گام بلند برای رهبری نظام

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

رهبر جمهوری اسلامی با برگزاری انتخابات ۲۴ خرداد اینک در جایی فراتر از رهبران منطقه ایستاده است. بی‌گمان بدون همراهی و نظر موافق آیت‌الله خامنه‌ای، اعلام نام حسن روحانی به‌عنوان فرد پیروز انتخابات ریاست جمهوری، ممکن نبود؛ نامزدی که بخش مهمی از حامیانش، تغییرطلبان و معترضان به وضع موجود بودند.

به نظر می‌رسد اعلام نام روحانی به‌عنوان رییس جمهور منتخب، اگر با تحولات بعدی و تحقق وعده‌ها و برداشتن گام‌هایی همراه شود، نه تنها می‌تواند ایران را از لیبی قذافی و سوریه‌ی اسد در فاصله‌ای بعید قرار دهد، بلکه از آنچه دامن بن‌علی را در تونس گرفت، و نیز از وضع مصر مبارک نیز دورتر می‌کند. وضعی که از یک‌سو به‌معنای تداوم و بقای نظام سیاسی مستقر است و از سوی دیگر، بخش مهمی از شهروندان دموکراسی‌خواه و ایران‌دوست را به تحولات آتی، امیدوار ساخته است.

این همه، هرچند در تمنای تغییر مردمان رنج‌دیده ریشه دارد، اما بی‌گمان، پایی نیز در تدبیر حاکمان ـ به‌ویژه هسته‌ی مرکزی قدرت در نظام سیاسی ـ دارد. با هر انگیزه و ارزیابی، درهای مذاکره و مراوده و مصالحه گشوده شده است. این، البته بسیار خجسته‌تر و پرثمرتر از تکثیر ارعاب و ترویج انزوا و تمجید قهر است.

“شکست” و “ضعف”ی برای رأس نظام سیاسی نوشته نشده و نخواهد شد؛ فهم زبان زمانه و خردپیشگی در مواجهه با واقعیت‌های دوران، بخصوص در تعامل با مردمان، تقریر اقتدار است. البته اقتدار برخاسته از عقلانیت و واقع‌بینی و روندهای دموکراتیک. بازی “برد ـ برد” خواهان بیشتری دارد. این تعامل مبتنی بر رضایت متقابل آغاز شده؛ اما برای تداوم و تثبیت، نیازمند گام‌های دیگری است. یک گام بلند در این راه، به کنار نهادن وضع امنیتی و به‌طور مشخص، اعلام “عفو عمومی” توسط رهبر جمهوری اسلامی است. آزادسازی تمامی مخالفان سیاسی و عقیدتی در روزهایی که ایران در اوج رضایت شهروندان و شادمانی و احساس غرور و پیروزی قرار دارد، نه تنها عقب‌نشینی رأس نظام سیاسی ارزیابی نخواهد شد، بلکه در کارنامه‌ی آن به‌مثابه‌ی سندی ماندگار ثبت خواهد گردید.

آزادی فعالان سیاسی و کنشگران مدنی بازداشت شده پس از انتخابات ۸۸، و در رأس آنان، رفع حصر و حبس خانگی رهبران جنبش سبز، قبل از هر کسی، به‌نام شخص آیت‌الله خامنه‌ای نوشته خواهد شد. رهبر جمهوری اسلامی می‌تواند با تکیه بر اقتدار مبتنی بر “حماسه سیاسی” و انتخابات مهمی که برگزار شد، و نه متکی بر نیروهای امنیتی و نهادهای سرکوب، به‌راحتی وضع موجود را تثبیت کند و ارتقاء دهد، و بر همدلی اجتماعی و قدرت ملی بیافزاید.

کسی این آزادی را به‌نام حسن روحانی یا شخصیت‌ها و نیروهای حامی وی نخواهد نوشت؛ اگر نامی در تاریخ بماند، در درجه‌ی نخست از آن شخص اول نظام سیاسی است و بس. بدیهی است که این تصمیم در خلأ گرفته نشده، و متأثر از یک وضع اجتماعی ـ سیاسی معنادار است؛ وضعی برآمده از تعامل جامعه و حکومت، و نه برخاسته از شکاف ملت و دولت.

در اوج همدلی اجتماعی ـ سیاسی، در روزهایی که انتخاب روحانی چونان حلقه مفقوده‌ای طیف‌های گوناگون سیاسی (از راست سنتی و راست میانه تا اصلاح‌طلبان و تحول‌طلبان، و از این همه تا شهروندان ناراضی از وضع اقتصادی) را به‌هم پیوند زده، و در هنگامه‌ای که مهم‌ترین نهادها و سازمان‌های سامان دهنده‌ی حاکمیت با پیام تبریک، همدلانه با انتخاب روحانی مواجه شده‌اند، زمینه برای کنار نهادن بسیاری موانع، به‌قدر لازم مهیا شده است.

در روزهایی که بسیاری از شهروندان ـ به دلایل گوناگون ـ با تردید و تشکیک به تحولات شکل گرفته‌ی جدید و نتیجه غیرمترقبه‌ی انتخابات می‌نگرند، اعلام “عفو عمومی” توسط آیت‌الله خامنه‌ای می‌تواند چونان گام بلندی برای افزایش همدلی ملی، کاستن از شکاف ملت ـ دولت، و تعمیق اعتماد به روندهای مسلط در ساختار سیاسی قدرت جلوه کند. خروجی این وضع، به‌شکلی قابل پیش‌بینی، تکان خوردن ساختارهای اقتصادی و روحیه گرفتن مردمان خسته از بحران اقتصادی و تهدید و ناامنی خواهد بود و تکوین روندی فزاینده از بهبود وضع معیشتی شهروندان. قابل پیش‌بینی است که تأخیر در وقوع این تغییر مهم، به چه میزان واجد اتلاف نیروهای انسانی و بی‌عنایتی به سرمایه اجتماعی است.

بهانه برای برداشتن این گام‌ بلند و بسیار مهم، کم نیست؛ از “نیمه شعبان” و روزهایی که ساختارهای ایدئولوژیک نظام با آن گره خورده، تا فرارسیدن رمضان و… اگر اراده و عزم و تدبیر برای تحقق این مهم، شکل گیرد، صورت تحقق پروژه چندان پیچیده و سخت نخواهد بود. دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی ـ اطلاعاتی جمهوری اسلامی به‌قدر کافی از رهبر نظام سیاسی تبعیت می‌کنند، و وقوع و پیشبرد این مهم، مفروض خواهد بود.

باور نگارنده این است که آقایان موسوی و کروبی، در مقام رهبران مهم‌ترین جنبش اجتماعی امروز ایران، با امید و حرکت سیاسی مبتنی بر مصالحه و مراوده و مذاکره، همدلی و همراهی خواهند کرد. رهبران جنبش سبز به تلاش آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی، ناطق نوری و سیدحسن خمینی، با دیده‌ی احترام و اعتماد خواهند نگریست و قدر فرصت پدیدار شده برای گذار دموکراتیک در ایران را به‌عنوان شخصیت‌هایی ملی، خواهند دانست. چنان‌که حامیان سیاسی ایشان، و فعالان جنبش سبز، از امکان مهیا شده برای تعمیق دموکراتیزاسیون استقبال خواهند کرد. و بعید است در این موج ملی، خانواده‌ی رنج‌دیده‌ی قربانیان مظلوم حوادث انتخابات ۸۸، از ندا تا هاله و از سهراب تا ستار، همراه نشوند.

این همه، منوط به عزم و تدبیر رهبر جمهوری اسلامی برای برداشتن گامی بزرگ است؛ این گام مهم، نقطه عطفی در تاریخ تحولات سیاسی ـ اجتماعی جمهوری اسلامی، و ایران معاصر خواهد شد. ده‌ها میلیون ایرانی، چشم انتظار تصمیم بزرگ آیت‌الله خامنه‌ای اند.

 

پی‌نوشت:

این پیشنهاد، واجد نگاهی خوش‌بینانه به حاکمیت نیست، تبیین یک امید و خواست مهم اجتماعی است و پیشنهادی برای تحقق یک اقدام راهبردی.