گزینه مذاکره

مهرانگیز کار
مهرانگیز کار

دانشگاه جورج واشنگتن میعادگاه پنج دیپلمات برجسته امریکایی شد که با صدای بلند اعلام کردند گزینه های ‏نظامی امریکا در قبال ایران کار نکرده و گام های محدود دولت پرزیدنت بوش برای برقراری رابطه با ایران ‏کافی نبوده و نسبت به آن انتقاد دارند. ضرورت مذاکره با ایران توسط مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دوره دوم ‏ریاست جمهوری کلینتون، جیمز بیکر، وارن کریستوفر، هنری کیسینجر و کالین پاول، که در دولت های دموکرات ‏و جمهوری خواه عضویت داشته اند درجای بهترین گزینه اعلام شده است. کالین پاول عضو سابق و برجسته ‏دولت بوش (وزیر خارجه دور اول ریاست جمهوری وی) گفته است “می توان مذاکره با ایران در خصوص ‏مسائل هسته ای را از سطوح پایین آغاز کرد و بعد آن را گسترش داد.” به این ترتیب باری دیگر سرد و گرم ‏چشیده های سیاست خارجی امریکا و پیران این عرصه از دولت آینده امریکا خواسته اند گزینه نظامی را از روی ‏میز بردارد و بر پایه مدارک و واقعیات، گزینه مذاکره بدون پیش شرط را روی میز بگذارد. آنها با تأکید بر گزینه ‏اخیر بی تردید منافع ملی امریکا را در نظر دارند و البته دلسوز منافع ملی ایران نیستند. اما شرایط به گونه ای ‏است که تأکید آنها بر مذاکره با ایران منافع ملی ایران را تأمین می کند. این شیوه مدبرانه که در شرایط حساس ‏انتخاب شده است از آنان الگوهای ماندنی و قابل تأیید در سیاست ورزی می سازد. و هر سیاست مداری چنانچه ‏منافع ملی دولت خود را در نظر داشته باشد از آن تأثیر می پذیرد.‏

اگر ایران به نیروی عقل و تدبیر و درک شرایط در انتخاب شیوه های برخورد در سیاست خارجی بخواهد از ‏آنچه اتفاق افتاده به بهترین شکل ممکن بهره برداری کند، بهتر آنکه رجزخوانی و انتشار مقالات کودکانه در ‏نشریات افراطیون را متوقف سازد. این رویه شده است که هرگاه دولت امریکا یا شخصیت های موثر امریکایی ‏در صدد برمی آیند تا گشایشی در راه مذاکره ایجاد کنند، افراطیون این حرکت و ژست آگاهانه و سودمند آنان را ‏ناتوانی و شکست برمی شمارند و تفاسیری با مفاهیم تحقیرآمیز انتشار می دهند. ‏

آنچه در دانشگاه جورج واشنگتن اتفاق افتاد نه تنها به دولت آینده امریکا هشدار داده است تا مذاکره با ایران را ‏همچون بخشی از استراتژی بازداشتن تهران از دستیابی به سلاح هسته ای در دستور قرار دهد، بلکه به طور کلی ‏این خط مشی را توصیه می کند که منافع امریکا در گروی تعامل با کشورهایی است که با آنها مشکل دارد. ‏

دیری است تجربه آموختگان سیاست در ایران توصیه بر تعامل را به دولت متبوع خود پیشنهاد کرده اند. دیری ‏است آنان به ضرورت برداشتن گام های بلند برای مذاکره با امریکا توجه می دهند. مردمی که از خصمانه بودن ‏روابط ایران و امریکا بسیار صدمه خورده اند حق خود می دانند تا نسبت به تعامل در جامعه جهانی اصرار ‏ورزند. مردم به تجربه آموخته اند جهان یک شبه به کام آنها نمی شود. جهان در هر زمانه ویژگی هایی دارد. ‏درست است که ایران در تاریخ معاصر خود اغلب از ویژگی “استعماری” بخشی از جهان به شدت صدمه خورده، ‏اما نمی توان بی تدبیری های دولت های ایران را در سیاست خارجی نادیده گرفت و همه خطاها را به طرف مقابل ‏نسبت داد. هرگاه ایران ضمن تأکید بر استقلال مرتکب گروگان گیری نشده بود، استقلال را با هزینه کمتری به ‏دست می آورد و مجبور نبود برای تأکید بر استقلال این همه بها بپردازد. وقت آن رسیده که دیپلمات های سرد و ‏گرم چشیده ایرانی، آنهایی که درون قدرت حضوری ندارند در قدیمی ترین دانشگاه ایران مثلا دانشگاه تهران ‏نشستی داشته باشند و از گزینه مذاکره سخن بگویند و کار را به کاردان بسپارند و اجازه ندهند مطبوعات تندرو با ‏زبان غیر دیپلماتیک و هتاک و فحاش به تلاش خود برای تداوم انسداد سیاسی ادامه دهند. ایران به شخصیت هایی ‏با شجاعت اخلاقی نیازمند شده است و برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایجاب می کند شخصیت هایی که در ‏سیاست ورزی تجربه دارند با شجاعت اخلاقی به میدان آمده و با هدف حفظ منافع ملی، پیام سیاسی شخصیت های ‏امریکایی را ترویج دهند.‏