پاخت کرده اساسی
آقا؟
آقا دیگه. ای بابا، تو که هیچ کس رو نمی شناسی. په چی می گن تو جریانی؟ آره، رفته پیش آقا، آقا هم از قرار معلوم بند رو آب داده، بله رو گفته
چی داری می گی؟ بند رو آب داده یعنی چی؟ بله چیه؟ چرا چرت و پرت می گی؟
بابا تو خیلی پرتی جون داداش… ببین از این رایانه ها چیزی نوشتن یا نه ؟ ما بریم دنبال کارمون
چی بری دنبال کارت، وایسا ببینم. این جریان بله و بند و اینا چیه؟ تو تا دو دقیقه پیش از هیچی خبر نداشتی
خب داداش! اینا اطلاعات طبقه بندی شدس. به هر کسی که نمی گن این چیزارو، جار که نمی زنن
اطلاعات طبقه بندی چیه ؟ چی داری می گی؟ تو دست چپ و راستت رو از هم تشخیص نمی دی، این چیزا رو از کجا می دونی؟
حالا بماند. اما جهت اطلاع رفیق شفیق خودم. این بابا، همین گردن کلفته، رفته پیش آقا. عز و جز و التماس که بیا با ما راه بیا، آقا اولش نرو بوده، گفته نچ . گفته جون من راه بیا مملکت در خطره. باز آقا گفته نچ. گفته ای به گور پدر اول و آخرت، می گم مملکت در خطره. آقا تا اومده بگه نچ، تقی خوابونده تو گوش آقا. آقا هم زده زیر گریه دیگه
خب؟
خب که خب دیگه. بعدشم گفته - گردن کلفته - گفته هفت هشت سال مملکت دستت بود،گند زدی به زیر و روش، بذار تا دیر نشده یه دستی به سر و گوشش بکشیم. کار دستمون می دیااااااا. آقا هم گفته باشه، ولی واسه ما زیرورو نکشی، اکبرشاه هم گفته نه، خیال تخت. بعدش هم با هم یه ریزه رگ زدن خون قاطی کردن که پشت هم وایسن، بعد بهش گفته برو ببینم چیکار می کنی
خب؟
خب و درد بی درمون. دوساعته دارم برات اطلاعات دست اول رو می کنم، می میری بگی از رایانه های عید چیزی گفتن یا نه ؟
بابا به خدااااااا هیچی نگفته. فقط گفته می دن. حالا تو با این همه اطلاعات گیرت به این یارانه هاست؟
آره بابا. یارانه ها دست این انتر و دار و دستشه . ما خبر نداریم که. بچه ها می گن بد مارمولکی شده. الآنم که زدن به تیپ و تاپ هم، هیچی درز نمی کنه لامصب
حالا اینو ولش کن .اون قضیه آقا بالاخره چی شد؟ گفته برو ببینم چیکار می کنی؟
دکی! زاااارت! آقا برا خودش گفته . مگه کشکه؟ بچه ها تا شب نشده گذاشتن تو کاسه اش
یعنی چی؟ چیکارش کردن؟ اون که نشست مطبوعاتی برگزار کرد، گفت:” کار من صحبت با مقام معظم رهبری است و با ایشان برادرانه و دوستانه همچون دوران گذشته گفتوگو دارم و فکر میکنم این بهترین راه است.”
خب بله. تا این جاش مورد نداشت. ولی تهش یه چیز دیگه هم گفت.
چی گفت؟
خودش به من گفت. چی گفت؟ در گوش من گفت. چی گفت؟ گفت زن بزاز نمی شم …
مرض! دارم باهات جدی حرف می زنم
می خوام صد سال سیاه نزنی. بگم بیان لت و پارت کنن؟ بگم بیان آویزونت کنن به سقف؟ اصلا تو با اون خانومه چه نسبتی داری هر شب سه ساعت چت می کنی؟
اون خانومه کیه؟ چی داری می گی؟ تو از کجا می دونی؟
معذرت خواهی کن. زودباش
خیله خب. ببخشید. معذرت خواهی می کنم
دور دهنتم پاک کن
دور دهنم؟
آره دیگه. الان اوه اوه خوردی به قول این فیس بوکیا
خیلی خب. حالا می گی چی گفته آخرش یا نه؟
هیچی دیگه. فقط در این حد بدون داره پاشو از گلیمش دراز تر می کنه . بایس بریدش داد دستش؟
چیو؟
پاشو دیگه. خنگیااااااا. پاشو این چمنا رو بخور ببینم. می گم پاشو از گلیمش دراز تر کرده
یعنی چی پاشو از گلیمش دراز کرده؟
یعنی گفته: “ اگر اوباما صادقانه برخورد کرده و از رفتار او علامت منفی دیده نشود، شاید مقام رهبری پیشنهاد مذاکره را بپذیرد.”
خب.ایرادش چیه ؟ گفته که مقام رهبری
د نه دیگه. اینجارو بد اومده. اینجا آقا ماقا نداریم.آمریکا بی آمریکا. وگرنه جنگ جنگ تا رفع فتنه
مگه تا همون آقا نخواد می شه؟ اینا که یه خط در میون می گن جانم فدای رهبر؟
ساده ای داداش، بده یه خورده خط بکشن روت، خوبیت نداره. جانم فدای رهبر سیخی چند؟ پاش بیفته سه سوت. ببین منو … سه سوت. الانم یواش یواش داره پاش می افته
چی می افته؟ کجا می افته؟
بیرون گلیم دیگه . مگه یادت نیست. هر کی پاش از گلیم بیفته بیرون، تمومه
تو اینا رو از کجا می دونی؟
اونش دیگه به شما مربوط نیست. نگفتی بالاخره، در مورد این رایانه ها چیزی نوشته بود یا نه؟
نه به خداااا. هیچی ننوشته … ببینم، یعنی آخرش چی می شه؟
برای ما که بد نمی شه …
برای ما چی؟
برای شما هم بستگی به خودتون داره . این داداشای ما، یارو می گفت برادران قاچاقچی، حالا همون. این برادران قاچاقچی، هم سمبه شون پر زوره، هم چپشون پره. فقط از یه چیزی می ترسن
از چی؟
بابا تو کارت با خط و اینا ردیف نمی شه. بده کلن سر و صورتت رو شطرنجی کنن
حالا از چی می ترسن؟
خب داداش من ، اینا اول از همه رفتن سراغ کی؟ خب از همین می ترسن دیگه
یعنی …
آره دیگه. اسماشونم که خودت گفتی . ولی خدایی نگفتی بالاخره در مورد این رایانه ها چیزی نوشته بود یا نه؟